spectacular

/spekˈtækjələr//spekˈtækjʊlə/

معنی: منظره دیدنی، نمایش غیر عادی، تماشایی
معانی دیگر: شکوهمند، پر شکوه، شکوه نمایانه، دیدنی، پر جلوه، چشمگیر، ابرروال، خارق العاده، وابسته به یا همانند نمایش، نمایش وار، نمایشی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or like a spectacle; impressive; marvelous.
متضاد: unimpressive, unspectacular
مشابه: marvelous, sensational

- The spectacular set for the opera must have been very costly to build.
[ترجمه محسن قنبری] ساخت این صحنه ی پر زرق و برق برای اپرا باید خیلی گران باشه
|
[ترجمه گوگل] ساخت دکور دیدنی اپرا باید بسیار پرهزینه بوده باشد
[ترجمه ترگمان] ساخت یک مجموعه دیدنی برای اپرا باید بسیار پرهزینه بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: daring or exciting.
متضاد: unexciting, unspectacular

- His last dive was spectacular, and the spectators burst into wild applause.
[ترجمه محسن قنبری] آخرین شیرجه او تماشایی بود و تماشاگران به شدت تشویق کردند
|
[ترجمه گوگل] آخرین شیرجه او تماشایی بود و تماشاگران با تشویق وحشیانه دست به گریبان شدند
[ترجمه ترگمان] آخرین dive تماشایی بود و تماشاگران با شور و شوق شروع به کف زدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: spectacularly (adv.)
• : تعریف: a single elaborate entertainment production, esp. for television.

- The Christmas spectacular drew a large audience.
[ترجمه محسن قنبری] کریسمس تماشایی ، شنوندگان زیادی را جلب کرد
|
[ترجمه گوگل] نمایش دیدنی کریسمس تماشاگران زیادی را به خود جلب کرد
[ترجمه ترگمان] کریسمس تماشایی کریسمس، شنوندگان زیادی را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a spectacular scene
یک صحنه ی پر شکوه

2. a spectacular show of military might
نمایش شکوهمندی از قدرت نظامی

3. the spectacular rise in the price of oil
افزایش چشمگیر در قیمت نفت

4. It's a typical action film with plenty of spectacular stunts.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم اکشن معمولی با تعداد زیادی شیرینی دیدنی است
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم اکشن و پر از نمایش های شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was attracted by the spectacular display of fireworks.
[ترجمه گوگل]نمایش دیدنی آتش بازی من را جذب کرد
[ترجمه ترگمان] من مجذوب نمایش نمایشی آتیش بازی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The film featured lavish costumes and spectacular sets.
[ترجمه گوگل]این فیلم دارای لباس های مجلل و دکورهای دیدنی بود
[ترجمه ترگمان]این فیلم لباس های پر زرق و برق و مجموعه های دیدنی زیادی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He scored a spectacular goal in the second half.
[ترجمه گوگل]او در نیمه دوم یک گل تماشایی به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]او در نیمه دوم یک گل تماشایی به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their summer tour will culminate at a spectacular concert in London.
[ترجمه گوگل]تور تابستانی آنها در یک کنسرت دیدنی در لندن به اوج خود می رسد
[ترجمه ترگمان]سفر تابستانی آن ها به یک کنسرت تماشایی در لندن منجر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chef had produced one of his most spectacular creations, a whole roasted swan.
[ترجمه گوگل]سرآشپز یکی از دیدنی ترین ساخته های خود را تولید کرده بود، یک قو کاملا بریان شده
[ترجمه ترگمان]آشپز یکی از شگفت انگیزترین مخلوقات خود را، که یک قو roasted بود، به وجود آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He makes a spectacular entrance in act two draped in a gold sheet.
[ترجمه گوگل]او یک ورودی تماشایی در پرده دوم می سازد که در یک ورق طلا پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]او در یک ورق طلا، یک ورودی تماشایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They put on a spectacular firework display.
[ترجمه گوگل]آنها یک نمایش آتش بازی تماشایی به راه انداختند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمایش آتش بازی خارق العاده ای انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This spectacular event, now in its 5th year, features a stunning catwalk show.
[ترجمه گوگل]این رویداد دیدنی که اکنون در پنجمین سال خود می گذرد، نمایشی خیره کننده در کت واک دارد
[ترجمه ترگمان]این رویداد تماشایی، که اکنون در پنجمین سال آن دیده می شود، یک برنامه نمایشی زیبا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hotel lies amidst spectacular mountain scenery.
[ترجمه گوگل]این هتل در میان مناظر کوهستانی دیدنی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این هتل در میان مناظر دیدنی کوهستانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Germany achieved spectacular economic success in a relatively short period of time .
[ترجمه گوگل]آلمان در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به موفقیت اقتصادی چشمگیری دست یافت
[ترجمه ترگمان]آلمان در مدت زمان نسبتا کوتاهی به موفقیت اقتصادی چشمگیر دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We sat on the beach watching a spectacular sunset.
[ترجمه گوگل]در ساحل نشستیم و غروب تماشایی را تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]روی ساحل نشسته بودیم و غروب آفتاب را تماشا می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منظره دیدنی (اسم)
spectacular

نمایش غیر عادی (اسم)
spectacular

تماشایی (صفت)
spectacular

انگلیسی به انگلیسی

• impressive show, large performance, dramatic presentation
impressive, amazing, fascinating, thrilling, exciting
something that is spectacular is very impressive or noticeable.
a spectacular is a grand and impressive show or performance.

پیشنهاد کاربران

1. تماشایی. دیدنی 2. چشمگیر. خارق العاده 3. اجرای جالب. نمایش دیدنی. مسابقه تماشایی
مثال:
the station was a spectacular construction
این ایستگاه یک ساختمان تماشایی و فوق العاده بود.
چشمگیر
چشم نواز
( اسم و صفت، وامواژه از لاتین )
1. ( صفت ) جالب، باشکوه ( در مورد نمایش )
2. ( اسم ) چیز چشم نواز
3. ( صفت ) تماشایی، دیدنی
4. ( اسم ) نمایش چشمگیر؛ به ویژه یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی، سرگرمی و غیره که در مقیاس بزرگ و باشکوه برگزار می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

5. ( صفت ) در قوانین فوتبال استرالیا به حالتی گفته می شود که بازیکن با پرش به سمت بالا ( به ویژه بر روی پشت یا دوش حریف ) توپ را می گیرد. اکنون معمولا به صورت عبارت spectacular mark می آید. در حالت اسم به آن speccy گفته می شود.
مشتقات:
در حالت قید: spectacularly
در حالت صفت: unspectacular
در حالت اسم: spectacularity, spectacularism, spec, speccy
منبع: Oxford English Dictionary

wonderful, fabulous
خیره کننده
● چشمگیر ، تماشایی
● ناگهانی، غیرمنتظره
👉🏿 Canada sees spectacular jump in house prices in June
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : spectacle / spectacular
✅️ صفت ( adjective ) : spectacular
✅️ قید ( adverb ) : spectacularly
Very Impressive
عالی - خیلی خوب
I had spectacular sleep
در سریال
nine perfect strangers
spectacular growth : رشد چشمگیر
top notch
تماشایی , دیدنی ؛ چشمگیر
# spectacular mountains
# There was a spectacular sunset last night
# He scored a spectacular goal in the second half
# We've had spectacular success with the product

We had a spectacular sea view at the hotel.
ما منظره روبه دریا تماشایی در هتل داشتیم.
دیدنی ـ نمایشی ـ جذاب ۰=my openion about what that means is
like : the coastal road has spectacular scenery
چشمگیر
spectacular rise
رشد چشمگیر ( خفن )
تماشایی و زیبا
دلربا، چشم نواز، دیدنی، دلنشین، جذاب، زیبا
یه کاربردش وقتی بصورت تکی میگی میشه دست خوش معادل good job
Ted: I got you those 40's of OE you asked for.
Bob: Spectacular
یعنی بنازم - ایولا
ولی در حالت کل میشه impressive
تماشایی - چیزی که ایولا داره
دیدنی و باشکوه
very exciting to look at
● چشمگیر ، تماشایی
● ناگهانی، غیرمنتظره
● پدیده ( در اینجا اسم است )
بسیار تحسین برانگیز
بسیار ناگهانی و غیرمنتظره
Good veiws
دیدنی، جذاب، تماشایی
Really great
تماشایی فوق العاده

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس