• (1)تعریف: receptive to instruction or training. • مشابه: docile
- A young puppy is usually teachable.
[ترجمه گوگل] یک توله سگ جوان معمولا قابل آموزش است [ترجمه ترگمان] یک توله سگ جوان معمولا تعلیم پذیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: suited to being taught. • مشابه: docile
- Good manners are teachable in the home.
[ترجمه گوگل] اخلاق خوب در خانه قابل آموزش است [ترجمه ترگمان] رفتار خوبی در خانه تعلیم پذیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Experience teaches only the teachable. Aldous Huxley
[ترجمه نسرین رنجبر] تجربه فقط به کسانی درس میدهد که تعلیم پذیرند. ( آدوس هاگزلی )
|
[ترجمه گوگل]تجربه فقط آموزش پذیر را می آموزد آلدوس هاکسلی [ترجمه ترگمان]تجربه تنها تعلیم پذیر است Aldous هاکسلی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. About that pay freeze: the president likes to talk about "teachable moments. " Well, in this case he seems eager to teach Americans something false.
[ترجمه گوگل]درباره توقف دستمزدها: رئیس جمهور دوست دارد در مورد "لحظه های قابل آموزش" صحبت کند خب، در این مورد به نظر می رسد که او مشتاق است به آمریکایی ها چیز نادرستی بیاموزد [ترجمه ترگمان]در مورد آن رکود اقتصادی: رئیس جمهور دوست دارد در مورد \"لحظه های آموزنده\" صحبت کند خوب، در این مورد او مشتاق است که به آمریکایی ها چیزی اشتباه یاد بدهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. About that pay freeze: the president likes to talk about "teachable moments.
[ترجمه گوگل]درباره توقف دستمزدها: رئیس جمهور دوست دارد در مورد "لحظه های قابل آموزش" صحبت کند [ترجمه ترگمان]درباره آن رکود اقتصادی: رئیس جمهور دوست دارد در مورد \"لحظه های آموزنده\" صحبت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is said that persons have few teachable moments in their lives.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که افراد در زندگی خود لحظات آموزش پذیر کمی دارند [ترجمه ترگمان]گفته می شود که افراد در زندگی خود چند لحظه تعلیم پذیر دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Everything that is teachable ought to preserve the stigmata of this ultra-simple initium which is the only thing which can justify to our eyes the ideal of simplicity.
[ترجمه گوگل]هر چیزی که قابل آموزش است باید ننگ این آغاز بسیار ساده را حفظ کند که تنها چیزی است که می تواند ایده آل سادگی را برای چشمان ما توجیه کند [ترجمه ترگمان]هر چیزی که تعلیم پذیر است باید the این initium بسیار ساده را حفظ کند که تنها چیزی است که می تواند به چشم ما کمال سادگی را توجیه کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Management is a learnable but not directly teachable art.
[ترجمه گوگل]مدیریت هنری آموختنی است اما مستقیماً قابل آموزش نیست [ترجمه ترگمان]مدیریت یک learnable است، اما به طور مستقیم هنر تعلیم پذیر نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. TEACHABLE MOMENT: The tooth fairy always leaves a note with the money she gives.
[ترجمه گوگل]لحظه قابل آموزش: پری دندان همیشه با پولی که می دهد یک یادداشت می گذارد [ترجمه ترگمان]teachable MOMENT: پری دندان همیشه یادداشتی را با پولی که می دهد باقی می گذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is a rare combination: A king, yet humble and teachable.
[ترجمه گوگل]این یک ترکیب نادر است: یک پادشاه، در عین حال فروتن و آموزش پذیر [ترجمه ترگمان]این یک ترکیب نادر است: یک پادشاه، هنوز پست و تعلیم پذیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. TS-B General Table of Electrotechnics Experiment is a new multiple experimental teachable system, The basic design ideas and technical method of this system has been discussed in this paper.
[ترجمه گوگل]جدول عمومی آزمایش الکتروتکنیک TS-B یک سیستم آزمایشی چندگانه جدید است که قابل آموزش است، ایده های طراحی اولیه و روش فنی این سیستم در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]آزمایش عمومی TS - B عمومی آزمایش Electrotechnics یک سیستم آموزشی چندگانه تجربی است، ایده های طراحی پایه و روش فنی این سیستم در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We come to You today as little children – humble, teachable and full of trust.
[ترجمه گوگل]ما امروز به عنوان بچه های کوچک نزد شما می آییم - فروتن، آموزش پذیر و سرشار از اعتماد [ترجمه ترگمان]ما امروز به عنوان کودکان کوچک، تعلیم پذیر، تعلیم پذیر و سرشار از اعتماد به شما آمده ایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is an incorrect assumption, and the firing of Bishop Morris provides us with a teachable moment in ecclesiology.
[ترجمه گوگل]این یک فرض نادرست است و اخراج اسقف موریس لحظه ای قابل آموزش در کلیسای شناسی را برای ما فراهم می کند [ترجمه ترگمان]این یک فرض نادرست است، و اخراج اسقف موریس به ما یک لحظه آموزنده در ecclesiology می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What we see is the Messiah, the servant king, Jesus Christ, who was humble and teachable.
[ترجمه گوگل]آنچه می بینیم مسیح، پادشاه خدمتکار، عیسی مسیح است که فروتن و آموزش پذیر بود [ترجمه ترگمان]آنچه ما می بینیم مسیح موعود است، شاه غلام، حضرت عیسی، که پست و تعلیم پذیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید