1. He explained quite straightforwardly that there wasn't enough work for us all.
[ترجمه موسی] او کاملاً صریح توضیح داد که کار کافی برای همه ما وجود ندارد.|
[ترجمه گوگل]او کاملاً صریح توضیح داد که کار کافی برای همه ما وجود ندارد[ترجمه ترگمان]او کاملا به این موضوع اهمیت می داد که برای همه ما کار کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Let me put it more straightforwardly.
[ترجمه گوگل]بگذارید واضح تر بگویم
[ترجمه ترگمان]بگذار به این موضوع رسیدگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بگذار به این موضوع رسیدگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In this, modernized societies quite straightforwardly have more highly differentiated social structures than do traditional societies.
[ترجمه گوگل]در این حالت، جوامع مدرنیزه شده کاملاً آشکارا ساختارهای اجتماعی بسیار متفاوت تری نسبت به جوامع سنتی دارند
[ترجمه ترگمان]در این حالت، جوامع مدرن به راحتی ساختارهای اجتماعی متمایز تری نسبت به جوامع سنتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این حالت، جوامع مدرن به راحتی ساختارهای اجتماعی متمایز تری نسبت به جوامع سنتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We can not argue straightforwardly that a false belief can not be justified.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم به طور مستقیم استدلال کنیم که یک باور نادرست قابل توجیه نیست
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به راحتی استدلال کنیم که یک باور غلط نمی تواند توجیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به راحتی استدلال کنیم که یک باور غلط نمی تواند توجیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Jasper was straightforwardly handsome, virile and blunt.
[ترجمه گوگل]جاسپر صراحتاً خوش تیپ، زرنگ و رک بود
[ترجمه ترگمان]در این موقع جا سپر به طور مستقیم و مردانه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این موقع جا سپر به طور مستقیم و مردانه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And that is the straightforwardly moral argument.
[ترجمه گوگل]و این بحث مستقیم اخلاقی است
[ترجمه ترگمان]و این یک استدلال اخلاقی ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و این یک استدلال اخلاقی ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tell them straightforwardly those you require them, yes them, to leave now, yes, now.
[ترجمه گوگل]صریح به آنهایی که به آنها نیاز دارید بگویید، بله، آنها را ترک کنند، بله، اکنون
[ترجمه ترگمان]به آن ها بگو که به آن ها احتیاج داری، بله، همین حالا، همین حالا، از اینجا برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به آن ها بگو که به آن ها احتیاج داری، بله، همین حالا، همین حالا، از اینجا برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Tell them straightforwardly that you want them, yes them, to leave now, yes, now.
[ترجمه گوگل]صریح به آنها بگویید که می خواهید آنها را ترک کنند، بله آنها، اکنون، بله، اکنون
[ترجمه ترگمان]به آن ها بگو که تو آن ها را می خواهی، بله، همین حالا، همین حالا، از اینجا برو، بله، همین حالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به آن ها بگو که تو آن ها را می خواهی، بله، همین حالا، همین حالا، از اینجا برو، بله، همین حالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His daughter says straightforwardly that he was not good enough.
[ترجمه گوگل]دخترش صریح می گوید که او به اندازه کافی خوب نبود
[ترجمه ترگمان]دخترش به او گفت که به اندازه کافی خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دخترش به او گفت که به اندازه کافی خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He said quite openly and straightforwardly, I am not the Christ.
[ترجمه گوگل]او کاملاً آشکارا و صریح گفت، من مسیح نیستم
[ترجمه ترگمان]او رک و پوست کنده گفت: من عیسی مسیح نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او رک و پوست کنده گفت: من عیسی مسیح نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Acid rain is not straightforwardly attributable to the burning of coal.
[ترجمه گوگل]باران اسیدی به طور مستقیم به سوزاندن زغال سنگ نسبت داده نمی شود
[ترجمه ترگمان]باران اسیدی به راحتی قابل استناد به سوزاندن زغال سنگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باران اسیدی به راحتی قابل استناد به سوزاندن زغال سنگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Since they speak straightforwardly and selflessly and never appear to grovel or fawn.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها صریح و از خودگذشتگی صحبت می کنند و هرگز به نظر نمی رسند که غرغر می کنند یا حنایی می کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها به راحتی و از خود گذشتگی صحبت می کنند و هرگز به صورت grovel یا حنایی ظاهر نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها به راحتی و از خود گذشتگی صحبت می کنند و هرگز به صورت grovel یا حنایی ظاهر نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Chinese government has a straightforwardly immoral approach to its organ donor shortage: it just steals organs from members of its highest-in-the-world prison population.
[ترجمه گوگل]دولت چین رویکردی کاملاً غیراخلاقی در قبال کمبود اهداکنندگان عضو دارد: فقط اعضای اعضای بالاترین جمعیت زندانی خود را در جهان میدزدد
[ترجمه ترگمان]دولت چین یک رویکرد کاملا غیر اخلاقی به کمبود اهداکننده عضو دارد: این دولت فقط ارگان ها را از اعضای بالاترین جمعیت زندان خود می دزدد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت چین یک رویکرد کاملا غیر اخلاقی به کمبود اهداکننده عضو دارد: این دولت فقط ارگان ها را از اعضای بالاترین جمعیت زندان خود می دزدد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He hated her straightforwardly, making no effort to conceal it.
[ترجمه گوگل]صراحتاً از او متنفر بود و هیچ تلاشی برای پنهان کردنش نکرد
[ترجمه ترگمان]از این جهت به خود زحمت نداد که این موضوع را پنهان بدارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این جهت به خود زحمت نداد که این موضوع را پنهان بدارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید