1. the door has sprung
در تاب برداشته است.
2. the battalion got caught in an ambush sprung from behind
گردان از عقب مورد حمله از کمینگاه قرار گرفت.
3. A range of buildings have sprung up along the river.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از ساختمان ها در امتداد رودخانه پدید آمده اند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از ساختمان ها در امتداد رودخانه پدیدار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The boy has really sprung up this summer; I hardly recognized him.
[ترجمه گوگل]پسر واقعاً تابستان امسال رشد کرده است من به سختی او را شناختم
[ترجمه ترگمان]این تابستان پسر واقعا از پا در آمده است؛ به زحمت او را شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Another superhigh building has sprung in our city.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان فوق العاده دیگر در شهر ما ظهور کرده است
[ترجمه ترگمان]یه ساختمون \"superhigh\" دیگه توی شهر ما نفوذ کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The pipe has sprung a leak.
7. Tom sprung out of bed and ran downstairs.
[ترجمه گوگل]تام از رختخواب بیرون آمد و به طبقه پایین دوید
[ترجمه ترگمان]تام از تخت بیرون آمد و به طبقه پایین دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her anxiety has sprung from a misinterpretation of the report.
[ترجمه گوگل]اضطراب او ناشی از تفسیر نادرست از گزارش است
[ترجمه ترگمان]تصور نمی کنم که اضطراب او ناشی از این گزارش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Your children have sprung up now.
10. Johnson sprung a surprise by beating the favourite in the first round.
[ترجمه گوگل]جانسون با شکست دادن محبوب در دور اول شگفتی ساز شد
[ترجمه ترگمان]جانسون با شکست دادن مورد علاقه اش در راند اول، غافلگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The boat had sprung a leak .
12. My left foot was sprung in the match.
13. He is sprung from the common family.
[ترجمه گوگل]او از خانواده مشترک منشعب شده است
[ترجمه ترگمان]او از خانواده مشترک بیرون آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was sprung from my loins.
15. Has anything new sprung up today?
[ترجمه گوگل]آیا امروز چیز جدیدی ظهور کرده است؟
[ترجمه ترگمان]امروز چیز جدیدی پیدا شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید