1. This phobia can cause untold misery for the sufferer.
[ترجمه محسن قنبری] این فوبیا می تواند باعث عذاب بی شمار برای فرد مبتلا شود|
[ترجمه گوگل]این فوبیا می تواند باعث بدبختی ناگفته ای برای فرد مبتلا شود[ترجمه ترگمان]این وحشت، موجب ناراحتی untold می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He's been a lifelong sufferer from hay fever.
[ترجمه محسن قنبری] او تمام عمرش از تب یونجه رنج می برد|
[ترجمه گوگل]او مادام العمر از تب یونجه رنج می برد[ترجمه ترگمان]از تب یونجه سخت خسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She is a cancer sufferer who has rejected orthodox medicine and turned instead to acupuncture, aromatherapy and other forms of alternative medicine.
[ترجمه خاطره] او یک بیمار مبتلا به سرطان است که طب اسلامی را رد کرده است و به سمت طب سوزنی و اروماتراپی برگشته است.|
[ترجمه محسن قنبری] او یک مبتلا به سرطان است که طب نوین را کنار گذاشته و به جای آن به طب سوزنی، رایحه درمانی و دیگر اشکال طب جایگزین روی آورده است|
[ترجمه گوگل]او یک مبتلا به سرطان است که طب ارتدکس را رد کرده و به جای آن به طب سوزنی، رایحه درمانی و دیگر اشکال طب جایگزین روی آورده است[ترجمه ترگمان]او یک بیمار مبتلا به سرطان است که طب سنتی را رد کرده است و به جای طب سوزنی، طب سوزنی و دیگر اشکال پزشکی جایگزین، تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I recognized a fellow sufferer, waiting nervously outside the exam room.
[ترجمه محسن قنبری] یکی از دوستان مبتلا را شناختم که با عصبانیت بیرون اتاق امتحان منتظر بود|
[ترجمه گوگل]یکی از هموطنان مبتلا را شناختم که با عصبانیت بیرون از اتاق امتحان منتظر بود[ترجمه ترگمان]من مردی را می شناختم که با حالتی عصبی بیرون اتاق معاینه منتظر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The sufferer may have to make major changes in his or her life to arrest the disease.
[ترجمه محسن قنبری] بیمار ممکن است مجبور باشد تغییراتی اساسی در زندگی خود ایجاد تا بیماری را متوقف کند|
[ترجمه گوگل]ممکن است فرد مبتلا مجبور باشد تغییرات اساسی در زندگی خود ایجاد کند تا بیماری را متوقف کند[ترجمه ترگمان]بیمار ممکن است مجبور باشد تغییراتی اساسی در زندگی خود ایجاد کند تا این بیماری را دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One seven year-old boy, a cerebral palsy sufferer, was anxious to make a speech.
[ترجمه محسن قنبری] پسربچه ای هفت ساله، مبتلا به فلج مغزی ، مشتاق سخنرانی کردن بود|
[ترجمه گوگل]یک پسر هفت ساله، فلج مغزی، مشتاق سخنرانی بود[ترجمه ترگمان]یک پسربچه هفت ساله، فلج مغزی مغزی، مشتاق صحبت کردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It seems that the only recourse a sufferer now has is to appeal to the landlord.
[ترجمه محسن قنبری] به نظر می رسد در حال حاضر تنها راه حلی که مصدوم دارد مراجعه به مالک است.|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اکنون تنها چاره ای که یک فرد مبتلا به آن رنج می برد این است که به صاحبخانه مراجعه کند[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تنها راه چاره این است که به کاروانسرا دار مراجعه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But frequently the asthma sufferer learned to hold back both feelings because neither are acceptable to the family.
[ترجمه محسن قنبری] اما معمولاً بیمار آسم یاد می گیره که هر دو احساس رو در خود نگه داره چون هیچکدوم از اونها برای خانواده قابل قبول نیست|
[ترجمه گوگل]اما غالباً فرد مبتلا به آسم یاد می گیرد که هر دو احساس را مهار کند، زیرا هیچ کدام برای خانواده قابل قبول نیستند[ترجمه ترگمان]اما اغلب مبتلا به آسم یاد گرفته اند که هر دو احساس را عقب نگه دارند، زیرا هیچ یک از آن ها برای خانواده قابل قبول نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It also follows that any sufferer primarily addicted to one of these other drugs will tend to be cross-addicted to alcohol.
[ترجمه محسن قنبری] همچنین از این نتیجه می گیرد که هر کسی که به یکی از این داروهای دیگر معتاد است به الکل هم معتاد خواهد شد|
[ترجمه گوگل]همچنین به این نتیجه می رسد که هر فرد مبتلا که عمدتاً به یکی از این مواد مخدر دیگر معتاد باشد، تمایل دارد به الکل معتاد شود[ترجمه ترگمان]همچنین به دنبال آن است که هر فرد مبتلا به مواد مخدر دیگر به الکل اعتیاد پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The illness causes the sufferer to fight for every breath when they're having an attack.
[ترجمه محسن قنبری] بیماری باعث می شه که بیمار وقتی که حمله داره برای هر نفس مبارزه کنه|
[ترجمه گوگل]این بیماری باعث می شود که فرد مبتلا در هنگام حمله برای هر نفس خود بجنگد[ترجمه ترگمان]بیماری سبب می شود که به خاطر هر نفسی که در حال حمله است، برای هر نفس مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Karen Hurst helped a 10-year-old a cancer sufferer back to health by donating life-giving marrow last year.
[ترجمه گوگل]کارن هرست سال گذشته با اهدای مغز حیاتبخش به یک کودک 10 ساله مبتلا به سرطان کمک کرد تا به سلامتی خود بازگردد
[ترجمه ترگمان]کارن هرست به بیمار ۱۰ ساله مبتلا به سرطان ریه از طریق اهدای خون به سال گذشته کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارن هرست به بیمار ۱۰ ساله مبتلا به سرطان ریه از طریق اهدای خون به سال گذشته کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Seven-year-old leukaemia sufferer Paul Hindle was dragged off his pride and joy when the gang pounced as he played with his pals.
[ترجمه گوگل]پل هیندل، مبتلا به سرطان خون هفت ساله، وقتی با دوستانش بازی می کرد، غرور و شادی خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]پسر سرطان خون ۷ ساله، پل Hindle از غرور و شادی بیرون کشیده بود که دسته دسته به محض اینکه با رفقای خود بازی می کردند، به او حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسر سرطان خون ۷ ساله، پل Hindle از غرور و شادی بیرون کشیده بود که دسته دسته به محض اینکه با رفقای خود بازی می کردند، به او حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. By learning to let the sufferer take the full consequences of the use of addictive substances or behaviour.
[ترجمه گوگل]با یادگیری این که به بیمار اجازه دهید عواقب کامل استفاده از مواد یا رفتار اعتیاد آور را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]با یاد گرفتن اجازه دهید بیمار عواقب کامل استفاده از مواد مخدر یا رفتار اعتیادآور پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یاد گرفتن اجازه دهید بیمار عواقب کامل استفاده از مواد مخدر یا رفتار اعتیادآور پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Miss Thomas was a life-long sufferer from asthma.
[ترجمه گوگل]دوشیزه توماس یک عمر مبتلا به آسم بود
[ترجمه ترگمان]دوشیزه توماس یک بیمار زندگی طولانی از تنگی نفس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوشیزه توماس یک بیمار زندگی طولانی از تنگی نفس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید