1. Baldwin, the poor schlemiel, is talked into committing a murder, which he botches badly.
[ترجمه گوگل]از بالدوین، شلمیل بیچاره، صحبت می شود که مرتکب قتلی شود، که او به طرز بدی آن را خراب می کند
[ترجمه ترگمان]بالدوین، schlemiel بیچاره در حال ارتکاب یک قتل است که او بد خلق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At his most impressionable, Nicholas allowed himself to be talked into publicity stunts that horribly backfired.
[ترجمه گوگل]نیکلاس در تاثیرگذارترین حالت خود، به خود اجازه داد تا با شیرین کاری های تبلیغاتی صحبت کند که به طرز وحشتناکی نتیجه معکوس داشت
[ترجمه ترگمان]نیکلای در نهایت تاثر به خود اجازه داد که در نمایش های تبلیغاتی که به طور وحشتناکی سرکوب شده بود سخن بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The user makes a local call to dial into the Internet, then talks into a microphone.
[ترجمه گوگل]کاربر یک تماس محلی برای شماره گیری به اینترنت برقرار می کند، سپس با میکروفون صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]کاربر یک تماس محلی را برای شماره گیری اینترنت برقرار می کند و سپس با میکروفن صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Omar and her mother sat at the kitchen table talking through the afternoon, talking into the night, talking and talking.
[ترجمه گوگل]عمر و مادرش پشت میز آشپزخانه نشسته بودند و تا بعد از ظهر صحبت می کردند، تا شب صحبت می کردند، صحبت می کردند و صحبت می کردند
[ترجمه ترگمان]عمر و مادرش پشت میز آشپزخانه نشسته بودند و از بعد از ظهر با هم صحبت می کردند و با هم صحبت می کردند و حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But he was apparently talked into selling it by a mystery man for just one pound.
[ترجمه گوگل]اما ظاهراً یک مرد مرموز با او صحبت کرده بود که آن را فقط به قیمت یک پوند بفروشد
[ترجمه ترگمان]اما ظاهرا با فروش آن توسط یک مرد مرموز برای یک پوند حرف زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He seemed to be reciting, talking into a Dictaphone.
[ترجمه گوگل]انگار داشت تلاوت می کرد و با دیکتافون صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دارد می خواند، با صدای ضبط شده حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We talked into the night.
8. When you talk into a mobile telephone.
[ترجمه گوگل]وقتی با تلفن همراه صحبت می کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که با تلفن همراه صحبت می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some voters are skeptical about the DPJ's ability to turn such talk into action.
[ترجمه گوگل]برخی از رای دهندگان در مورد توانایی DPJ برای تبدیل چنین صحبت هایی به عمل تردید دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از رای دهندگان نسبت به توانایی DPJ در تغییر این بحث تردید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. More than two hundred students were in the classroom, the professor had to talk into microphone.
[ترجمه گوگل]بیش از دویست دانشجو در کلاس بودند، استاد مجبور شد با میکروفون صحبت کند
[ترجمه ترگمان]بیش از دویست دانش آموز در کلاس بودند، پروفسور مجبور بود در میکروفن صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. What you do is you press this button, Daddy, and then you talk into it.
[ترجمه گوگل]کاری که شما انجام می دهید این است که این دکمه را فشار می دهید، بابا، و سپس با آن صحبت می کنید
[ترجمه ترگمان]کاری که می کنی این است که این دکمه را فشار بدهی، بابا، و بعد با آن حرف می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید