• : تعریف: an increased brownness of the skin as a result of exposure to strong sunlight or a sun lamp.
جمله های نمونه
1. suntan cream
کرم ضد آفتاب،کرم برنزه
2. My sister smeared herself with suntan oil and slept by the swimming pool.
[ترجمه صبا سلگی] خواهرم خود را با کرم ضد آفتاب پوشاند و کنار استخر خوابید
|
[ترجمه گوگل]خواهرم خودش را به روغن آفتاب زد و کنار استخر خوابید [ترجمه ترگمان]خواهرم با روغن برنزه و کنار استخر شنا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Everyone in the bar was sporting a suntan.
[ترجمه گوگل]همه در بار در حال آفتاب گرفتن بودند [ترجمه ترگمان] همه توی بار قهوه sporting [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Apply the suntan cream liberally to exposed areas every three hours and after swimming.
[ترجمه گوگل]کرم ضد آفتاب را هر سه ساعت یکبار و بعد از شنا به طور آزاد در نواحی در معرض آفتاب بمالید [ترجمه ترگمان]کرم ضد آفتاب را در هر سه ساعت و پس از شنا به مناطق افشا کننده بمالید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She playfully rubs suntan lotion on his neck.
[ترجمه گوگل]او با بازیگوشی لوسیون برنزه کننده را روی گردن او میمالد [ترجمه ترگمان]او به شوخی با کرم ضد کرم صورت او را ماساژ می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She plastered herself in suntan lotion.
[ترجمه گوگل]او خودش را در لوسیون برنزه کننده گچ کرد [ترجمه ترگمان]اون خودشو تو کرم رنگ کرم رنگ زده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She smoothed suntan lotion over her legs.
[ترجمه گوگل]او لوسیون ضد آفتاب را روی پاهایش صاف کرد [ترجمه ترگمان]کرم برنزه شو روی پاهاش صاف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My suntan is already fading.
[ترجمه گوگل]برنزه من از قبل کمرنگ شده است [ترجمه ترگمان] برنزه شدن من داره ناپدید میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Greg acquires a suntan whilst doing a spot of corporate yachting.
[ترجمه گوگل]گرگ هنگام قایق سواری شرکتی برنزه می شود [ترجمه ترگمان]گرگ در هنگام انجام یک نقطه از قایق رانی شرکتی، برنزه و برنزه می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She wiped her nose and watched the suntan lotion ad that was on television.
[ترجمه گوگل]او بینی خود را پاک کرد و تبلیغات لوسیون برنزه را که در تلویزیون پخش می شد تماشا کرد [ترجمه ترگمان]او بینی خود را پاک کرد و the ضد آفتاب که در تلویزیون بود را تماشا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Get yourself a suntan. Establish a new identity.
[ترجمه گوگل]برای خودت برنزه کن یک هویت جدید ایجاد کنید [ترجمه ترگمان] خودتو برنزه کن یه هویت جدید رو تثبیت کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Is a suntan just politically incorrect?
[ترجمه گوگل]آیا برنزه شدن فقط از نظر سیاسی نادرست است؟ [ترجمه ترگمان]آیا برنزه شدن فقط از لحاظ سیاسی نادرست است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Manufacturers of suntan lotions are now expropriating and synthesizing these materials.
[ترجمه گوگل]اکنون تولیدکنندگان لوسیون های ضد آفتاب در حال مصادره و سنتز این مواد هستند [ترجمه ترگمان]تولید کنندگان of ضد آفتاب در حال حاضر expropriating و سنتز این مواد هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One of the first suntan lotions was Bain de Soleil.
[ترجمه گوگل]یکی از اولین لوسیون های برنزه کننده Bain de Soleil بود [ترجمه ترگمان]یکی از اولین lotions ضد آفتاب، بین Bain د Soleil بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Did you remember to pack the suntan lotion?
[ترجمه گوگل]آیا یادتان افتاد که لوسیون ضد آفتاب را بسته بندی کنید؟ [ترجمه ترگمان]یادت هست که کرم برنزه کننده رو جمع کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• acquire a brownish color by exposure to the sun's rays (of the skin); make the skin brown by exposure to the sun's rays; get a tan from being exposed to the sun or from a sunlamp brownish skin tone caused by exposure to the sun if you have a suntan, the sun has turned your skin darker than usual. suntan lotions, creams, oils, and so on are used to protect your skin from the sun, and to help you develop a suntan.
پیشنهاد کاربران
suntan ( n, adj ) ( sʌnt�n ) ( also tan ) =the brown color that sb becomes when they have been in the sun, e. g. Where did you go to get that suntan. suntanned ( adj ) ( also tanned )