synchronise

جمله های نمونه

1. It was virtually impossible to synchronise our lives so as to take holidays and weekends together.
[ترجمه گوگل]تقریباً غیرممکن بود که زندگی خود را به گونه ای هماهنگ کنیم که تعطیلات و تعطیلات آخر هفته را با هم بگذرانیم
[ترجمه ترگمان]تمام زندگی مان را هماهنگ کنیم تا تعطیلات و تعطیلات آخر هفته را کنار هم بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Synchronise the score with the film action.
[ترجمه گوگل]آهنگ را با اکشن فیلم همگام کنید
[ترجمه ترگمان]score را با عمل فیلم مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We leapt from rock to rock, trying to synchronise the landing wobble into a launch aid.
[ترجمه گوگل]ما از یک سنگ به آن صخره می پریدیم و سعی می کردیم تکان فرود را با کمک پرتاب هماهنگ کنیم
[ترجمه ترگمان]از سنگ به صخره شیرجه رفتیم و سعی کردیم روی زمین فرود بیایم و به کمک یک پرتاب پرتاب شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is because video machines need to synchronise and not all are built to do this.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که ماشین های ویدئویی نیاز به همگام سازی دارند و همه برای انجام این کار ساخته نشده اند
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که ماشین های ویدئویی باید هماهنگ شوند و همه اینها برای انجام این کار ساخته نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can synchronise your digital watch with the countdown to ensure you start exactly as the gun goes.
[ترجمه گوگل]می‌توانید ساعت دیجیتال خود را با شمارش معکوس همگام کنید تا مطمئن شوید که دقیقاً همان‌طور که تفنگ می‌رود شروع می‌کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ساعت دیجیتال خود را با شمارش معکوس هماهنگ کنید تا مطمئن شوید که دقیقا همان طور که تفنگ می گذرد کار را شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. FIX: Synchronise database now button should be greyed out.
[ترجمه گوگل]رفع: دکمه همگام سازی پایگاه داده اکنون باید خاکستری باشد
[ترجمه ترگمان]راه حل: پایگاه داده synchronise حالا باید greyed شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. HeadLine Groups – Synchronise your news feeds with a free online account.
[ترجمه گوگل]HeadLine Groups – فیدهای خبری خود را با یک حساب آنلاین رایگان همگام کنید
[ترجمه ترگمان]گروه های headline - synchronise اخبار خود را با یک حساب آزاد رایگان تامین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ministers believe they can synchronise the retirement of older submarines with the launch of the new ones.
[ترجمه گوگل]وزیران بر این باورند که می توانند بازنشستگی زیردریایی های قدیمی را با راه اندازی زیردریایی های جدید هماهنگ کنند
[ترجمه ترگمان]وزرا معتقدند که می توانند دوران بازنشستگی زیردریایی های قدیمی را با شروع حملات جدید هماهنگ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Synchronise your body clock by getting up and going to bed at the same time every day. Avoid daytime naps .
[ترجمه گوگل]ساعت بدن خود را با بلند شدن و رفتن به رختخواب هر روز در یک ساعت مشخص هماهنگ کنید از چرت زدن در روز خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]ساعت بدنی خود را با بیدار شدن و رفتن به رختخواب در همان زمان در هر روز امتحان کنید از خواب روز پرهیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An option to synchronise multiple accounts into one inbox is also available.
[ترجمه گوگل]گزینه ای برای همگام سازی چندین حساب در یک صندوق ورودی نیز موجود است
[ترجمه ترگمان]یک گزینه برای کنترل چندین حساب به یک inbox نیز در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. DTSS does not automatically synchronise the time with an external time provider.
[ترجمه گوگل]DTSS به طور خودکار زمان را با یک ارائه دهنده زمان خارجی همگام نمی کند
[ترجمه ترگمان]DTSS این زمان را با یک ارایه دهنده زمان خارجی هماهنگ نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What we need to do is synchronise access to the block of code and make sure that only one of the two threads has access to it at any one time.
[ترجمه گوگل]کاری که باید انجام دهیم این است که دسترسی به بلوک کد را همگام سازی کنیم و مطمئن شویم که تنها یکی از دو رشته در هر زمان به آن دسترسی دارد
[ترجمه ترگمان]چیزی که ما باید انجام دهیم این است که دسترسی به بلوک کد را هماهنگ کنیم و اطمینان حاصل کنیم که تنها یکی از این دو رشته، در هر زمان به آن دسترسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Today, we are used to synchronise our clocks through the internet, and in most cases this is done automatically and we don't have to worry about getting the time right.
[ترجمه گوگل]امروزه ما عادت کرده ایم که ساعت های خود را از طریق اینترنت همگام سازی کنیم و در بیشتر موارد این کار به صورت خودکار انجام می شود و نیازی نیست نگران درست کردن زمان باشیم
[ترجمه ترگمان]امروزه، از ما برای هماهنگ کردن ساعت های ما از طریق اینترنت استفاده می شود، و در اغلب موارد این کار به طور خودکار انجام می شود و ما نیازی به نگرانی در مورد زمان درست کردن زمان نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Synchronise the arrival of multiple packages with different points of origin.
[ترجمه گوگل]ورود بسته های متعدد را با نقاط مبدأ مختلف هماهنگ کنید
[ترجمه ترگمان]ورود بسته های چندگانه با نقاط مختلف مبدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cause to occur at the same time; cause to operate simultaneously; cause to show the same time (of clocks); occur at the same time; operate simultaneously; match up the soundtrack of a movie with the action (also synchronize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : synchronize
✅️ اسم ( noun ) : synchronization / synchronicity
✅️ صفت ( adjective ) : synchronous
✅️ قید ( adverb ) : _
هماهنگ ، هماهنگی

بپرس