اسم ( noun )
حالات: summaries
حالات: summaries
• : تعریف: a short and usu. comprehensive statement of what has been previously stated.
• مترادف: abstract, aper�u, brief, pr�cis, r�sum�, synopsis
• مشابه: outline, precis, review
• مترادف: abstract, aper�u, brief, pr�cis, r�sum�, synopsis
• مشابه: outline, precis, review
- The paper ended with a concise summary of all of the writer's points.
[ترجمه شان] مقاله با چکیده موجز ی از دید گاه های نویسنده، به پایان رسید.|
[ترجمه گوگل] مقاله با خلاصه ای مختصر از تمام نکات نویسنده به پایان رسید[ترجمه ترگمان] مقاله با خلاصه ای دقیق از تمام نکات نویسنده به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I didn't have time to read the whole article so I read just the summary.
[ترجمه گوگل] من وقت نکردم کل مقاله را بخوانم بنابراین فقط خلاصه آن را خواندم
[ترجمه ترگمان] من وقت نداشتم که تمام مقاله را بخوانم، بنابراین فقط خلاصه آن را خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من وقت نداشتم که تمام مقاله را بخوانم، بنابراین فقط خلاصه آن را خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
مشتقات: summarily (adv.), summariness (n.)
مشتقات: summarily (adv.), summariness (n.)
• (1) تعریف: brief; concise; condensed.
• مترادف: brief, compact, concise, condensed, thumbnail
• مشابه: abridged, compendious, compressed, short, sketchy, succinct, synoptic, terse
• مترادف: brief, compact, concise, condensed, thumbnail
• مشابه: abridged, compendious, compressed, short, sketchy, succinct, synoptic, terse
- The president issued a summary statement concerning the matter.
[ترجمه گوگل] رئیس جمهور در این خصوص بیانیه ای را صادر کرد
[ترجمه ترگمان] رئیس جمهور بیانیه ای مختصر در رابطه با این موضوع صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رئیس جمهور بیانیه ای مختصر در رابطه با این موضوع صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: done rapidly and without regard to customary practice, as in a law case.
• مترادف: peremptory
• مترادف: peremptory
- The ship captain was known and feared for his summary method of administering punishment.
[ترجمه Mostafa saran] کاپیتان کشتی برای روش فوری و سریع ( قاطع ) در اجرای مجازات شناخته شده و ترسناک بود|
[ترجمه گوگل] کاپیتان کشتی به دلیل روش خلاصه اش در اجرای مجازات شناخته شده بود و می ترسید[ترجمه ترگمان] کاپیتان کشتی شناخته شده بود و از روش summary برای اجرای مجازات می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید