suck up


معنی: خوشامد گویی کردن

جمله های نمونه

1. The trees sucked up the rain.
[ترجمه الناز] درختان باران را جذب کردند
|
[ترجمه گوگل]درختان باران را می مکیدند
[ترجمه ترگمان]درخت ها باران را می مکید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She kept sucking up to the teachers, especially Mrs Clements.
[ترجمه مجتبی پیرانی] او چاپلوسی َ معلما رو میکرد، مخصوصا خانمِ کلمنتس
|
[ترجمه محمد] او به چاپلوسی کردن معلمان بخصوص خانم کلمنت ادامه میداد.
|
[ترجمه گوگل]او مدام به مکیدن معلم ها، به خصوص خانم کلمنتز ادامه می داد
[ترجمه ترگمان]به خصوص خانم Clements را نزد اساتید نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can't stand the way that you suck up to her.
[ترجمه سرداری] من نمیتونم اون جوری که تو چاپلوسی میکنی رو تحمل کنم
|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم این راه را تحمل کنم که شما او را مکیده اید
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم اونجوری که تو براش ساک می زنی رو تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was noisily sucking up milk through a straw.
[ترجمه گوگل]او با سروصدا در حال مکیدن شیر از طریق نی بود
[ترجمه ترگمان]با سرو صدا شیر را از میان کاه ها بیرون می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She sucks up to him by agreeing with everything he says.
[ترجمه علی] اون با قبول کردن هر چی که میگی پاچه خواری اون میکنه
|
[ترجمه گوگل]او با موافقت با همه چیزهایی که او می گوید، او را به هم می زند
[ترجمه ترگمان]اون با موافقت با هر چیزی که گفته موافقت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is always sucking up to her teacher.
[ترجمه گوگل]او همیشه در حال مکیدن معلمش است
[ترجمه ترگمان]اون همیشه به معلمش جذب می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Great quantities of water were sucked up into the air.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی آب به هوا مکیده شد
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی آب به هوا مکیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's always sucking up to the boss.
[ترجمه گوگل]او همیشه در حال مکیدن به رئیس است
[ترجمه ترگمان]اون همیشه به رئیس جذب می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. to suck up to one's boss.
[ترجمه گوگل]مکیدن به رئیس خود
[ترجمه ترگمان]برای اینکه به رئیس یک رئیس گند بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Who hates being sucked up to?
[ترجمه گوگل]چه کسی از مکیده شدن متنفر است؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی از اینکه اون تو رو اذیت کنه بدش میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pollution-control team is at the scene and is due to start sucking up oil any time now.
[ترجمه گوگل]تیم کنترل آلودگی در محل حادثه حضور دارند و قرار است هر لحظه شروع به مکیدن نفت کنند
[ترجمه ترگمان]تیم کنترل آلودگی در حال حاضر در صحنه است و قرار است هر بار نفت را شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jennie sucked up the last bit of milkshake with her straw.
[ترجمه گوگل]جنی آخرین تکه میلک شیک را با نی خود مکید
[ترجمه ترگمان]Jennie آخرین تکه نان milkshake را از کاه بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The machine sucks up mud and stones from the bottom of the pond.
[ترجمه گوگل]دستگاه گل و سنگ را از کف حوض می مکد
[ترجمه ترگمان]دستگاه از ته دریاچه گل و گل به هم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think they just sucked up to David, and began to put the boot in really, quite unnecessarily and unfairly.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم آنها فقط به دیوید علاقه نشان دادند و شروع کردند به گذاشتن چکمه‌ها واقعاً، کاملاً غیرضروری و ناعادلانه
[ترجمه ترگمان]به نظر من آن ها به دیوید نزدیک شدند و شروع به پوشیدن چکمه به طور غیر ضروری و ناعادلانه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Very quickly these two understood that they could persecute anyone they cared to as long as they sucked up to Chutra.
[ترجمه گوگل]این دو خیلی سریع فهمیدند که می توانند هرکسی را که برایشان مهم است مورد آزار و اذیت قرار دهند تا زمانی که به چوترا بمکند
[ترجمه ترگمان]به سرعت این دو دریافتند که می توانند هر کسی را که تا آن زمان که به Chutra پیوسته بودند آزار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشامد گویی کردن (فعل)
praise, flatter, compliment, make up, chum, suck up, crouch

انگلیسی به انگلیسی

• toady, fawn over, butter up, adulate someone in order to gain favor or advantage by behaving obsequiously;

پیشنهاد کاربران

بالا کشیدن، به داخل جذب کردن
آدم به غایت چاپلوس
وقتی suckup صفت باشد معمولاً بدون فاصله نوشته می شود.
یک متن از کتاب:[ و نترسیم از متن ] ( اگر میخواید کنکور بدید یا در حوزه متن خیلی خوب عمل کنید این کتابو بهتون پیشنهاد میدم ) ص ۲۹ ک در مورد فیل ها هست کلمه suck up هست ک بالا کشیدن معنی شده
( در زبان انگلیسی بسیاری از کلمات با توجه ب متن معنی می شوند )
پاچه خوار!
Kiss up
تملق گویِی چابلوسی
تلق گفتن
پاچه خواری کردن
داخل کشیدن
به داخل جذب کردن
پذیرای چیزی
بعنوان اسم هم بکار میره؛
چاپلوس، خایه مال، تملق گو و. . . .
=toady , apple_polisher , fawner و. . . .
خودشیرینی کردن
چاپلوس
چاپلوسی کردن، چاپلوسی
اگر suck up بصورت فریزال ورب بیاد به معنای چاپلوسی کردن
اما اگر up فقط به عنوان حرف اضافه باشه معنای مکیدن میده
Flatter
کنار آمدن و تحمل کردن
جذب کردن
پاچه خواری کردن
با مَکِش قورت دادن. مثل کاری که جاروبرقی با آشغال میکنه.
I sucked up the soda through a straw. There was a lot of dirt on the floor, but the vacuum cleaner sucked it up quickly.
چاپلوسی کردن, پاچه خواری کردن
suck up to sb
to try to make someone in authority approve of you by doing and saying things that will please them:
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس