1. The percentage of girls in engineering has increased substantially.
[ترجمه گوگل]درصد دختران در رشته مهندسی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]درصد دختران در رشته مهندسی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His account of what happened is substantially accurate.
[ترجمه گوگل]گزارش او از آنچه اتفاق افتاده است تا حد زیادی دقیق است
[ترجمه ترگمان]شرح او از آنچه رخ داده است بسیار دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The deer population has increased substantially in recent years.
[ترجمه گوگل]جمعیت گوزن در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]جمعیت گوزن ها در سال های اخیر به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This range is substantially cheaper than any of the other own brands available.
[ترجمه گوگل]این محدوده به طور قابل توجهی ارزان تر از سایر مارک های موجود است
[ترجمه ترگمان]این محدوده نسبت به سایر برندها موجود بسیار ارزان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We've seen our house diminish greatly/sharply/substantially in value over the last six months.
[ترجمه گوگل]ما شاهد کاهش ارزش خانهمان در طول شش ماه گذشته بودهایم
[ترجمه ترگمان]ما دیده ایم که خانه ما در طول شش ماه گذشته به میزان قابل توجهی \/ به شدت کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They contributed substantially to our success.
[ترجمه گوگل]آنها کمک قابل توجهی به موفقیت ما کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به میزان قابل توجهی به موفقیت ما کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Salaries and associated costs have risen substantially.
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزدها و هزینه های مربوطه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]هزینه های جانبی و هزینه های مرتبط به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The company's profits have been substantially lower this year.
[ترجمه گوگل]سود این شرکت در سال جاری به میزان قابل توجهی کمتر بوده است
[ترجمه ترگمان]سود این شرکت در سال جاری به میزان قابل توجهی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The plane was substantially damaged in the crash.
[ترجمه گوگل]در این سانحه به هواپیما آسیب جدی وارد شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما به شدت در سقوط آسیب دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What she says is substantially true.
[ترجمه گوگل]آنچه او می گوید تا حد زیادی درست است
[ترجمه ترگمان]آنچه او می گوید این است که کاملا درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He checked the details given and found them substantially correct.
[ترجمه گوگل]او جزئیات داده شده را بررسی کرد و آنها را تا حد زیادی درست تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]او جزئیات را بررسی کرد و آن ها را به میزان قابل توجهی صحیح یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Enya's success has contributed substantially to the current interest in Celtic music.
[ترجمه گوگل]موفقیت انیا کمک قابل توجهی به علاقه فعلی به موسیقی سلتیک کرده است
[ترجمه ترگمان]موفقیت enya به طور قابل توجهی به علاقه فعلی در موسیقی سلتیک کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The price may go up quite substantially.
[ترجمه گوگل]ممکن است قیمت به طور قابل توجهی افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]قیمت ممکن است به طور قابل ملاحظه ای بالا رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The price was substantially higher than had been expected.
[ترجمه گوگل]قیمت بسیار بالاتر از حد انتظار بود
[ترجمه ترگمان]قیمت آن بسیار بالاتر از آن چیزی بود که انتظار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To depart substantially from them invites question unless it can be demonstrated that such departure conforms to accepted practice by rational analysis.
[ترجمه گوگل]انحراف اساسی از آنها باعث پرسش می شود مگر اینکه بتوان ثابت کرد که چنین خروجی با رویه پذیرفته شده با تحلیل عقلانی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]جدا کردن اساسا از آن ها، سوال را دعوت می کند مگر اینکه ثابت شود که چنین حرکتی با استفاده از تحلیل منطقی با عمل پذیرفته مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید