testa

/ˈtestə//ˈtestə/

معنی: پوسته، تستا، کوزل، قشر خارجی دانه
معانی دیگر: (گیاه شناسی - پوشش سخت دانه یا تخم) پوسته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: testae
• : تعریف: the outer, natural covering or coating of a seed; tegument.

جمله های نمونه

1. Testa of seed consists of four layers which becomes hard and woody after ripening.
[ترجمه گوگل]بیضه دانه از چهار لایه تشکیل شده است که پس از رسیدن سخت و چوبی می شود
[ترجمه ترگمان]Testa بذر شامل چهار لایه است که پس از رسیدن سخت و چوبی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Functional Natural Substances, Fenugreek Gum, Fenugreek Saponin, Fenugreek Testa, Botanical Extract.
[ترجمه گوگل]مواد طبیعی کاربردی، صمغ شنبلیله، ساپونین شنبلیله، تسته شنبلیله، عصاره گیاه شناسی
[ترجمه ترگمان]مواد طبیعی کاربردی، Fenugreek Gum، Fenugreek Saponin، Fenugreek Testa، گیاه شناسی استخراج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Testa The hard dry protective covering of a seed, formed from the integuments of the ovule.
[ترجمه گوگل]تستا پوشش محافظ خشک و سخت یک دانه است که از پوشش تخمک تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]Testa پوشش محافظ سخت و سخت یک دانه، که از the تخمک تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This review deals with the variation of testa luster as well as the mechanism of flavonoid biosynthesis in Arabidopsis thaliana .
[ترجمه گوگل]این بررسی به تنوع درخشندگی بیضه و همچنین مکانیسم بیوسنتز فلاونوئید در Arabidopsis thaliana می پردازد
[ترجمه ترگمان]این بررسی با تغییر of testa و نیز مکانیسم of flavonoid در Arabidopsis thaliana سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Danglars thought dentro la testa meant, " Put in your head ! "
[ترجمه گوگل]دانگلار فکر می کرد dentro la testa به این معنی است: "در سرت بگذار!"
[ترجمه ترگمان]دانکلار فکر کرد که dentro معنی ندارد \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Principali testa cushion auto, profumi, la sede, il pad in piedi il business wholesale.
[ترجمه گوگل]بالشتک اصلی تستا خودکار، پروفومی، la sede، il pad در عمده فروشی piedi il business
[ترجمه ترگمان]Principali کو سن، auto، la، la، روی عمده فروشی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a very small hole in the testa of a seed.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ بسیار کوچک در بیضه یک دانه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک سوراخ بسیار کوچک در the یک دانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pauline Friedman took the name Abigail from the Christian Bible Old Testa - ment.
[ترجمه گوگل]پائولین فریدمن نام ابیگیل را از کتاب مقدس مسیحیان عهد عتیق گرفته است
[ترجمه ترگمان]پولین Friedman نام ابیگیل را از کتاب مقدس انجیل مسیحی اقتباس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A study on the seed of Lardizabalaceae and Sargentodoxaceae: A SEM examination of testa.
[ترجمه گوگل]مطالعه بر روی بذر Lardizabalaceae و Sargentodoxaceae: یک بررسی SEM بیضه
[ترجمه ترگمان]مطالعه ای بر روی بذر of و Sargentodoxaceae: بررسی SEM از testa
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results The results showed that there were obvious stone cells of testa characteristics, alkaline reaction, and different UV in the seeds of Datura stramonium L. var. tatula Turrey.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: نتایج نشان داد که سلول‌های سنگی آشکاری از ویژگی‌های بیضه، واکنش قلیایی و UV متفاوت در دانه‌های Datura stramonium L var وجود دارد تاتولا توری
[ترجمه ترگمان]نتایج نتایج نشان داد که سلول های سنگی آشکاری از ویژگی های testa، واکنش قلیایی و UV های مختلف در دانه های of stramonium L وجود دارد var tatula Turrey
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That indicated the rice red character genetic had the testa and fruit-cavity xenia.
[ترجمه گوگل]این نشان داد که ویژگی ژنتیکی قرمز برنج دارای زنیا بیضه و حفره میوه است
[ترجمه ترگمان]این نشان داد که ویژگی قرمز رنگ برنج، the و fruit را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is therefore suggested that the relatively high level of ABA in the pericarp and testa is the major cause of the achene dormancy.
[ترجمه گوگل]بنابراین پیشنهاد می شود که سطح نسبتاً بالای ABA در پریکارپ و بیضه علت اصلی خواب آکنه باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین پیشنهاد شده است که سطح نسبتا بالای of در the و testa علت اصلی نهفتگی achene است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We want to buy Functional Natural Substances, Fenugreek Gum, Fenugreek Saponin, Fenugreek Testa, Botanical Extract.
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم مواد طبیعی کاربردی، صمغ شنبلیله، ساپونین شنبلیله، تست شنبلیله، عصاره گیاه شناسی بخریم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم مواد طبیعی کارکردی، Fenugreek Gum، Fenugreek Saponin، Fenugreek Testa، گیاه شناسی Extract را خریداری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوسته (اسم)
case, scale, flake, cod, membrane, chaff, crust, cortex, incrustation, scurf, pellicle, patagium, shuck, testa

تستا (اسم)
testa

کوزل (اسم)
testa

قشر خارجی دانه (اسم)
testa

پیشنهاد کاربران

بپرس