معنی: جاروب، لوله پاک کن، اسفنج زمین شویی، زدودن، گرد و خاک گرفتن، با کهنه آب چیزی را کشیدن، پیچیدنمعانی دیگر: (برای نظافت کف اتاق یا میز و صندلی و غیره) زمین شور طنابی، غنده ی گرد گیری، نخ کلاف، کف شوی، (برای پاک کردن لوله ی جنگ افزار) سمبه ی مویی، (برای پاک کردن زخم یا دوا مالیدن به درون گلوو دهان و غیره) پندک، گلوله ی پنبه، گاله، پاغنده، پندس، کندش، ابر زخم پاک کنی، سواب، (خودمانی) آدم دست و پاچلفت، آدم شورتی، سنبه جراحی، تاب خوردن، سنبه زدن، باکهنه اب چیزی را کشیدن، پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
• (1)تعریف: a small piece of absorbent material, such as cotton, that is often attached to an applicator stick and is used for medicinal applications or cleansing.
• (2)تعریف: a sample or specimen that is removed with this article.
• (3)تعریف: a mop that is used esp. on a ship to clean the decks.
• (1)تعریف: to cleanse, dab, or wipe with or as if with a swab.
• (2)تعریف: to use a swab or mop on.
- The sailors swabbed the decks.
[ترجمه گوگل] ملوان ها عرشه ها را پاکسازی کردند [ترجمه ترگمان] ملوانان روی عرشه جمع شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. cotton swab
گندله ی پنبه (برای پاک کردن زخم و غیره)،پندش،پاغند
2. We have to swab out the sitting - room before your mother comes back.
[ترجمه گوگل]ما باید اتاق نشیمن را قبل از اینکه مادرت برگردد بیرون بکشیم [ترجمه ترگمان]باید قبل از اینکه مادرت برگرده، از اتاق نشیمن نمونه برداری کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The crew were ordered to swab down the decks.
[ترجمه گوگل]به خدمه دستور داده شد که عرشه ها را با سواب تمیز کنند [ترجمه ترگمان]به ملاحان دستور داده شد که از عرشه نمونه برداری کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. "I'm just going to take a swab of your ear, " said the doctor.
[ترجمه Shirinbahari] دکتر گفت می خواهم یک نمونه از ترشحات گوش ت را بگیرم.
|
[ترجمه گوگل]دکتر گفت: "من فقط از گوش شما سواب می گیرم " [ترجمه ترگمان]دکتر گفت: \" من فقط می خواهم یک سیلی از گوش شما بگیرم \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The doctor took a throat swab to check for infection.
[ترجمه گوگل]دکتر برای بررسی عفونت از گلو سواب گرفت [ترجمه ترگمان]دکتر برای چک کردن عفونت ازش نمونه برداری کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He covered my newest wound with a swab of alcohol and a lozenge of gauze.
[ترجمه گوگل]او جدیدترین زخم من را با یک سواب الکل و یک گاز پاستیل پوشاند [ترجمه ترگمان]آخرین زخم من را با مقداری الکل و یک قرص گاز پوشاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A nasopharyngeal swab or paired serum samples, or both, were collected from healthy subjects.
[ترجمه گوگل]یک سواب نازوفارنکس یا نمونههای سرم جفتی یا هر دو از افراد سالم جمعآوری شد [ترجمه ترگمان]نمونه های سرم swab یا سرم جفت سرم، یا هر دو، از موضوعات سالم جمع آوری شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Direction: Cleanse hair and swab down, apply appropriate amount evenly over hair to mold hairstyle.
[ترجمه گوگل]طرز تهیه: موها را تمیز کرده و با سواب پایین بکشید، مقدار مناسبی را به طور یکنواخت روی موها بمالید تا مدل موهای قالب بزنید [ترجمه ترگمان]جهت زیر: مو Cleanse و کف دست، مقدار مناسبی را به طور مساوی بر سر مو برای مدل موی مدل به کار برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Blade became dirty can swab with soap powder fluid, do not use be brushed forcedly and edge tool goes dirtying.
[ترجمه گوگل]تیغه کثیف شد می توانید با مایع پودر صابون سواب بزنید، استفاده نکنید به زور مسواک زده شود و ابزار لبه کثیف می شود [ترجمه ترگمان]تیغه با مایع پودر صابون به شدت آلوده شده است و از آن استفاده نکنید و ابزار لبه با استفاده از ابزار لبه باز می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Clean or wipe ( sth ) with a swab.
[ترجمه گوگل]( sth ) را با یک سواب تمیز یا پاک کنید [ترجمه ترگمان]پاک کردن یا پاک کردن (sth)با کف دست! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. L Direction: Cleanse hair and swab down, apply appropriate amount evenly over hair to mold hairstyle.
[ترجمه گوگل]جهت L: موها را تمیز کرده و با سواب پایین بکشید، مقدار مناسبی را به طور یکنواخت روی موها بمالید تا مدل موهای قالب بزنید [ترجمه ترگمان]جهت زیر: مو Cleanse و کف دست، مقدار مناسبی را به طور مساوی بر سر مو برای مدل موی مدل به کار برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You should never acotton swab or other object into the ear canal.
[ترجمه گوگل]هرگز نباید سواب پنبه یا چیز دیگری را وارد مجرای گوش کنید [ترجمه ترگمان]تو هرگز نباید از آب یا شی دیگر در مجرای گوشت استفاده کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The results indicated that cloacal swab and lung were optimal sample in the strips assay.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که سواب کلواکال و ریه نمونه بهینه در سنجش نواری بودند [ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که cloacal swab و شش نمونه بهینه در این نوارها بوده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Methods Cotton - swab wiping sampling and bacteriological examination methods were used to examine the hand hygiene quality of some medical staffs in abasic hospital.
[ترجمه گوگل]روشها برای بررسی کیفیت بهداشت دست برخی از پرسنل درمانی بیمارستان آباسیک از روشهای نمونهبرداری با سواب پنبهکشی و معاینه باکتریولوژیک استفاده شد [ترجمه ترگمان]روش های خشک کردن swab و روش های معاینه bacteriological برای بررسی کیفیت بهداشت دستی برخی از پرسنل پزشکی در abasic مورد استفاده قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Your first swab down the barrel must have a few . drops of solvent on i. t. . .
[ترجمه گوگل]اولین سواب شما در بشکه باید چند عدد داشته باشد قطره حلال روی i تی [ترجمه ترگمان]اولین نمونه برداری از بشکه باید تعداد کمی داشته باشه مواد حلال روی من ریخته نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[نساجی] جذب مویینه آب توسط منسوجات [نفت] پیستون سنبه زنی [آب و خاک] لوله پاک کن
انگلیسی به انگلیسی
• clean or wipe with a large mop; apply material using a cotton swab large mop; (medicine) small piece of absorbent material attached to a stick (used to administer medication, take cultures for microscopic examination, etc.) a swab is a small piece of cotton wool used for cleaning a wound or for taking a sample of something such as skin, blood, or bodily fluids.
پیشنهاد کاربران
1. گوش پاک کن 2. سُنبه جراحی: یک وسیله پزشکی است که برای جمع آوری نمونه های بیولوژیکی از بدن انسان استفاده میشود و امکان انتقال و نگهداری نمونه را فراهم میکند. برخی از رایج ترین کاربردهای سواب یا همان سنبه جراحی عبارتند از: برای جداسازی میکروارگانیسم ها در محیط های کشت بکار میرود، تمیز کردن زخم، گذاشتن ماده ای روی آن یا گرفتن نمونه.