tastefully


از روی سلیقه، باسلیقه

جمله های نمونه

1. his book is well printed and tastefully appareled
کتاب او خوب چاپ شده و با سلیقه تزیین شده است.

2. The flower garden was tastefully laid out.
[ترجمه گوگل]باغ گل با سلیقه چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]باغ گل با سلیقه ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This dictionary is magnificently printed and tastefully appareled.
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت با شکوه چاپ شده و با سلیقه پوشاک شده است
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت به طرز عالی چاپی و با سلیقه عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Learn the Net is continually updated and tastefully devoid of commercial content.
[ترجمه گوگل]Learn the Net به طور مداوم به روز می شود و با سلیقه فاقد محتوای تجاری است
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که شبکه به طور مداوم به روز شده و با سلیقه و سلیقه تجاری خالی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All rooms are tastefully decorated and are equipped with private facilities, television, mini-bar, telephone and hairdryer.
[ترجمه گوگل]همه اتاق ها با سلیقه تزئین شده اند و مجهز به امکانات خصوصی، تلویزیون، مینی بار، تلفن و سشوار هستند
[ترجمه ترگمان]همه اتاق ها با سلیقه تزیین شده و مجهز به امکانات خصوصی، تلویزیون، mini، تلفن و hairdryer هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The intimate restaurant concealed behind thick curtains is tastefully decorated in art-nouveau style.
[ترجمه گوگل]رستوران صمیمی که پشت پرده های ضخیم پنهان شده است، با سلیقه به سبک آرت نوو تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]رستوران خصوصی که پشت پرده های ضخیم پنهان است، با سلیقه تزیین شده در سبک art و nouveau تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is very simply but tastefully furnished with white walls, pine furnishings and flowery fabrics.
[ترجمه گوگل]بسیار ساده اما با سلیقه با دیوارهای سفید، مبلمان کاج و پارچه های گلدار مبله شده است
[ترجمه ترگمان]خیلی ساده است که با دیواره ای سفید و مبلمان کاج و پارچه های گل دار تزیین شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are six comfortable and spacious bedrooms, tastefully furnished.
[ترجمه گوگل]شش اتاق خواب راحت و جادار وجود دارد که با سلیقه مبله شده است
[ترجمه ترگمان]شش تا اتاق خواب راحت و جادار وجود دارد که با ذوق و سلیقه تزیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tastefully decorated, spacious bedrooms with private bathrooms, colour television, central heating and sea view.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب های بزرگ و با سلیقه تزئین شده با حمام اختصاصی، تلویزیون رنگی، گرمایش مرکزی و منظره دریا
[ترجمه ترگمان]اتاق های بزرگ تزیین شده، اتاق های بزرگ با حمام های خصوصی، تلویزیون رنگی، گرمایش مرکزی و نمای دریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The house has been tastefully converted into self-catering apartments plus 16 modern holiday bungalows.
[ترجمه گوگل]این خانه با سلیقه به آپارتمان های خود پذیرایی به اضافه 16 خانه ییلاقی مدرن برای تعطیلات تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این خانه با سلیقه به آپارتمان های خود به اضافه ۱۶ خانه ییلاقی جدید تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His main task was tastefully to accommodate as many wedding presents into their new homes as was practicable.
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی او این بود که با ذوق و سلیقه در خانه های جدیدشان هدایای عروسی را جای دهد
[ترجمه ترگمان]کار اصلی او با سلیقه بود تا آن ها را به عنوان هدیه عروسی در خانه های جدید خود جای دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bedrooms are tastefully decorated with their own bath and shower, telephone, radio, fridge and mini bar.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب ها با حمام و دوش اختصاصی، تلفن، رادیو، یخچال و مینی بار با سلیقه تزئین شده اند
[ترجمه ترگمان]اتاق ها با سلیقه با حمام و حمام، تلفن، رادیو، یخچال و bar کوچک تزیین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bedroom was tastefully furnished.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب با سلیقه مبله شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب با سلیقه و سلیقه آراسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Peter Scott provides the geese tastefully disappearing into a background of midnight green.
[ترجمه گوگل]پیتر اسکات غازهایی را ارائه می دهد که با ذوق در پس زمینه سبز نیمه شب ناپدید می شوند
[ترجمه ترگمان]پیتر اسکات، غاز را با سلیقه از بین برد و در یک پس زمینه سبز نیمه شب ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in good taste, elegantly

پیشنهاد کاربران

◾The owners have built a gift shop and a tastefully laid out caravan site
. . . صاحبان ملک سلیقه به خرج دادن تو طرح و اجرا. . .
◾The owners have a tastefully laid out garden
. . . باغ با/خوش سلیقه ای درست کردن


بپرس