thousandfold


هزار برابر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a thousand parts or elements.

(2) تعریف: being a thousand times as great; having a thousand times as much.
قید ( adverb )
• : تعریف: in a thousandfold manner.

جمله های نمونه

1. In the main ballroom, the lights blazed from all sides and the many mirrors reflected the light a thousand-fold.
[ترجمه گوگل]در سالن اصلی رقص، چراغ ها از هر طرف می درخشیدند و آینه های فراوان نور را هزاران برابر منعکس می کردند
[ترجمه ترگمان]در سالن رقص اصلی، چراغ ها از همه سو می درخشیدند و آینه های متعدد روشنایی هزار تا را منعکس می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It'shows a thousandfold selectivity for fluoride over other common anions.
[ترجمه گوگل]گزینش پذیری هزار برابری برای فلوراید نسبت به سایر آنیون های رایج نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]آن یک انتخاب thousandfold برای فلورید روی دیگر آنیون های رایج را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rend of thy gifts and hers a thousandfold for one!
[ترجمه گوگل]هدایای خود و او را هزار برابر در ازای یکی ببخش!
[ترجمه ترگمان]Rend هدیه تو و مال او مال یکی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He suffers a thousandfold more from his so-called freedom than from his imprisonment in natural existence.
[ترجمه گوگل]او از به اصطلاح آزادی خود هزاران برابر بیشتر از زندانی شدن در وجود طبیعی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او نسبت به آزادی او در زندگی طبیعی بیش از حد از آزادی خود رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just imagine all the problems we've been having, multiplied a thousandfold.
[ترجمه گوگل]فقط تصور کنید همه مشکلاتی که داشتیم هزار برابر شده اند
[ترجمه ترگمان]فقط تصور کن تمام مشکلاتی که داشتیم چند برابر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The least initial deviation from the truth is multiplied later a thousandfold. Aristotle
[ترجمه گوگل]کمترین انحراف اولیه از حقیقت بعداً هزار برابر می شود ارسطو
[ترجمه ترگمان]کم ترین انحراف از حقیقت پس از یک thousandfold چند برابر شده است ارسطو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In doing so, he has magnified his reputation and career a thousandfold.
[ترجمه گوگل]او با این کار شهرت و حرفه خود را هزاران برابر کرده است
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، او شهرت و حرفه خود را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Give it a rich soil in full sun and it will pay for its keep a thousandfold.
[ترجمه گوگل]در آفتاب کامل به آن خاک غنی بدهید تا هزینه نگهداری آن را هزاران برابر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]یک خاک غنی را در آفتاب کامل به آن بدهید و هزینه نگهداری آن را پرداخت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because they have been defeated, the energy of their resistance has increased a hundred and a thousandfold .
[ترجمه گوگل]چون شکست خورده اند، انرژی مقاومتشان صد و هزار برابر شده است
[ترجمه ترگمان]چون آن ها شکست خورده اند، انرژی مقاومت آن ها صد و یک thousandfold افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If it is po. ssible for leaves and clay and wood and . hair. . . to have their va. . . lue multiplied a hundred, yea. a thousandfold. by man.
[ترجمه گوگل]اگر po است سیبل برای برگ و خاک رس و چوب و مو وا خود را داشته باشند lue صد برابر شد، بله هزار برابر توسط انسان
[ترجمه ترگمان]اگه پو بود ssible برای برگ ها و خاک و چوب و یائو فی باید صد سال افزایش داشته باشه، آره یه thousandfold توسط انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But we're talking about 10 small groups and we need to spread this model 10 thousandfold.
[ترجمه گوگل]اما ما در مورد 10 گروه کوچک صحبت می کنیم و باید این مدل را 10 هزار برابر کنیم
[ترجمه ترگمان]اما ما در مورد ۱۰ گروه کوچک صحبت می کنیم و نیاز داریم که این مدل ۱۰ thousandfold را گسترش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The central screen panned to starboard and the image magnified a thousandfold.
[ترجمه گوگل]صفحه مرکزی به سمت راست حرکت کرد و تصویر هزار برابر بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]صفحه اصلی به سمت راست متمایل بود و تصویر a را بزرگ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He said himself that he could find no words for it that were adequate, and that if he should ever be able he would repay me a thousandfold.
[ترجمه گوگل]خودش گفت که هیچ کلمه‌ای برای آن پیدا نمی‌کند که کافی باشد، و اگر بتواند روزی بتواند هزاران برابر من را جبران کند
[ترجمه ترگمان]به خودش گفت که نمی تواند کلمه ای برای گفتن پیدا کند که کافی بود، و اگر او هرگز قادر به این کار بود، می توانست به من یک thousandfold بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Because be inside 9 short years, the reality that can see is: The data bulk on Internet will grow with thousandfold speed, original computational mode even data center is afterwards hard.
[ترجمه گوگل]از آنجا که در عرض 9 سال کوتاه، واقعیتی که می‌توان دید این است: حجم داده‌ها در اینترنت با سرعت هزار برابر افزایش می‌یابد، حالت محاسباتی اصلی حتی مرکز داده پس از آن سخت است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که در ۹ سال کوتاه، واقعیتی که می تواند ببیند این است: حجم داده در اینترنت با سرعت thousandfold رشد خواهد کرد، حتی مرکز داده ها حتی پس از آن نیز دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Know that as you do this, your efforts are increased a thousandfold and we of the Ascended realms join with you, and the Angels sing the notes that will bring in the alignment to GalacticCenter.
[ترجمه گوگل]بدانید که با انجام این کار، تلاش‌های شما هزاران برابر می‌شود و ما از قلمروهای صعودی به شما ملحق می‌شویم و فرشتگان نت‌هایی را می‌خوانند که هم‌ترازی را به مرکز Galactic می‌آورد
[ترجمه ترگمان]بدانید که همانطور که این کار را انجام می دهید، تلاش های شما یک thousandfold افزایش یافته است و ما از قلمروهای Ascended هم با شما متحد هستیم، و فرشتگان نیز این یادداشت ها را می خوانند که will را به GalacticCenter خواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس