ta

/ˈtɑː//tɑː/

(انگلیس - ندا- عامیانه) متشکرم !، سپاس !، (شیمی - مخفف) نشان تانتال (tantalum)

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "teaching assistant."

- The course is being taught by a TA this semester.
[ترجمه سجاد] این دوره توسط یک دستیار آموزشی تدریس می شود
|
[ترجمه گوگل] این دوره در این ترم توسط یک TA تدریس می شود
[ترجمه ترگمان] دوره این ترم توسط یک ارزیابی تاکتیکی آموزش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Say ta to him.
[ترجمه مریم سالک زمانی] بهش بگو دستت درد نکنه
|
[ترجمه گوگل]بهش بگو
[ترجمه ترگمان]به او بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two years before, two TA soldiers met at an Army open day.
[ترجمه مریم سالک زمانی] دو سال پیش در روز بازدید همگانی ارتش، دو نفر از نیروی بسیج مردمی همدیگر را ملاقات کردند. ( در بریتانیا به نیروی بسیج مردمی TA گفته میشود که مخفف Territorial Army است ) .
|
[ترجمه گوگل]دو سال قبل، دو سرباز TA در یک روز باز ارتش ملاقات کردند
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش، دو نفر از سربازان TA در یک روز آزاد ارتش ملاقات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You got ta put yourself out, at risk.
[ترجمه گوگل]باید خودت رو در معرض خطر قرار بدی
[ترجمه ترگمان]تو باید خودتو به خطر بندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He got ta desire to stay with his girlfriend, he call his girlfriend.
[ترجمه گوگل]او میل به ماندن با دوست دخترش را پیدا کرد، او به دوست دخترش زنگ زد
[ترجمه ترگمان]اون دوست داشت با دوست دخترش بمونه و به دوست دخترش زنگ بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We got ta get this show right before we go into New York.
[ترجمه گوگل]ما باید این نمایش را درست قبل از رفتن به نیویورک انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]باید قبل از رفتن به نیویورک این نمایش رو شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Got ta move fast in this business.
[ترجمه گوگل]باید در این تجارت سریع حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]باید سریع حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You've got ta mix in some politics.
[ترجمه گوگل]شما باید در برخی از سیاست ها مخلوط شوید
[ترجمه ترگمان]تو توی یه سری سیاست با هم قاطی شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You got ta feel a smack on the cheek, to make you draw back your teeth and react.
[ترجمه گوگل]باید حس کنی روی گونه ات، دندان هایت را عقب بکشی و واکنش نشان دهی
[ترجمه ترگمان]تو باید سیلی رو روی گونه اش حس کنی تا بتونی teeth رو عقب بکشی و واکنش نشون بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Den he start ta eat kids?
[ترجمه گوگل]آیا او شروع به خوردن بچه ها می کند؟
[ترجمه ترگمان]پس شروع کرد به خوردن بچه ها؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Got ta love the pineapple shake too.
[ترجمه گوگل]باید شیک آناناسی را هم دوست داشته باشم
[ترجمه ترگمان]من هم عاشق pineapple
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Got ta wash the car and get it all waxed.
[ترجمه گوگل]باید ماشین را بشویید و همه آن را واکس بزنید
[ترجمه ترگمان]باید ماشین رو بشوریم و برق بندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rest of the fish is light ta or white with orange spots.
[ترجمه گوگل]بقیه ماهی تا روشن یا سفید با لکه های نارنجی است
[ترجمه ترگمان]بقیه ماهی ها سفید یا سفید با خال های نارنجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Every chance ya got ta breathe, ya take a deep one fer Mr Barraza.
[ترجمه گوگل]هر فرصتی که تونستید نفس بکشید، یک نفس عمیق از آقای بارازا بگیرید
[ترجمه ترگمان]هر شانسی که داری یه نفس عمیق بکش و یه نفس عمیق بکش برای آقای Barraza
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Games are condemned in TA as damaging to authentic relationships between people, time-wasting and unproductive.
[ترجمه گوگل]بازی‌ها در TA به عنوان آسیب‌رسان به روابط معتبر بین افراد، اتلاف وقت و غیرمولد محکوم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]بازی ها در ارزیابی تاکتیکی به عنوان آسیب رساندن به روابط معتبر بین مردم، وقت تلف کردن و بی ثمر بودن محکوم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Thass why you got ta keep yuh nose clean.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که باید بینی yuh را تمیز نگه دارید
[ترجمه ترگمان]واسه همینه که تو دماغت رو تمیز نگه می داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] تانتال - عنصر فلزى
[برق و الکترونیک] tantalum-تانتال عنصر فلزی براق آبی، مقاوم در برابر خوردگحی با عدد اتتمی 73 و وزن اتم ی180/95 این عنصر نقطه ذوب بالا و وزن مخصوص زیادی دارد . از این فلز در ساخت صفحات خازن های کم ولتاژ و دارای ظرفیت زیاد استفاده می شود . پوسه اکسیدی فلز که به شکل اندی ساخته می شود دارای مقاومت دی الکتریک بالایی است . و ثابت دی الکتریک آ« حدود دو برابر اکسید آلومینیم است. تانتال در ساخت سنیهایی با نقطه ذوب بالا استحکام و شکل پذیری زیاد که در بخشهای انتقال دهنده اجسام به داخل کوره مورد نیاز است به کار می رود .
[مهندسی گاز] هشداردهنده درجه حرارت

انگلیسی به انگلیسی

• thank you once more (internet slang)
rare metallic element (chemistry)
city in israel

پیشنهاد کاربران

TA
A TA, or teaching assistant, is a student who assists a professor or instructor in a course. They often help with tasks such as grading assignments, leading discussion sections, or providing additional support to students.
...
[مشاهده متن کامل]

دانشجویی است که به استاد یا مربی در یک دوره کمک می کند.
آنها اغلب در کارهایی مانند نمره دادن به تکالیف، هدایت بخش های بحث یا ارائه پشتیبانی اضافی به دانش آموزان کمک می کنند.
مثال؛
I’m a TA for the biology lab.
Another student might ask, “How do I become a TA?”
A professor might introduce a TA to the class, saying, “This is Sarah, your TA for the semester. ”

TA or Transactional Analysis
روانشناسی اجتماعی و بالینی👈تحلیل رفتار متقابل
تحلیل رفتار متقابل یک تئوری روان شناسی است که توسط اریک برن در سال ۱۹۵۰ میلادی ارائه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان شناسی قرار گرفته و تدریجاً در زمینه های مشاوره، روان کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه های جدیدی ارائه نموده و گسترش پیدا کرده است. ابهام و پیچیدگی در مفاهیم، تخصصی بودن و زمان طولانی درمان در دیگر روش های روان درمانی باعث شد تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژه های ساده سریعاً جایگزین روش های روان درمانی قدیمی گردید. به همین جهت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته و هر جا که انسان ها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد رابطه می نمودند کاربرد عملی پیدا کرد و ابزاری برای تغییر و حل مشکلات قرارگرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

Teacher Assistant
تدریس یار
از درجات علمی اساتید
Exclamation - informal British :
ممنونم
متشکرم
به عنوان مثال :
Ta for your help with the homework
منابع• https://www.lexico.com/definition/ta
Teaching assistantship

بپرس