smatter

/ˈsmætər//ˈsmætə/

معنی: دست و پا شکسته حرف زدن، جاهلانه حرف زدن
معانی دیگر: (نادر)، (زبانی را که انسان بلد نیست) دروغی صحبت کردن، بلغور کردن، به طور سطحی آموختن

جمله های نمونه

1. There's only a smattering of people who oppose the proposal.
[ترجمه گوگل]فقط تعداد کمی از مردم مخالف این پیشنهاد هستند
[ترجمه ترگمان]تنها کسانی هستند که با این پیشنهاد مخالفت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had acquired a smattering of Greek.
[ترجمه گوگل]من کمی یونانی به دست آورده بودم
[ترجمه ترگمان]من یک فرهنگ یونانی پیدا کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He only has a smattering of French.
[ترجمه گوگل]او فقط کمی فرانسوی دارد
[ترجمه ترگمان]او فقط به زبان فرانسه صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The college had a smattering of white students and a top heavy frosting of white administrators.
[ترجمه گوگل]کالج تعداد زیادی دانش‌آموز سفیدپوست داشت و مدیران سفیدپوست زیادی هم داشتند
[ترجمه ترگمان]این کالج هم تعداد کمی از دانش آموزان سفیدپوست و تعدادی از مدیران سفیدپوست را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One sees a smattering of them here and there on the otherwise white linen that is set before us.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها را اینجا و آنجا روی کتانی سفیدی که پیش روی ما گذاشته اند می بیند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها آن ها را اینجا و آنجا روی لباس سفید سفیدی می بیند که در مقابل ما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet there are still a smattering of pop ironists trickling sporadically, lip-first into the fray.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنوز تعداد کمی از کنایه‌پردازان پاپ وجود دارند که به طور پراکنده، ابتدا لب به میدان می‌زنند
[ترجمه ترگمان]با این حال هنوز هم تعداد کمی از ironists های پاپ وجود دارند که به طور پراکنده و پراکنده از روی لب به داخل نبرد نفوذ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is, however, a smattering of clean-cut dentists, engineers and teachers thrown in.
[ترجمه گوگل]با این حال، تعداد کمی از دندانپزشکان، مهندسان و معلمان تمیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد smattering از دندانپزشکان، مهندسین و معلمانی که وارد صحنه می شوند، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I smattered to the computer.
[ترجمه گوگل]به کامپیوتر رفتم
[ترجمه ترگمان]به کامپیوتر زل زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was a smattering of light applause and a barely audible groan from the back.
[ترجمه گوگل]کف زدن های خفیف و ناله ای به سختی از پشت شنیده می شد
[ترجمه ترگمان]صدای تشویق و تشویق به گوش رسید و صدای ناله ضعیفی از پشت به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those women who have a smatter knowledge about men become men's wives at last; those who k . . .
[ترجمه گوگل]آن دسته از زنانی که اطلاعات کمی در مورد مردان دارند، سرانجام همسر مردان می شوند کسانی که ک
[ترجمه ترگمان]اون زن هایی که از مردها خبر دارن که مردها در آخر به همسران انسان تبدیل می شن، اون هایی که …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On his wanderings he's picked up Spanish, Italian, French and a smattering of Russian.
[ترجمه گوگل]او در سرگردانی خود اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسوی و مقداری زبان روسی را انتخاب کرده است
[ترجمه ترگمان]او در گردش های خود اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسه و a روسی را انتخاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were about twenty of us, all told; mostly McHoans but with a smattering of civilians.
[ترجمه گوگل]تقریباً بیست نفر بودیم که به همه گفتند؛ بیشتر مک‌هوانس‌ها اما با تعداد معدودی غیرنظامی
[ترجمه ترگمان]ما در حدود بیست نفر بودیم که همه به ما گفته بودند؛ بیشتر آن ها غیر عادی بودند، اما تعداد کمی از آن ها غیر نظامی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nielsen now manages several 100 apartments and townhouses, most in Manhattan, with a smattering in Brooklyn.
[ترجمه گوگل]نیلسن در حال حاضر 100 آپارتمان و خانه شهری را مدیریت می کند که اکثر آنها در منهتن هستند و تعداد کمی از آنها در بروکلین است
[ترجمه ترگمان]نیلسن در حال حاضر چندین آپارتمان و townhouses، بیشتر در منهتن را با a در بروکلین مدیریت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A tactful environmental lobby, a sympathetic farmer and a smattering of goodwill on both sides may continue to produce encouraging results.
[ترجمه گوگل]یک لابی محیطی زیرکانه، یک کشاورز دلسوز و یک حسن نیت ناچیز از هر دو طرف ممکن است به نتایج دلگرم کننده ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]یک لابی محیطی با نزاکت، یک کشاورز دلسوز و کمی هم حسن نیت در هر دو طرف، ممکن است به تولید نتایج دلگرم کننده ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دست و پا شکسته حرف زدن (فعل)
gibber, smatter

جاهلانه حرف زدن (فعل)
smatter

انگلیسی به انگلیسی

• limited knowledge, superficial knowledge
speak with only superficial knowledge

پیشنهاد کاربران

بپرس