1. A car ran past, spotting my coat with mud.
[ترجمه تقی قیصری] ماشینی از کنار من رد شد و به روی کتم گِل پاشید.|
[ترجمه فرناز] ماشینی از کنار من رد شد و کت من را با گل و لاى لکه دار کرد|
[ترجمه بابایی] ماشین از کنارم رد شد و گل و لای را روی کتم پاشید|
[ترجمه گوگل]ماشینی رد شد و کتم را با گل دید[ترجمه ترگمان]یک ماشین از کنار من رد شد و با دیدن کتم در گل و لای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Spotting the disease early can save lives.
[ترجمه گوگل]تشخیص زودهنگام بیماری می تواند زندگی را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]تشخیص زودهنگام این بیماری می تواند زندگی ها را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تشخیص زودهنگام این بیماری می تواند زندگی ها را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You have to be good at spotting trouble on the way and heading it off.
[ترجمه گوگل]شما باید در تشخیص مشکل در راه و رفع آن مهارت داشته باشید
[ترجمه ترگمان]تو باید توی دردسر افتادن توی راه و رفتن به آن خوب باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو باید توی دردسر افتادن توی راه و رفتن به آن خوب باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Full marks to Jo for spotting the error in time.
[ترجمه گوگل]امتیاز کامل به جو برای تشخیص خطا در زمان
[ترجمه ترگمان]نشانه های کامل جو برای دیدن این اشتباه در زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نشانه های کامل جو برای دیدن این اشتباه در زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She has a keen eye for spotting talent.
[ترجمه گوگل]او چشم تیزبینی برای کشف استعدادها دارد
[ترجمه ترگمان]او یک چشم تیز برای دیدن استعداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک چشم تیز برای دیدن استعداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The mystery hero imme-diately alerted police after spotting a bomb.
[ترجمه گوگل]قهرمان اسرارآمیز بلافاصله پس از مشاهده یک بمب، پلیس را باخبر کرد
[ترجمه ترگمان]The -، قهرمان این فیلم، پس از دیدن یک بمب به پلیس هشدار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The -، قهرمان این فیلم، پس از دیدن یک بمب به پلیس هشدار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She glanced round, spotting Terry Lewis on the outer fringes of their circle, an expression of chagrin on his face.
[ترجمه گوگل]نگاهی به دور انداخت و تری لوئیس را در حاشیههای بیرونی دایرهشان دید که ابراز ناراحتی در چهرهاش بود
[ترجمه ترگمان]نگاهی به اطراف انداخت، با دیدن تری لو یس در حاشیه بیرونی دایره، حالتی از غم و اندوه بر چهره اش نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگاهی به اطراف انداخت، با دیدن تری لو یس در حاشیه بیرونی دایره، حالتی از غم و اندوه بر چهره اش نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They did not have any trouble spotting Harriet and Cybil because they were the only two people there.
[ترجمه گوگل]آنها برای تشخیص هریت و سیبیل مشکلی نداشتند زیرا آنها تنها دو نفر بودند
[ترجمه ترگمان]هیچ دردسری برای دیدن هریت و cybil نداشتن چون تنها دو نفری بودند که آنجا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ دردسری برای دیدن هریت و cybil نداشتن چون تنها دو نفری بودند که آنجا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The usherette was untrained in spotting sweaty palms.
[ترجمه گوگل]آشرت در تشخیص کف دست های عرق کرده آموزش ندیده بود
[ترجمه ترگمان]The در تشخیص کف دست های عرق کرده آموزش ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در تشخیص کف دست های عرق کرده آموزش ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Others chat about the supposed late-night spotting of a large rat dragging a six-pack of bottled water across the warehouse floor.
[ترجمه گوگل]دیگران در مورد لکه بینی فرضی آخر شب موش بزرگی که شش بسته آب بطری شده را در کف انبار می کشد، صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]دیگران با دیدن یک موش بزرگ که شش بسته آب بطری را روی کف انبار می کشید، گپ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگران با دیدن یک موش بزرگ که شش بسته آب بطری را روی کف انبار می کشید، گپ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Children spotting his tall black shape in the street ran away from him, not towards.
[ترجمه گوگل]بچه ها که شکل سیاه و بلند او را در خیابان می دیدند از او فرار کردند، نه به سمت
[ترجمه ترگمان]بچه ها با دیدن هیکل بلند سیاه او در خیابان از او دور شدند، نه به طرف دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بچه ها با دیدن هیکل بلند سیاه او در خیابان از او دور شدند، نه به طرف دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is spotting with rain.
[ترجمه گوگل]با باران لکه بینی می شود
[ترجمه ترگمان]این نشانه باران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نشانه باران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Spotting a hatch in the far wall, she walked across and gingerly opened it a crack.
[ترجمه گوگل]او با دیدن دریچه ای در دیوار دور، قدم زد و آن را با عجله یک شکاف باز کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک دریچه را در دیوار دور سوراخ می کرد، با احتیاط از آن طرف رفت و با احتیاط آن را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک دریچه را در دیوار دور سوراخ می کرد، با احتیاط از آن طرف رفت و با احتیاط آن را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He's in London doing some talent spotting.
[ترجمه گوگل]او در لندن است و استعدادیابی می کند
[ترجمه ترگمان]او در لندن چند استعداد استعداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در لندن چند استعداد استعداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید