tarquin


تارکوین (پادشاه نیمه افسانه ای روم)

جمله های نمونه

1. Tarquin is in the corridor calling on his mobile phone.
[ترجمه گوگل]تارکین در راهرو است و با تلفن همراه خود تماس می گیرد
[ترجمه ترگمان]تارکوینیوس در راهرو است و تلفن همراهش را صدا می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They sit down as Karen goes off Tarquin You've brought her flowers?
[ترجمه گوگل]آنها می نشینند در حالی که کارن از تارکین خارج می شود شما برای او گل آورده اید؟
[ترجمه ترگمان]وقتی که \"کارن\" میره \"You\" رو که براش گل آوردی هم جمع کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Of that true type hath Tarquin rifled me.
[ترجمه گوگل]از آن نوع واقعی، تارکین مرا تفنگ زده است
[ترجمه ترگمان]از این نوع حقیقی، تارکوینیوس به من rifled کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tarquin was always willing to pay a high price but hoped to get a bargain.
[ترجمه گوگل]تارکین همیشه مایل بود بهای گزافی بپردازد، اما امیدوار بود که معامله کند
[ترجمه ترگمان]Tarquin همیشه حاضر بوده پول زیادی رو بده اما امیدوار بود که یه معامله انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This time Tarquin was scared that he might be losing something precious, and bought the remaining three books for the price that the witch asked.
[ترجمه گوگل]این بار تارکین ترسید که مبادا چیزی گرانبها را از دست بدهد و سه کتاب باقی مانده را به قیمتی که جادوگر خواسته بود خرید
[ترجمه ترگمان]این بار Tarquin که از دست دادن چیزی با ارزش است، و هر سه کتاب باقیمانده را برای قیمتی که جادوگر از او خواسته بود، خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tarquin laughed at the offer.
[ترجمه گوگل]تارکین از این پیشنهاد خندید
[ترجمه ترگمان]Tarquin به پیشنهاد خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a legend about the last king of the Romans, Tarquin.
[ترجمه گوگل]افسانه ای در مورد آخرین پادشاه رومیان، تارکین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه افسانه در مورد آخرین پادشاه رومی ها وجود داره، Tarquin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس