step out

/ˈstepˈaʊt//stepaʊt/

1- (موقتا) خارج شدن، بیرون رفتن 2- با گام های بلند راه رفتن 3- (با: on) بی ناموسی کردن، (در ازدواج) خیانت کردن، از محلی خارج شدن، قدم تند کردن

جمله های نمونه

1. Let's step out for a walk, shall we?
[ترجمه بهادر] بریم بیرون قدم بزنیم ، میشه ؟
|
[ترجمه گوگل]بیایید قدم بزنیم بیرون
[ترجمه ترگمان]بیا قدم بزنیم بریم قدم بزنیم، باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You smiled and waved with me, step by step out go farther.
[ترجمه گوگل]لبخند زدی و با من دست تکان دادی، قدم به قدم بیرون برو جلوتر
[ترجمه ترگمان]تو لبخند زدی و با من دست تکان دادی، قدم به قدم جلوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Step out, you still have a long way to go.
[ترجمه leila] گام های بلند بردار ، هنوز راه زیادی برای رفتن داری .
|
[ترجمه گوگل]برو بیرون، هنوز راه درازی در پیش داری
[ترجمه ترگمان] برو بیرون، تو هنوز راه زیادی برای رفتن داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm just going to step out for a few minutes.
[ترجمه گوگل]من فقط برای چند دقیقه بیرون می روم
[ترجمه ترگمان]من فقط تا چند دقیقه دیگه میرم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's impossible to get me to step out.
[ترجمه Mohamad daichi] این غیر ممکن که بتونی منو از اینجا بیرون ببری
|
[ترجمه گوگل]غیرممکن است که مرا وادار به خروج از خانه کنید
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن است که بتوانم از آنجا بیرون بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As soon as you arrive at your destination, step out of the aircraft and reset your wrist-watch.
[ترجمه گوگل]به محض رسیدن به مقصد، از هواپیما خارج شوید و ساعت مچی خود را دوباره تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه به مقصد خود رسیدید، از هواپیما بیرون بروید و ساعت مچی خود را راه اندازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Step out ten feet and then put a marker in the ground.
[ترجمه گوگل]ده فوت بیرون بیایید و سپس یک نشانگر را در زمین قرار دهید
[ترجمه ترگمان] از ده قدم برو کنار و یه ماژیک روی زمین بذار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have to step out this evening.
[ترجمه گوگل]امروز عصر باید برم بیرون
[ترجمه ترگمان] من باید امشب از اینجا برم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Step out of line one more time Peters, and you're fired!
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر پیترز از خط خارج شوید و اخراج شدید!
[ترجمه ترگمان]یه بار دیگه از صف برو بیرون و یه بار دیگه پیتر رو اخراج کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Step out and have a good look around.
[ترجمه گوگل]بیرون بروید و به اطراف نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]بیا بیرون و یه نگاهی به اطراف بنداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Step out, we'll be late!
[ترجمه گوگل]برو بیرون، دیر میرسیم!
[ترجمه ترگمان]بیا بیرون، دیرمون می شه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To step out of the shade was to feel nausea.
[ترجمه گوگل]بیرون آمدن از سایه به معنای حالت تهوع بود
[ترجمه ترگمان]برای بیرون رفتن از سایه، حالت تهوع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sharp night air made them step out.
[ترجمه گوگل]هوای تند شب آنها را وادار به بیرون رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]هوای تیز شب آن ها را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Step out of reality - and into a wonderful world of fantasy.
[ترجمه گوگل]از واقعیت خارج شوید - و به دنیای شگفت انگیز فانتزی بروید
[ترجمه ترگمان]قدم بیرون از واقعیت - و به دنیای شگفت انگیز فانتزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• go out, exit

پیشنهاد کاربران

To engage in an extramarital affair or have a romantic relationship outside of one's marriage
درگیر شدن در یک رابطه خارج از ازدواج یا داشتن یک رابطه عاشقانه خارج از ازدواج
****************************************************************************************************
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
"The news broke that the politician had stepped out on his wife with a staffer. "
"She suspected her husband was stepping out, but she didn't have any proof. "
“She found out that he’s been stepping out with his co - worker. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-affair/
بیرون اومدن از جایی
معمولا خارج شدن از چیزی یا جایی که شاید همیشه جسارتش رو نداشته باشیم
She is inspiring others to step out of their comfort zones
. e. g
I have a friend named Sarah who is always dressed fashionably. I met her at university and we have been good friends ever since. She loves to experiment with different styles and always looks very put together
...
[مشاهده متن کامل]

Sarah likes to wear a variety of clothes, from elegant dresses to casual outfits with jeans and a t - shirt. She also loves to accessorize with jewelry, scarves, and hats. She always looks very fashionable and stylish, and she has a great sense of what looks good on her
I really admire Sarah’s sense of style and her confidence in experimenting with different looks. She is always very put - together and seems to know exactly what to wear for any occasion. Her fashion choices have even inspired me to try new things and step out of my comfort zone

یه سر بیرون رفتن
ترک موقتی محلی
یه تُک پا بیرون رفتن
🔴 تعریف
◀️ مثال
◀️ ?Where's Akeem
He just steeped out : همین الان یه سر رفت بیرون
🔴 leave a room or building for a short time
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ Mrs Giraud has had to step out for a while, but make yourself at home
🔴 to leave a place, esp. for a short time
◀️ Mr. Taylor just stepped out of the office to get the mail
طبق واژه نامه Merriam's Webster پنج معنی داره :
1: to go away from a place usually for a short distance and for a short time
2: to go or march at a vigorous or increased pace
3: DIE
4: to lead an active social life
5: to be unfaithful —usually used with on
had been stepping out on his wife

گام برداشتن پا به طرفین . در ورزش تای چی
یه توکِ پا بیرون رفتن ( عامیانه )
شاید به معنی مراحل پلکانی نیز باشد : steps Stairs
قدم فراتر گذاشتن
خارج شدن از محلی
قدم تند کردن
تند راه رفتن
بیرون رفتن از جایی
To leave a place
to leave your home or office for a short time
ترک کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس