splendor

/ˈsplendər//ˈsplendə/

معنی: فر، زرق و برق، فره، شکوه و جلال
معانی دیگر: جلال، شکوه، شوکت، مهستی، درخشانی، درخشندگی، تابناکی، رنگ و آب، splendour : شکوه وجلال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: splendorous (adj.), splendrous (adj.)
(1) تعریف: grandeur or magnificence.
مترادف: glory, grandeur, magnificence, majesty
متضاد: modesty, ordinariness, simplicity
مشابه: dazzle, pomp

- The rulers had always lived in splendor in their palaces.
[ترجمه Saeedeh Jorjani] فرمانروایان همیشه زندگی می کردند در شکوه و جلال در جا و مکان خود
|
[ترجمه گوگل] حاکمان همیشه در قصرهای خود با شکوه زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان] فرمانروایان همیشه با شکوه و جلال در کاخ های خود زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: great radiance or brilliance.
مترادف: brilliance, effulgence, radiance

- The golden domes of the churches give splendor to the city.
[ترجمه گوگل] گنبدهای طلایی کلیساها شکوه و جلال را به شهر بخشیده است
[ترجمه ترگمان] گنبد طلایی کلیساها به شهر شکوه می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the splendor of takht jamshid
شکوه تخت جمشید

2. All the splendor in the world is not worth a good friend.
[ترجمه Roxana] همه شکوه و عظمت این دنیا در برابر یک دوست خوب هیچ است.
|
[ترجمه گوگل]تمام زرق و برق های دنیا ارزش یک دوست خوب را ندارد
[ترجمه ترگمان]تمام شکوه و جلال دنیا ارزش یک دوست خوب را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All the splendor 1 in the world is not worth a good friend.
[ترجمه گوگل]تمام زرق و برق 1 در جهان ارزش یک دوست خوب را ندارد
[ترجمه ترگمان]تمام عظمت ۱ در جهان ارزش یک دوست خوب را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The splendor of the palace dazed him.
[ترجمه گوگل]شکوه قصر او را مبهوت کرد
[ترجمه ترگمان]شکوه کاخ او را گیج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The house has been restored to its original splendor.
[ترجمه گوگل]این خانه به شکوه اولیه خود بازسازی شده است
[ترجمه ترگمان]خانه به شکوه و شکوه اصلی خود بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They dined in a special suite in glorious splendor.
[ترجمه گوگل]آنها در یک سوئیت خاص با شکوه و شکوه شام ​​خوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک اتاق مخصوص با شکوه و شکوه شام خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A butterfly emerged in its full splendor a week later.
[ترجمه گوگل]یک هفته بعد یک پروانه با شکوه کامل ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد، پروانه ای پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The castle rises in solitary splendor on the fringe of the desert.
[ترجمه گوگل]قلعه با شکوه و عظمت انفرادی در حاشیه کویر قد برافراشته است
[ترجمه ترگمان]قلعه با شکوه و جلال در حاشیه صحرا قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There below lay Paris in all its splendor.
[ترجمه گوگل]پاریس با تمام شکوه و عظمتش در زیر قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در آنجا پاریس با شکوه و جلال پاریس قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nothing builds authority up like silence, splendor of the strong and shelter of the weak. Charles de Gaulle
[ترجمه گوگل]هیچ چیز به اندازه سکوت، شکوه قوی ها و پناهگاه ضعیفان، اقتدار ایجاد نمی کند شارل دوگل
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز قدرت را مثل سکوت، شکوه از قدرت و پناه گاه ضعفا شکل نمی دهد شارل دو گل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Instead, they get the splendor of descending the stairs to their official welcome.
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها شکوه پایین آمدن از پله ها را به استقبال رسمی خود می برند
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن ها شکوه رفتن از پله ها را به استقبال رسمی خود می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Enya has a voice that, in its multi-tracked splendor, conjures up glorious, celestial images.
[ترجمه گوگل]انیا صدایی دارد که در شکوه و عظمت چند ردیابی خود، تصاویری باشکوه و آسمانی را تداعی می کند
[ترجمه ترگمان]enya صدایی دارد که، با شکوه multi، تصاویر باشکوه و آسمانی را در ذهن تداعی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 1830s, children perspective novels show brilliant splendor and intricate.
[ترجمه گوگل]در دهه 1830، رمان‌های با دیدگاه کودکان، شکوه و عظمت درخشان و پیچیده را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۳۰، رمان های تصویری کودکان شکوه و زیبایی فوق العاده ای را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. NIV Would not his splendor terrify you? Would not the dread of him fall on you?
[ترجمه گوگل]NIV آیا شکوه و جلال او شما را نمی ترساند؟ آیا ترس از او به شما نمی رسد؟
[ترجمه ترگمان]آیا شکوه و جلال او شما را به وحشت می افکند؟ آیا وحشت او بر تو نخواهد افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The cloud stood humbly in a corner of the sky. The morning crowned it with splendor.
[ترجمه گوگل]ابر با فروتنی در گوشه ای از آسمان ایستاده بود صبح آن را با شکوه تاج گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]در گوشه ای از آسمان ابری سایه افکنده بود صبح آن را با شکوه در بر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فر (اسم)
escape, nimbus, gloria, oven, curls, splendor, frizzle, gloriole

زرق و برق (اسم)
glamor, luster, splendor, flamboyance, shininess, flamboyancy

فره (اسم)
luster, lustre, pomp, splendor, splendour

شکوه و جلال (اسم)
luxuriance, splendor, splendour

انگلیسی به انگلیسی

• magnificence, grandeur; brilliance, brightness, radiance

پیشنهاد کاربران

مجد
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : splendor
✅️ صفت ( adjective ) : splendid / splendiferous
✅️ قید ( adverb ) : splendidly
صوت ( exclamation ) : splendid
tawdry
بزرگی، عظمت

بپرس