اسم ( noun )مشتقات: straitly (adv.), straitness (n.)
• (1)تعریف: a narrow channel of water between two larger bodies. • مترادف: narrows • مشابه: narrow
- The Bering Strait separates Alaska from Russia.
[ترجمه گوگل] تنگه برینگ آلاسکا را از روسیه جدا می کند [ترجمه ترگمان] تنگه برینگ آلاسکا را از روسیه جدا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: (usu. pl.) a condition or position of need, distress, or constraint. • مترادف: corner, dilemma, pickle, predicament
- She is in difficult straits these days without a job.
[ترجمه گوگل] او این روزها بدون کار در تنگناهای سختی است [ترجمه ترگمان] او روزها بدون شغل در مضیقه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The nation's economy was in dire straits after the war.
[ترجمه گوگل] اقتصاد این کشور پس از جنگ در وضعیت بدی قرار داشت [ترجمه ترگمان] اقتصاد کشور پس از جنگ در مضیقه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He would never have asked for the money if he had not been in desperate straits.
[ترجمه گوگل] اگر در تنگنای ناامید نبود، هرگز درخواست پول نمی کرد [ترجمه ترگمان] اگر در تنگنا قرار نگرفته بود هرگز تقاضای پول نمی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. strait is the gate. . . which leadeth unto life
(انجیل) دربی که به زندگانی راه دارد باریک است.
2. The oil terminal is in the narrow strait that separates the island from the mainland.
[ترجمه مریم سالک زمانی] پایانۀ نفتی در تنگه باریکی قرار گرفته است که جزیره و سرزمین اصلی را از هم جدا می کند.
|
[ترجمه گوگل]پایانه نفت در تنگه باریکی است که جزیره را از خشکی جدا می کند [ترجمه ترگمان]ترمینال نفت در تنگه باریک قرار دارد که جزیره را از سرزمین اصلی جدا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ferries ply across a narrow strait to the island.
[ترجمه گوگل]کشتی ها از طریق یک تنگه باریک به سمت جزیره حرکت می کنند [ترجمه ترگمان]از تنگه باریکی عبور کرد و به سوی جزیره رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ما شبانه از تنگه عبور خواهیم کرد [ترجمه ترگمان]امشب راه تنگه را طی می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An estimated 1600 vessels pass through the strait annually.
[ترجمه مریم سالک زمانی] براساس برآوردها، سالانه نزدیک به 1600 کشتی از تنگۀ مذکور عبور می کنند.
|
[ترجمه گوگل]تخمین زده می شود که سالانه 1600 کشتی از این تنگه عبور می کنند [ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که هر سال ۱۶۰۰ کشتی از این تنگه عبور می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Bering Strait separates Asia and America.
[ترجمه گوگل]تنگه برینگ آسیا و آمریکا را از هم جدا می کند [ترجمه ترگمان]تنگه برینگ آسیا و آمریکا را از هم جدا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My old aunts are very strait - laced.
[ترجمه مریم سالک زمانی] خاله های پیر من خیلی خشکه مقدس هستند.
|
[ترجمه گوگل]خاله های قدیمی من خیلی تنگ هستند - توری [ترجمه ترگمان] خاله قدیمیم بدون بند و گردن تنگ هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Our ship is cleaving her way through the strait.
[ترجمه گوگل]کشتی ما راه خود را از طریق تنگه باز می کند [ترجمه ترگمان]کشتی ما از تنگه به طرف او می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The nun took strait vows.
[ترجمه گوگل]راهبه نذر تنگ گرفت [ترجمه ترگمان]راهبه قسم می خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the Malacca strait two speedboats showing no lights approached a bulk carrier from the stern at night.
[ترجمه گوگل]در تنگه مالاکا، دو قایق تندرو که هیچ چراغی نداشتند، شبانه به یک کشتی فله بر از سمت عقب نزدیک شدند [ترجمه ترگمان]در عرض دو ماه، دو قایق بدون هیچ چراغی پیش از آن که چراغی از عقب قایق بیرون بیاید، نزدیک شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I freed myself from the antiquated strait jacket of his verbose speech patterns.
[ترجمه گوگل]خودم را از کت تنگ کهنه الگوهای گفتار پرمخاطب او رها کردم [ترجمه ترگمان]من خود را از ژاکت تنگ و قدیمی سخنرانی طولانی او خلاص کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Improvement makes strait roads, but the crooked roads without Improvement(Sentence dictionary), are roads of Genius. William Blake
[ترجمه گوگل]بهبود جادههای تنگ را میسازد، اما جادههای کج بدون بهبود (فرهنگ جملهها)، جادههای نابغه هستند ویلیام بلیک [ترجمه ترگمان]بهبود جاده های باریک را می سازد، اما جاده های ناهموار بدون بهبود (فرهنگ لغت)، جاده های نبوغ هستند ویلیام بلیک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But while Strait and McEntire continue to endure on the charts, Haggard and Jones are most effective selling concert tickets.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که استریت و مک انتایر همچنان در چارت ها دوام می آورند، هاگارد و جونز در فروش بلیط های کنسرت موثرترین هستند [ترجمه ترگمان]اما در حالی که تنگه و McEntire همچنان در چارت خود ادامه می دهند، Haggard و جونز به موثرترین و موثرترین بلیط های کنسرت می پردازند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Malacca Strait: Two discoveries in the Selatan field were brought on stream in the second half of 199
[ترجمه گوگل]تنگه مالاکا: دو اکتشاف در میدان سلاتان در نیمه دوم سال 199 به جریان افتاد [ترجمه ترگمان]تنگه مالاکا: دو اکتشاف در میدان Selatan در نیمه دوم ۱۹۹ بار انجام شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Beyond the strait it was expected that we might encounter enemy submarines.
[ترجمه گوگل]فراتر از تنگه انتظار می رفت که با زیردریایی های دشمن روبرو شویم [ترجمه ترگمان]در آن سوی تنگه، انتظار می رفت که با زیردریایی های دشمن روبرو شویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• narrow body of water that connects two larger bodies of water; misery, distress, difficult situation difficult, distressing; narrow (archaic) you can refer to a narrow strip of sea which joins two large areas of sea as a strait or the straits. you use straits to say that someone is in a difficult situation.
پیشنهاد کاربران
سراط= صراط: مسیر مُعَیَّن وواضح یالله، مارا به راه راست بنما.
سیاسی: بحران. مسئله. مناقشه
strait ( جغرافیا ) واژه مصوب: تنگه 2 تعریف: آبراهۀ باریکی که دو تودۀ بزرگ آب را به هم متصل می کند