95 1536 100 1 Throw Away /ˈθroʊəˈweɪ/ /θrəʊəˈweɪ/معنی: دور انداختنمعانی دیگر: 1- دور انداختن 2- حرام کردن، به هدر دادن 3- به بطالت گذراندن، اشغال، چیز دورانداخته، چیز بی مصرف بررسی کلمه Throw Away عبارت ( phrase )• (1) تعریف: to discard as trash or garbage.• مترادف: discard• متضاد: keep• مشابه: dispose of- He threw away my favorite sweater. [ترجمه زینب] او سویشرت موردعلاقه من را دور ریخت46|16 [ترجمه ftma] او پولیور مورد علاقه من را دور انداخت19|14 [ترجمه ♥♥ آوا] او سویشرت ( سوییتر) مورد علاقه ی من را دور انداخت16|9 [ترجمه anahita] او سوئشرت مورد علاقه ام را بیرون انداخت4|9 [ترجمه Nazanin] او ژاکت مورد علاقه ی من را دور انداخ ... واژه Throw Away در جمله های نمونه 1. Don’t throw away the apple because of the core. [ترجمه Saba] سیب را به دلیل داشتن هسته دور نیندازید18|1 [ترجمه فاطمه] بخاطر داشتن هسته سیب را دور نیدازید2|1 [ترجمه ترگمان]سیب را به خاطر هسته دور نکنید [ترجمه گوگل]به دلیل هسته، سیب را دور نیندازید [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. Throw away the apple because of the core. [ترجمه ترگمان]سیب را به خاطر هسته دور بیندازید [ترجمه گوگل]به دلیل هسته، سیب را بردارید [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Your life is too valuable to throw away. [ترجمه ترگمان]زندگی تو خیلی با ارزش است که دور بریزی [ترجمه گوگل]زندگی تو بیش از حد ارزشمند است برای دور انداختن [ترج ... مترادف Throw Away دور انداختن (فعل)throw off , discard , cast off , throw away , scrap معنی Throw Away در دیکشنری تخصصی Throw Away[سینما] بریده فیلم | throw in | throw out | throw up | Throwback | Throwing | معنی کلمه Throw Away به انگلیسی throw away• cast, toss; waste, squander throw away the scabbard• leave a war, stop fighting in a war Throw Away را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران حمزه پرت کردن Kian.m 'Get rid of something that you dont need or want. a.r to get rid of something as useless; discard something دور انداختن يكتا حبيبي Get rid of something that you don’t need or want امیررضا فرهید پرتاپ ,,,,,, دورریختن,,,,,,,,انداختن shiva_sisi I never throw clothes away. Gahzal❤Alireza دور رانداختن💀💀 Sajad انداختن به بیرون محمد ریاحی دور انداختنبرای مثال پرتاب کردن اشغال در سطل اشغال Dr.soheil کانون زبان ایران :reach4Get rid of something that... Y دور انداختن ➳b̈r̈ïc̈ë➳ پرتاب کردن، دور انداختنمیشه ی جمله باهاش بگید 🙃 حالا هرکی دور انداختن ♡Melika♡ دور انداختن ♥Amirmaghare_lover♥ Get rid of something that.دور انداختن 🚮 ♥Amirmaghare_lover♥ دور انداختن چیزی که بهش نیاز نداریم مث یه لباس قدیمی یا هر چیز دیگه ای👐 به تو چه آخه 😂 دور انداختن ... معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مبین عصمتی > way out of his league بهاری > حرف اول را میزند کیان > dep ERFAN > complication Figure > emanation پارسا حیدری > Triassic شهرزاد > iron out Farhood > sit up نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا حیدری محمدرضا ایوبی صانعرهگذرDark Light عاطفه موسویA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی تسخیر ناپذیر تحسین آمیز binoculars ناپذیر خودآموز حسرت آمیز پرفروغ