1. staggering costs
هزینه ی سرسام آور
2. the boat is staggering in a stormy sea
قایق در دریای توفانی می ناود.
3. the magnitude of our losses was staggering
زیادی خسارات ما سرگیجه آور بود.
4. The cost was a staggering $10 million.
[ترجمه کسرا] هزینه آن رقم سرسام آور 10 میلیون دلار بود.|
[ترجمه گوگل]هزینه آن 10 میلیون دلار بود[ترجمه ترگمان]هزینه این پروژه ۱۰ میلیون دلار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Profits have shot up by a staggering 25 %.
[ترجمه علی اکبر منصوری] سودها با یک سرعت سرسام آوری، بیست و پنج درصد رشد داشته اند!|
[ترجمه گوگل]سود به میزان خیره کننده 25 درصد افزایش یافته است[ترجمه ترگمان]سود به میزان ۲۵ درصد افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The report documents the staggering amount of domestic violence against women.
[ترجمه گوگل]این گزارش میزان خیره کننده خشونت خانگی علیه زنان را مستند می کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش میزان سرسام آور خشونت خانوادگی علیه زنان را مستند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گزارش میزان سرسام آور خشونت خانوادگی علیه زنان را مستند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Overseas debt is a staggering £16 billion.
[ترجمه گوگل]بدهی خارج از کشور بالغ بر 16 میلیارد پوند است
[ترجمه ترگمان]بدهی خارج از کشور ۱۶ میلیارد پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدهی خارج از کشور ۱۶ میلیارد پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The public response was absolutely staggering.
[ترجمه گوگل]واکنش مردم کاملاً تکان دهنده بود
[ترجمه ترگمان]واکنش عمومی به کلی متزلزل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واکنش عمومی به کلی متزلزل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The results have been quite staggering.
[ترجمه گوگل]نتایج کاملاً خیره کننده بوده است
[ترجمه ترگمان]نتایج کاملا تکان دهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج کاملا تکان دهنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was staggering under the weight of the sack.
[ترجمه گوگل]زیر سنگینی گونی تلوتلو می خورد
[ترجمه ترگمان]زیر بار این کیسه تلوتلو می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیر بار این کیسه تلوتلو می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The boy was staggering beneath the weight of a pile of boxes.
[ترجمه گوگل]پسر زیر وزن انبوه جعبه ها تلوتلو می خورد
[ترجمه ترگمان]پسر تلوتلو می خورد و زیر سنگینی یک کپه جعبه ها نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسر تلوتلو می خورد و زیر سنگینی یک کپه جعبه ها نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Why is that man staggering about the room like that?
[ترجمه گوگل]چرا آن مرد اینطور در اتاق تلوتلو می خورد؟
[ترجمه ترگمان]چرا اون مرد داره گیج میره تو این اتاق؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا اون مرد داره گیج میره تو این اتاق؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It costs a staggering $50 000 per week to keep the museum open to the public.
[ترجمه گوگل]برای باز نگه داشتن موزه به روی عموم، هفته ای 50000 دلار هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]قیمت این موزه حدود ۵۰ هزار دلار در هفته هزینه دارد تا موزه را برای عموم باز نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت این موزه حدود ۵۰ هزار دلار در هفته هزینه دارد تا موزه را برای عموم باز نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His remarks betray a staggering contempt for the truth .
[ترجمه گوگل]سخنان او نشان دهنده تحقیر خیره کننده حقیقت است
[ترجمه ترگمان]سخنانش حاکی از تحقیر شدید برای حقیقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخنانش حاکی از تحقیر شدید برای حقیقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید