stylish

/ˈstaɪlɪʃ//ˈstaɪlɪʃ/

معنی: زیبا، شیک، باب روز، با سلیقه، مطابق مد روز، خوش سلیقه، چیز خیلی شیک
معانی دیگر: مد روز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: stylishly (adv.), stylishness (n.)
• : تعریف: following the current fashion; chic.
مترادف: chic, fashionable, modish, smart
متضاد: dowdy, frumpy, unfashionable, unstylish
مشابه: classy, dapper, in, jaunty, natty, new, rakish, spruce, swell, trendy

جمله های نمونه

1. a stylish cut
طرح شیک

2. a stylish overcoat
پالتو شیک

3. Her preference is for comfortable rather than stylish clothes.
[ترجمه Tabasom] او لباس های راحت را به لباس های شیک ترجیح می دهد ( مؤنث )
|
[ترجمه گوگل]ترجیح او برای لباس های راحت است تا شیک
[ترجمه ترگمان]ترجیح او به جای پوشیدن لباس های شیک، راحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This silk scarf is the perfect accessory for stylish summer evenings.
[ترجمه گوگل]این روسری ابریشمی اکسسوری عالی برای شب های شیک تابستانی است
[ترجمه ترگمان]این روسری ابریشمی، لوازم جانبی کامل برای عصرهای تابستان شیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sweden has a reputation for advanced and stylish design.
[ترجمه گوگل]سوئد به طراحی پیشرفته و شیک شهرت دارد
[ترجمه ترگمان]سوئد به طراحی پیشرفته و شیک شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What you wear should be stylish and clean, and must definitely fit well.
[ترجمه گوگل]لباسی که می پوشید باید شیک و تمیز باشد و حتماً باید به خوبی متناسب باشد
[ترجمه ترگمان]چیزی که شما می پوشید باید شیک و تمیز باشد و قطعا باید مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its shops are among the most stylish on the Continent.
[ترجمه amir1234] مغازه های آنها در میان شیک ترین مغازه ها در قاره هستند.
|
[ترجمه گوگل]مغازه های آن از شیک ترین مغازه های قاره هستند
[ترجمه ترگمان]مغازه های آن در زمره the قاره اروپا قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's expert at making cheap, but stylish clothes.
[ترجمه ⁦ಥ‿ಥ⁩fjo] او متخصص دوخت لباس های ارزان اماشیک است
|
[ترجمه گوگل]او در ساخت لباس های ارزان، اما شیک خبره است
[ترجمه ترگمان]او در ساخت لباس های ارزان قیمت اما شیک تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You'd look very stylish if it wasn't for that smear of ketchup on your shirt.
[ترجمه گوگل]اگر آن لکه کچاپ روی پیراهن شما نبود، بسیار شیک به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]اگر به خاطر لکه سس کچاپ روی لباست نبود خیلی شیک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a very stylish and beautiful film, but it lacks content.
[ترجمه گوگل]فیلم بسیار شیک و زیبایی است اما بی محتوا
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم بسیار شیک و زیبا است، اما فاقد محتوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dress combines stylish lines with an attractive floral print for a classically feminine look.
[ترجمه گوگل]این لباس خطوط شیک را با یک چاپ گلدار جذاب ترکیب می کند تا ظاهری کلاسیک زنانه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این لباس خطوط شیک را با یک چاپ گلدار زیبا برای یک نگاه زنانه کلاسیک ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was always a very stylish dresser.
[ترجمه Linda] او همیشه لباس بسیار شیک را می پوشید
|
[ترجمه گوگل]او همیشه یک کمد بسیار شیک بود
[ترجمه ترگمان] اون همیشه لباس خیلی شیک می پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not the most stylish mobile, but full marks to Marconi for originality.
[ترجمه گوگل]شیک ترین موبایل نیست، اما مارکونی را برای اصالت کامل نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نه the متحرک، بلکه علائم دیگری برای Marconi برای اصالت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At her best, she's a really stylish player.
[ترجمه sexy] او در بهترین حالت ، بازیکن شیکی است
|
[ترجمه گوگل]در بهترین حالت، او یک بازیکن بسیار شیک است
[ترجمه ترگمان]در بهترین حالت او یک بازیکن خیلی شیک و شیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیبا (صفت)
cute, yummy, handsome, beautiful, scrumptious, spiffy, fair, beauteous, elegant, picturesque, goodly, well-favored, well-favoured, bonnie, bonny, chic, stylish, dinky, eyeful, pulchritudinous

شیک (صفت)
smart, suave, scrumptious, snappy, trig, swell, swagger, chic, stylish, fashionable, finicky, dapper, dinky, finical, modish

باب روز (صفت)
high-toned, chic, stylish

با سلیقه (صفت)
elegant, stylish, tasteful

مطابق مد روز (صفت)
elegant, stylish, fashionable, posh, new-fashioned

خوش سلیقه (صفت)
stylish, tasteful

چیز خیلی شیک (صفت)
stylish

انگلیسی به انگلیسی

• fashionable, modish, chic
someone or something that is stylish is smart, elegant, and fashionable.

پیشنهاد کاربران

خوش سبک
1 - خوش استایل 2 - شیک
شیک و مدروز
مهندس اسماعیلزاده
stylish: خوشنما، خوش نما؛ خوشنمود، خوش نمود
به سویدی ( سوئدی ) : stilig
A stylish picture, a stylish name
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : style / stylize
✅️ اسم ( noun ) : style / styling / stylishness / stylist / stylistics / stylization
✅️ صفت ( adjective ) : stylish / stylistic / stylized
✅️ قید ( adverb ) : stylishly / stylistically
stylish like me😎
stylish ( باستان شناسی )
واژه مصوب: خوش سبک
تعریف: ویژگی سازه یا دست ساخته یا شیئی که از سبکی فاخر و جلوه ای زیبا برخوردار باشد
خوش استایل : ) ✨

پر زرق و برق
مدگرا
شیک . با سلیقه. زیبا. باب روز
رو مد
خوش تیپ
شیک پوش شیک رو مد
شیک پوش رو مد مدرن فشن
شیک پوش خوش تیپ رو مد fashionableا خوش سلیقه شیک لباسی که توی تن خوشگله
شیک.
فرد شیک پوش خوش تیپ
Fationable
کسی که مطابق مد روز پیش میرود
خوش لباس
فرد با سلیقه در لباس پوشیدن و مدرن و مطابق مدل روز
خوشتیپ
خوش لباس
فردی بسیار شیک پوش و باسلیقه و مطابق مد روز😎😎
با سلیقه
لباس های شیک و زیبا، مدرن ، فاخر و مجلسی و. . . .
مدرن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس