streamer

/ˈstriːmər//ˈstriːmə/

معنی: نوار لباس یا کلاه، تیغ افتاب، عنوان چشمگیر مقاله، ستون نور، نوار یا پرچم در حال اهتزاز

معانی دیگر: هر چیزی که جریان یابد، روان شونده، پرچم باریک و نوار مانند، درفش، علم، نوار یا روبان رنگین و آویخته، شعاع نور که از افق به بالا بتابد، نور ستون، شید پیکان، روزنامه نگاری عنوان چشمگیرمقاله

دنبال کنید

بررسی کلمه

اسم ( noun )

• (1) تعریف: that which streams.

• (2) تعریف: a long narrow flag; pennant.

• (3) تعریف: a long, freely moving length of fabric, esp. ribbon.

جمله های نمونه

1. We tied balloons and streamers to the ceiling ready for the party.

[ترجمه نفس] ما بادکنک ها و کاغد رنگی ها را به سقف آویزان کردیم برای جشن

25|17

[ترجمه Miss.Raya] ما برای جشن بادکنک ها و نوار های رنگی را از سقف آویزان کردیم

36|9

[ترجمه احسان] ما بادکنک ها و روبان ها را برای جشن از سقف اویزان کردیم

18|6

[ترجمه Vaneya] ما بادکنک ها و نوارهای کاغذی رنگی را از سقف برای جشن اویزان کردیم

5|6

[ترجمه گوگل]بادکنک ها و استریرها را برای مهمانی به سقف بسته ایم
[ترجمه ترگمان]ما بالن و نوارهای آویخته به سقف را برای مهمانی آماده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They did the room out with balloons and streamers ready for the party.

[ترجمه گوگل]آنها اتاق را با بادکنک ها و استریمرهای آماده برای مهمانی بیرون آوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با بالن و نوارهای رنگی که برای جشن آماده بودند، بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The room was decorated with balloons and streamers.

[ترجمه Mani] اتاق با نوار و بادکنک تزئین شده بود

22|10

[ترجمه سوگند جهانداری] اتاق با بادکنک و نوار رنگی تزئین شده بود.

16|7

[ترجمه یه ماکانی] اتاق با نوار های رنگی و بادکنک ها تزیین شده بود

5|4

[ترجمه ساکورا] اتاق با نوار های رنگی و بادکنک تزیین شده بود

2|6

[ترجمه Heli. M] اتاق با بادکنک ها و نوار رنگی ( ربان ها ) تزئین شده بود

3|5

[ترجمه گوگل]اتاق با بادکنک و استریر تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق با بادکنک و بادکنک تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We decorated the office with streamers for Paul's leaving party.

[ترجمه ح] ما برای مهمانی مرخصی پال، دفتر را با روبان های رنگی تزیین کردیم

5|2

[ترجمه گوگل]برای جشن خروج پل، دفتر را با پخش کننده تزئین کردیم
[ترجمه ترگمان]ما دفتر را با نوارهای کاغذی برای مهمانی رفتن پل تزیین کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Streamers flew through the air, revellers contorted to the music.

[ترجمه گوگل]پخش‌کنندگان در هوا پرواز می‌کردند، عیاشی‌کنندگان به موسیقی منحرف می‌شدند
[ترجمه ترگمان]streamers در هوا پرواز می کردند، خوش revellers که به موسیقی contorted
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The male has two long tail streamers, and females prefer the males with the longest streamers.

[ترجمه گوگل]نر دارای دو دم بلند است و ماده ها نرهایی را ترجیح می دهند که درازترین جریان دم را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]نر دو روبان دم دراز دارد و ماده ها نرها را با نوارهای طولانی تری ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Next, long white streamers tied into an intricate pattern in the centre were handed to various women standing in the circle.

[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، نوارهای سفید بلندی که در مرکز به الگوی پیچیده بسته شده بودند، به زنان مختلفی که در دایره ایستاده بودند، داده شد
[ترجمه ترگمان]سپس نوارهای سفید بلند سفید به یک الگوی پیچیده در مرکز بسته شدند و به زنان مختلفی که در این دایره ایستاده بودند داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That, with a velvet ribbon and little streamers at the back.

[ترجمه گوگل]آن، با یک روبان مخملی و استریمرهای کوچک در پشت
[ترجمه ترگمان]این، با یک روبان مخملی و یک روبان کوچک در پشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were cutting off from each other, streamer by streamer.

[ترجمه گوگل]داشتیم از همدیگر جدا می شدیم، استریر به جریان
[ترجمه ترگمان]ما داشتیم از یکدیگر جدا می شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Paper streamers like coiled fuses were scattered between the plates and wine bottles.

[ترجمه گوگل]نوارهای کاغذی مانند فیوزهای حلقه‌دار بین بشقاب‌ها و بطری‌های شراب پخش شده بود
[ترجمه ترگمان]نوارهای کاغذی چون fuses پیچیده در میان بشقاب ها و بطری های شراب پراکنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aurorae appear as streamers or curtains, varying in colour from whitish-green to deep red, often changing minute by minute.

[ترجمه گوگل]شفق‌های قطبی به‌صورت نوار یا پرده ظاهر می‌شوند که رنگ‌شان از سبز مایل به سفید تا قرمز تیره متغیر است و اغلب دقیقه به دقیقه تغییر می‌کند
[ترجمه ترگمان]Aurorae به صورت نوارهای آویخته و یا پرده ها، متفاوت از رنگ سفید - سفید تا قرمز عمیق، و اغلب در دقیقه به دقیقه تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hotel lobby was a fantasia of streamers and lanterns.

[ترجمه گوگل]لابی هتل فانتزی از استریمر و فانوس بود
[ترجمه ترگمان]لابی هتل یک فانتزی و فانوس های کاغذی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They put up streamers and got hats and baked a couple of cakes.

[ترجمه گوگل]آنها استریم را گذاشتند و کلاه گرفتند و چند کیک پختند
[ترجمه ترگمان]They را بلند کردند و کلاه به سر گذاشتند و چند تا کیک پخته خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When towing a streamer a seismic ship must avoid stopping, making sharp turns.

[ترجمه گوگل]هنگام یدک‌کشیدن یک جریان ساز، یک کشتی لرزه‌نگار باید از توقف، چرخش تند خودداری کند
[ترجمه ترگمان]هنگام کشیدن یک کشتی بخار یک کشتی ارتعاشی باید از توقف، ایجاد پیچ تندی جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Streamer all the sweat and exhausted all to stop Do not let the body.

[ترجمه گوگل]استریمر تمام عرق و خسته تمام به توقف آیا بدن اجازه ندهید
[ترجمه ترگمان]همه چیز تمام شد و تمام عرق و عرق از بدنش جاری شد و دست از بدنش بیرون نکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوار لباس یا کلاه (اسم)

streamer

تیغ افتاب (اسم)

streamer, sunray, sunbeam

عنوان چشمگیر مقاله (اسم)

streamer

ستون نور (اسم)

streamer

نوار یا پرچم در حال اهتزاز (اسم)

streamer

تخصصی

[کامپیوتر] دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوک های مجزای داده با سرعتی بالا و مستمر عمل می کند .
[برق و الکترونیک] جریان ساز باند مواج نامحدودی که به هنگام کاهش فشار گاز در لامپ تخلیه به کمتر از مقدار لازم برای تخلیه فروزان در داخل لامپ به وجود می آید.

انگلیسی به انگلیسی

• something that streams; pennant, banner; ribbon
a streamer is a long narrow strip of coloured paper used as a decoration.

پیشنهاد کاربران

راب، رابه* = stream
رابی، پُرراب = streamy
راب گر، رابه گر = streamer
رابیدن = to stream
رابِش = streaming
* کمی بیشتر دربارهٔ �راب� و �stream� بدانیم: واژهٔ stream از ریشه ی انگلیسی باستان strēam گرفته شده است که به معنای �جریان آب� یا �رودخانهٔ کوچک� بوده است. امروزه از واژهٔ stream در حوزه ی فناوری اطلاعات و داده های رایانه ای استفاده می شود. این کاربرد، از مفهوم جریان پیوسته ( مانند جریان آب ) الهام گرفته شده است. / در گیلکی ما واژهٔ �رابه، راب� را داریم که به معنای �جریانِ آب یا مایع� است. می توانیم به کمک این واژه، امروزه نوواژه ای همتا با stream بسازیم. همچنین می دانیم که فارسی چگونه از اسم، فعل می سازد. پس، از �رابه، راب� فعل �رابیدن� را می سازیم. دیگر مشتق ها نیز به همین ترتیب از �رابیدن� ساخته می شوند، یعنی رابِش، رابی، راب گر، رابَنده، رابیده.
... [مشاهده متن کامل]

-
رابِشِ داده - Data streaming: انتقال پیوسته ی داده ها از یک منبع به مقصد، مانند پخش زنده .
رابِشِ زنده - Live streaming: پخش زنده ی محتوا در اَندَرتور/اینترنت.
پردازشِ رابی - Stream processing: پردازش داده ها به صورت پیوسته و در لحظه.

یعنی نوار های رنگی که برای تزیین استفاده میشه✨🧜
و طبق گفته ی کانون زبان ایران 🐾
A long pice of colored paper that you used for decorating ✨🍂
با تشکر ✨💅🏻

1. نوار 2. پرچم
مثال:
the room was hung with streamers
اتاق با نوارها و پرچم ها آذین بسته شده بود.
نوارها و پرچم ها به اتاق نصب شده بود.

streamer ( n ) ( strimər ) =a long narrow piece of colored paper, used to decorate a place for a party or other celebration, e. g. The room was decorated with balloons and streamers.

در حوزه اینترنت
واژه انگلیسی ( اسم ) : streamer = livestreamer = live streamer ( هر سه هم معنا هستند )
برابر فارسی: بَرخَط محتواساز
تعریف: شخص یا شرکتی ( یا حتی نرم افزاری ) که اطلاعات، آهنگ، ویدیو و غیره را پخش می کند ( = آن را از طریق اینترنت می فرستد ) تا افراد در همان هنگام که او محتوا را می فرستد، بتوانند آن را دریافت کنند.
... [مشاهده متن کامل]

مثال ۱:
Many streamers make their living from playing video games live online.
بسیاری از بَرخَط محتواسازها، از طریق پخش زنده بازی های ویدیویی، زندگی خود را تامین می کنند.
.
مثال ۲:
Media streamers are designed to wirelessly access a music database.
بَرخَط محتواسازهای رسانه ای، برای دسترسی بی سیم به پایگاه داده موسیقی، طراحی شده اند.

Gamer but not worthy

کسانی هم که به صورت live مثلا در یوتوب بازی انجام میدن

شرشره، کاغذ رنگی

نمایش دهنده [کسی که در بستر اینترنت ویدئو نمایش می دهد]

streamer ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: کِشانه
تعریف: وسیله‏ای دریایی که سنج‏افزارهای ژئوفیزیکی در آن تعبیه و با کشتی کشیده شود

there are also streamers that appear on platforms like Twitch and YouTube
پخش کننده یا نوار های تبلیغاتی یا قسمت های پیشنهادی
form bbc learning english

روبان تزئینی
A streamer is a long piece of colored paper that you use for decorating
Supplimentry 6

ریسه های رنگی

در لفظ یعنی روبان کاغذی رنگی که برای تزیین استفاده می شود

معنی=پخش جریانی
سطح=Reach 4
کانون زبان ایران

ربان رنگی برای جشن تولد

کاغذ رنگی،
نوار یا روبان رنگی و آویخته
We tied balloons and streamers to the ceiling ready for the party

استریمر، پخش کننده
به کسی گفته میشه که چیزی ( معمولاً بازی های ویدیویی ) رو زنده به صورت آنلاین پخش ( اصطلاحاً استریم ) میکنه

A streamer is a long piece of colored paper that you use for decorating
نوار رنگی مثل روبان برای تزیین 🎄❤

lake streamer
کشتی بخار

A long piece of colored paper that you used for decorating .
معنی کلمه : نوار رنگی برای تزئین
معنی معنی انگلیسی : یک تکه کاغذ رنگ شده که برای تزئین کردن استفاده می کنید .

A streamer is a long piece of colored paper that you use for decoraiting.
نوار کاغدی تزئینی😊😊😑😐😐😒😒😅😅

a streamer is a long piece of colored paper that you use for decorating
ربان یا کاغذ رنگی که برای دکوراسیون خونه یا اتاق استفاده میشه

نوار هایی بلند که روی دیوار ها اویزان می کنیم در مهمانی ها به عنوان تزئینی استفاده می شود

جریان دهنده

a streamer is a long piece of colored paper that you use for decorating

روبان یا نوار رنگی که برای تزیین استفاده میشود

روبان برای تزیین کردن

روبان و یا نوار های رنگی که برای تزیین استفاده می شوند

A streamer is a long piece of color paper that you use for decorating

a streamer is a long piece of colored paper that you use for decorating

روبان ویا نوار برای تزیئن کردن

روبان و یا نوار رنگی برای تزئین

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)

+ عکس و لینک