take notice


متوجه شدن، دریافتن

جمله های نمونه

1. This news made us all sit up and take notice.
[ترجمه گوگل]این خبر باعث شد همه ما بنشینیم و توجه کنیم
[ترجمه ترگمان]این خبر باعث شد همه بشینن و توجه کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't take notice of Hammond's letters, they are nothing but hot air.
[ترجمه مهری] توجه به نامه های هاموند نکنید آنها اهمیتی ندارند ( بادهوا هستند ) .
|
[ترجمه گوگل]به نامه های هاموند توجه نکنید، آنها چیزی جز هوای گرم نیستند
[ترجمه ترگمان]توجه به نامه های هموند، هیچ چیزی جز هوای گرم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I hope you'll take notice of what I'm going to tell you.
[ترجمه گوگل]امیدوارم به آنچه که به شما می گویم توجه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم به چیزی که می خوام بهت بگم توجه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We want the government to take notice of what we think they should do for single parents.
[ترجمه گوگل]ما از دولت می خواهیم که به آنچه فکر می کنیم باید برای والدین مجرد انجام دهند توجه کند
[ترجمه ترگمان]ما از دولت می خواهیم که به آنچه فکر می کنیم باید برای والدین مجرد انجام دهند توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Companies need to wake up and take notice of the public's increasing concern with the environment.
[ترجمه گوگل]شرکت ها باید بیدار شوند و توجه مردم را نسبت به محیط زیست افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها باید بیدار شوند و توجه عموم مردم را به محیط زیست جلب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This should make people sit up and take notice.
[ترجمه گوگل]این باید باعث شود مردم بنشینند و توجه کنند
[ترجمه ترگمان]این باید باعث شود که مردم بنشینند و توجه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Eventually, the government will have to take notice of public opinion.
[ترجمه گوگل]در نهایت دولت باید به افکار عمومی توجه کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، دولت باید به افکار عمومی توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Local prosecutors and judges began to take notice.
[ترجمه گوگل]دادستان ها و قضات محلی شروع به توجه کردند
[ترجمه ترگمان]دادستان های محلی و قضات شروع به توجه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finally this summer, the world may take notice.
[ترجمه گوگل]سرانجام در تابستان امسال، جهان ممکن است توجه کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت این تابستان، دنیا ممکن است توجه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The short silence encourages the audience to take notice and concentrate.
[ترجمه گوگل]سکوت کوتاه، مخاطب را تشویق می کند که توجه کند و تمرکز کند
[ترجمه ترگمان]سکوت کوتاه حضار را تشویق می کند که توجه کنند و تمرکز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The National Radiological Protection Board wants people to take notice of the new figures but not to panic about them.
[ترجمه گوگل]هیئت ملی حفاظت رادیولوژیکی از مردم می‌خواهد که به ارقام جدید توجه کنند، اما در مورد آنها وحشت نکنند
[ترجمه ترگمان]هیات محافظت Radiological ملی می خواهد مردم به چهره های جدید توجه کنند اما نگران آن ها نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They do anything to avoid having to take notice of us and respect us.
[ترجمه گوگل]آنها هر کاری می کنند تا مجبور نباشند به ما توجه کنند و به ما احترام بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها هر کاری می کنند تا از توجه به ما اجتناب کنند و به ما احترام بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Take notice of your signals and do something about it.
[ترجمه گوگل]به سیگنال های خود توجه کنید و کاری در مورد آن انجام دهید
[ترجمه ترگمان]به سیگنال های خود توجه داشته باشید و کاری در این باره انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is too proud to take notice of others.
[ترجمه گوگل]او آنقدر مغرور است که نمی تواند به دیگران توجه کند
[ترجمه ترگمان]مغرورتر از آن است که به دیگران توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These protests have really made the government sit up and take notice .
[ترجمه گوگل]این اعتراضات واقعاً باعث شده است که دولت بنشیند و توجه کند
[ترجمه ترگمان]این اعتراضات واقعا باعث شده است که دولت بنشیند و توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pay attention

پیشنهاد کاربران

N. B. ( also NB British English ) written
( nota bene ) used to make a reader pay attention to a piece of information
N. B. This includes the time needed to transfer your answers to an answer sheet. There is no extra time for this
توجه کردن
توجه نشان دادن
متوجه چیزی شدن
به چیزی توجه نشان دادن
توجه کردن

بپرس