• (1)تعریف: one or more resources, methods, or customary operations specific to a person or group.
- Patience was the horse-trainer's stock in trade.
[ترجمه ..] صبر لازمه کار مربی تربیت اسب بود
|
[ترجمه mehrdokht] صبر لازمه, تکه کلامه مربی بود
|
[ترجمه بهنام] صبر فوت وفن مربی ترببت اسب بود.
|
[ترجمه گوگل] صبر، سهام مربی اسب در تجارت بود [ترجمه ترگمان] صبر، ذخیره اسب - مربی در تجارت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: goods for sale, or implements and materials necessary to carry on business or work at a trade.
جمله های نمونه
1. Denunciation was becoming Mrs Thatcher's stock in trade.
[ترجمه گوگل]انصراف در حال تبدیل شدن به سهام خانم تاچر در تجارت بود [ترجمه ترگمان]Denunciation در عوض سهام خانم تا چر شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]چاپلوسی سهام او در تجارت است [ترجمه ترگمان]Flattery سهام او در تجارت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The young's stock in trade consisted of a forge, anvil, hammers, etc.
[ترجمه گوگل]سهام جوان در تجارت شامل فورج، سندان، چکش و غیره بود [ترجمه ترگمان]فروش سهام این جوان عبارت بود از یک آهنگری، سندان، چکش و غیره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The young blacksmith's stock in trade consisted of a forge, anvil, hammers, etc.
[ترجمه گوگل]سهام آهنگر جوان در تجارت شامل فورج، سندان، چکش و غیره بود [ترجمه ترگمان]ابزار آهنگری جوان در تجارت عبارت بود از آهنگری، سندان، چکش و غیره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Anecdotes are often an after - dinner speaker's stock in trade.
[ترجمه گوگل]حکایات اغلب سهام سخنران بعد از شام در تجارت است [ترجمه ترگمان]Anecdotes اغلب یک سهام بعد از شام در تجارت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The agencies stock in trade includes lies, rumours and terror.
[ترجمه گوگل]سهام آژانس ها در تجارت شامل دروغ، شایعه و وحشت است [ترجمه ترگمان]سهام این موسسات شامل دروغ، شایعات و وحشت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. All its stock in trade is glossy paper backs.
[ترجمه گوگل]تمام سهام آن در تجارت پشت کاغذ براق است [ترجمه ترگمان]همه سهامی که در تجارت دارند کاغذهای براق کاغذ است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Their stock in trade is loyalty.
[ترجمه گوگل]سهام آنها در تجارت وفاداری است [ترجمه ترگمان]سهام آن ها در تجارت وفاداری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The effect of accounting methods on business income tax was discussed from permanent assets and stock in trade .
[ترجمه گوگل]تأثیر روش های حسابداری بر مالیات بر درآمد کسب و کار از دارایی های دائمی و سهام در تجارت مورد بحث قرار گرفت [ترجمه ترگمان]تاثیر روش های حسابداری بر مالیات بر درآمد تجاری از دارایی های ثابت و سهام در تجارت مورد بحث قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He always includes a few folk songs on his programs; they are his stock in trade.
[ترجمه مسلم علی جانی] او همیشه چند آهنگ محلی رادر برنامه های خود قرار می دهد انها فوت و فن ایشان هست
|
[ترجمه بهنام] او همواره چند اهنگ محلی را در برنامه های خود قرار می دهد، اینکار از فوت و فن کار او است.
|
[ترجمه گوگل]او همیشه چند آهنگ محلی را در برنامه های خود قرار می دهد آنها سهام او در تجارت هستند [ترجمه ترگمان]او همیشه شامل چند آواز محلی در برنامه های خود است؛ آن ها سهام او در تجارت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• inventory of goods; goods; characteristic quality someone's stock-in-trade is a usual part of their behaviour or work.
پیشنهاد کاربران
سرمایه
stock in trades: ملزومات ( مثل ملزومات اداری و . . . )
sth that someone very often says or does
برگ برنده
- لوازم و وسایل مورد نیاز برای یک حرفه یا شغل - اسباب تجارت