step aside


کنار رفتن، کناره گیری کردن

جمله های نمونه

1. It's time for me to step aside and let a younger person become chairman.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کنار بروم و اجازه دهم یک جوان تر رئیس شود
[ترجمه ترگمان]زمان آن رسیده که من کناره گیری کنم و اجازه دهم که یک فرد کوچک تر رئیس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is unwilling to step aside in favour of a younger person.
[ترجمه نسرین رنجبر] او تمایلی ندارد که به نفع یک نفر جوانتر کناره گیری کند.
|
[ترجمه گوگل]او حاضر نیست به نفع یک فرد جوان تر کنار بکشد
[ترجمه ترگمان]او نمی خواهد به نفع یک فرد جوان کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Could you guarantee not to step aside?
[ترجمه نسرین رنجبر] میتونی ضمانت کنی که کنار نمیکشی؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تضمین کنید که کنار نروید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی ضمانت کنی که کنار نزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They expect him to step aside and make way for an old man.
[ترجمه گوگل]آنها از او انتظار دارند که کنار برود و راه را برای پیرمردی باز کند
[ترجمه ترگمان]از او انتظار دارند که قدم به کنار بگذارد و راه خود را برای پیرمرد باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many would prefer to see him step aside in favour of a younger man.
[ترجمه گوگل]بسیاری ترجیح می دهند که او را به نفع یک مرد جوان کنار بکشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری ترجیح می دهند که او را به نفع یک مرد جوان کنار بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm not ready to step aside yet.
[ترجمه نسرین رنجبر] هنوز برای کنار ه گیری کردن امادگی ندارم.
|
[ترجمه گوگل]من هنوز حاضر نیستم کنار بکشم
[ترجمه ترگمان]هنوز آماده نیستم که قدم به کنار بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Morris should step aside until the investigation is completed.
[ترجمه گوگل]موریس باید تا زمان تکمیل تحقیقات کنار برود
[ترجمه ترگمان]موریس باید تا زمانی که تحقیقات کامل شود کنار برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He didn't want to step aside from his chairmanship.
[ترجمه نسرین رنجبر] او نمیخواست از سمت ریاست کنارهگیری کند.
|
[ترجمه گوگل]او نمی خواست از ریاست خود کناره گیری کند
[ترجمه ترگمان]نمی خواست از chairmanship جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the time, Gingrich said a speaker should step aside when questions about his ethics are being investigated by in Congress.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، گینگریچ گفت که یک سخنران باید زمانی که سؤالاتی در مورد اخلاقیات او در کنگره بررسی می شود، کنار برود
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، گینگریچ گفت که یک سخنگو باید زمانی که سوالات مربوط به اخلاق او توسط کنگره مورد بررسی قرار می گیرد، کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He could step aside now without loss of face.
[ترجمه گوگل]حالا می توانست بدون از دست دادن چهره کنار برود
[ترجمه ترگمان]اکنون می توانست بی آن که از دست برود، کنار برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The discredited army came under popular pressure to step aside and allow an elected civilian to negotiate a peace process.
[ترجمه گوگل]ارتش بی اعتبار تحت فشار مردم قرار گرفت تا کناره گیری کند و به یک غیرنظامی منتخب اجازه دهد تا در مورد روند صلح مذاکره کند
[ترجمه ترگمان]ارتش discredited تحت فشار عمومی قرار گرفت تا کنار گذاشته شود و اجازه دهد یک غیرنظامی منتخب برای روند صلح مذاکره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Step aside here and unbutton your vest please.
[ترجمه گوگل]لطفاً از اینجا کنار بروید و دکمه جلیقه خود را باز کنید
[ترجمه ترگمان]برو کنار و جلیقه ت رو باز کن لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Step aside, you are in my way.
[ترجمه گوگل]کنار برو تو سر راه من هستی
[ترجمه ترگمان] برو کنار، تو توی راه منی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Step aside, Wormtail, so I can give our guest a proper greeting.
[ترجمه گوگل]دور کن، کرم دم، تا بتوانم به مهمانمان سلام مناسبی بدهم
[ترجمه ترگمان]دم باریک، برو کنار، تا من بتونم به guest یه سلام درست و حسابی بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• move to the side, move out of the way

پیشنهاد کاربران

کنار رفتن، دور شدن، به طرفین حرکت کردن برای اینکه یکی دیگر جای شما بیاستد ( بخصوص در صف )
. e. g
Donald Trump says he will ask the judge to step aside
Phrasal verb :
Step down
استعفا دادن ( از کار یا یک موقعیت رسمی، زیرا فرد فکر می کند میخواهد این کناره گیری را انجام دهد، یا باید انجام دهد. )
کناره گیری کردن
به عنوان مثال :
Morris should step aside until the investigation is completed
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/step-down
به معنای قدم زدن هم میشه
let’s step aside to talk
بیاین قدم بزنیم تا صحبت کنیم
اگر با لحن خشن گفته شود این معنی را می دهد :
بکش کنار
برو کنار
کنار رفتن / کنار ایستادن
Please step aside : لطفا کنار بایستید

BREAKING : Liverpool mayor joe anderson steps aside following arrest
شهردار لیورپول به دنبال ( به تَبَعِ ) توقیف یا بازداشت کنار میرود
به نفع دیگری کنار کشیدن
step down/aside
کناره گیری کردن
جا خالی دادن
کناررفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس