spitting image

/ˈspɪtɪŋˈɪmədʒ//ˈspɪtɪŋˈɪmɪdʒ/

کاملا مانند، عینا شبیه، عینا شبیه he is the spitting image of his father او عینا شبیه پدرش است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an exact likeness; spit and image.
مشابه: image, likeness

- He's the spitting image of his father.
[ترجمه گوگل] او تصویر تف کردن پدرش است
[ترجمه ترگمان] او تصویر spitting از پدرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Nina looks the spitting image of Sissy Spacek.
[ترجمه مرجان] نینا کاملاً شبیه سیسی اسپیسک است.
|
[ترجمه گوگل]نینا شبیه سیسی اسپیسک است که در حال تف کردن است
[ترجمه ترگمان]نینا تصویر تف of را نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's the spitting image of his mother.
[ترجمه سینا] او کپی مادرش است
|
[ترجمه گوگل]او تصویر تف مادرش است
[ترجمه ترگمان]او تصویر spitting مادرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's the spitting image of her mother.
[ترجمه گوگل]او تصویر تف کردن مادرش است
[ترجمه ترگمان]او تصویر spitting مادرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Josie is the spitting image of her granny at the same age.
[ترجمه گوگل]جوزی تصویر تف کردن مادربزرگش در همان سن است
[ترجمه ترگمان]جوزی مثل مادر بزرگش در یک سن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's the spitting image of his father.
[ترجمه گوگل]او تصویر تف کردن پدرش است
[ترجمه ترگمان]او تصویر spitting از پدرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was the spitting image of her mother.
[ترجمه گوگل]او تصویر تف مادرش بود
[ترجمه ترگمان]او تصویر spitting مادرش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On reflection, Marti's the spitting image of a panto baddie.
[ترجمه گوگل]در تأمل، مارتی تصویر یک پانتو بددی است که در حال تف کردن است
[ترجمه ترگمان]با توجه به تصویر من، این تصویر، تصویر spitting برای من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Barry now parodies himself even better than Spitting Image.
[ترجمه گوگل]بری در حال حاضر خود را حتی بهتر از Spitting Image تقلید می کند
[ترجمه ترگمان]اکنون بری خود را حتی بهتر از تصویر Spitting تقلید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They've even invited Michael Heseltine, care of Spitting Image, to cast his eyes over the exhibition.
[ترجمه گوگل]آنها حتی از مایکل هسلتین، سرپرست Spitting Image دعوت کرده اند تا نگاه خود را به نمایشگاه بیندازد
[ترجمه ترگمان]آن ها حتی از مایکل Heseltine، مراقب تصویر Spitting، دعوت کرده اند تا به نمایشگاه نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was the spitting image of him.
[ترجمه گوگل]این تصویر تف کردن او بود
[ترجمه ترگمان]تصویر spitting از او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Max, according to Charlie, was the spitting image of Beau.
[ترجمه گوگل]مکس، به گفته چارلی، تصویر تف کردن بو بود
[ترجمه ترگمان]طبق گفته چارلی تصویر spitting از بو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Your kid is the spitting image of you.
[ترجمه گوگل]بچه شما تصویر تف کردن شماست
[ترجمه ترگمان] بچه تو تصویر spitting از توئه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That man is the spitting image of Ronald Reagan. He must be very proud.
[ترجمه گوگل]آن مرد تصویر رونالد ریگان است او باید بسیار مغرور باشد
[ترجمه ترگمان]این تصویر چهره spitting رونالد ریگان است باید خیلی مغرور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'd know you anywhere. You're the spitting image of your mother.
[ترجمه گوگل]من تو را هر جا می شناسم تو تصویر تف مادرت هستی
[ترجمه ترگمان]من تو رو هر جایی می شناسم تو شبیه مادر تو هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He simply is spitting image of his father.
[ترجمه گوگل]او به سادگی تصویر پدرش را تف می دهد
[ترجمه ترگمان]او به سادگی تصویر پدرش را تف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• identical copy, similar to a wild image

پیشنهاد کاربران

لنگه هم بودن
درست شبیهِ. . . بودن
مو نزدن با هم
عین هو
همسان
کاملا شبیه به
مثل سیبی که از وسط دو نصف کردن و اینقدر شبیه هم بودن.
کپی برابر اصل بودن

بپرس