trust fund

/ˈtrəstˈfənd//trʌstfʌnd/

معنی: سپرده، وجه امانی، سرمایه امانی
معانی دیگر: حساب امانی، ملک یا پول و غیره که تحت سرپرستی شخص ثالث است، صندوق تولیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: money or securities that are held in trust, as for a minor.

جمله های نمونه

1. The trust fund will ensure preservation of the site in perpetuity.
[ترجمه گوگل]صندوق امانی حفظ سایت را برای همیشه تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]صندوق امانی حفاظت از این مکان را به طور دایم تضمین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She set up a trust fund for her children.
[ترجمه گوگل]او یک صندوق امانی برای فرزندانش راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه حساب سپرده برای بچه هاش ترتیب داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My money is tied up in a trust fund.
[ترجمه گوگل]پول من در یک صندوق امانی بسته شده است
[ترجمه ترگمان]پول من به صندوق امانی بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No evidence of a Buchanan trust fund or yacht club membership, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ مدرکی دال بر عضویت صندوق امانی بوکان یا باشگاه قایق‌رانی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ مدرکی دال بر وجود یک صندوق امین صلح و یا عضویت در باشگاه قایق تفریحی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mrs Kelsall set up a trust fund from the profits.
[ترجمه گوگل]خانم کلسال از این سود یک صندوق امانی راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان] خانم \"Kelsall\" یه سرمایه کامل از سود حاصل کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A company sets up a trust fund into which it contributes new shares of stock or money to buy existing shares.
[ترجمه گوگل]یک شرکت یک صندوق سرمایه گذاری ایجاد می کند که در آن سهام یا پول جدیدی را برای خرید سهام موجود به آن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]یک شرکت یک صندوق امانی تشکیل می دهد که در آن سهم جدید سهام یا پول برای خرید سهام موجود مشارکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lamberth ordered the government to overhaul the trust fund system.
[ترجمه گوگل]لامبرث به دولت دستور داد تا سیستم صندوق های اعتماد را اصلاح کند
[ترجمه ترگمان]Lamberth به دولت دستور داد تا سیستم صندوق امانی را تعمیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In consequence, the trust fund is accumulating surpluses.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، صندوق اعتماد در حال جمع آوری مازاد است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، صندوق امانی در حال جمع کردن مازاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most of the dough is funneled into a trust fund for her grandchildren and great-grandchildren.
[ترجمه گوگل]بیشتر خمیر به صندوق امانی برای نوه ها و نوه های او ریخته می شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر خمیر به یک صندوق امانی برای نوه هایش و نوه های او تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Of all federal trust funds, only the Social Security trust fund is not included in the unified budget.
[ترجمه گوگل]از بین تمام صندوق های اعتماد فدرال، تنها صندوق امانی تامین اجتماعی در بودجه یکپارچه گنجانده نشده است
[ترجمه ترگمان]از تمام وجوه اعتماد فدرال، تنها صندوق امانی تامین اجتماعی در بودجه واحد گنجانده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To use that trust fund and to enshrine it in the Constitution is wrong.
[ترجمه گوگل]استفاده از آن صندوق امانی و درج آن در قانون اساسی اشتباه است
[ترجمه ترگمان]استفاده از این صندوق امانی و حفظ آن در قانون اساسی اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What we had was no trust fund.
[ترجمه گوگل]چیزی که ما داشتیم صندوق امانی نبود
[ترجمه ترگمان] چیزی که ما بهش اعتماد نداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A new trust fund has been launched to help social workers and other professionals train in psychodynamic learning and personal development.
[ترجمه گوگل]یک صندوق اعتماد جدید راه اندازی شده است تا به مددکاران اجتماعی و دیگر متخصصان در آموزش یادگیری روان پویشی و توسعه شخصی کمک کند
[ترجمه ترگمان]صندوق جدید اعتماد برای کمک به مددکاران اجتماعی و متخصصان دیگر در آموزش ویژه و توسعه شخصی راه اندازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her snack bar was roughly equivalent to a trust fund.
[ترجمه گوگل]اسنک بار او تقریباً معادل یک صندوق امانی بود
[ترجمه ترگمان]نوار میان وعده او تقریبا برابر با یک صندوق امانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The trust fund now collects money from 125 million workers to pay benefits to 43 million people.
[ترجمه گوگل]صندوق امانی اکنون از 125 میلیون کارگر پول جمع آوری می کند تا به 43 میلیون نفر کمک کند
[ترجمه ترگمان]صندوق امانی در حال حاضر مبلغ ۱۲۵ میلیون کارگر را برای پرداخت مزایا به ۴۳ میلیون نفر جمع آوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سپرده (اسم)
deposit, guarantee, trust fund

وجه امانی (اسم)
trust fund

سرمایه امانی (اسم)
trust fund

تخصصی

[حقوق] صندوق امانی، صندوق تولیت، وجوه امانی

انگلیسی به انگلیسی

• collection of money for a common investment
a trust fund is an amount of money or property that someone owns, usually by inheriting it, but which is kept and invested for them.

پیشنهاد کاربران

trust fund ( اقتصاد )
واژه مصوب: وجوه امانی
تعریف: وجوه یا دارایی هایی که یک شرکت امانی آنها را بر طبق قرارداد امانت کاری برای سرمایه گذاری مدیریت می کند
◀️ مثال
◼ تعریف
✳ منبع
◼ an amount of money that is being controlled for a person or organization by another person or organization :
◀️ There are some tax advantages in setting up a trust fund for each of your children.
...
[مشاهده متن کامل]

■ S I M I L A R :
annuity / blind trust / covenant / escrow / fiduciary / fund / funding
holding company / inheritance / kitty / mutual fund / pension fund
pension plan / slush fund / super / superannuation / support
the Consolidated Fund / trust fund / trustee / trusteeship / unit trust
N O U N
◼an amount of money, property, etc. that is kept and managed for someone by another person or organization :
◀️They set up a trust fund in her name to be handed over when she became 18.
◀️The company has a health insurance trust fund run jointly by management and the trade union.
✳ 2
COUNTABLE NOUN
◼A trust fund is an amount of money or property that someone owns, usually after inheriting it, but which is kept and invested for them.

صندوق اعتبار

بپرس