singleness


معنی: تنهایی
معانی دیگر: یکتایی، یگانگی، تکی، وحدت، انفراد، سادگی، بی تزویری

جمله های نمونه

1. He showed great singleness of mind in dealing with the problem.
[ترجمه گوگل]او در برخورد با این مشکل از خود مجردی زیادی نشان داد
[ترجمه ترگمان]او در مواجهه با این مشکل به شدت وحدت فکری خود را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Well-structured courses prevent the sense of singleness of purpose from being dissipated.
[ترجمه گوگل]دوره های آموزشی با ساختار مناسب مانع از بین رفتن احساس تک هدف می شود
[ترجمه ترگمان]دوره های سازمان یافته از حس وحدت هدف از هدر رفتن جلوگیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Here spoke the man of destiny whose singleness of purpose overrode all other considerations.
[ترجمه گوگل]در اینجا مرد سرنوشت ساز صحبت کرد که تک هدفش همه ملاحظات دیگر را تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]در اینجا مردی بود که singleness را در هر ملاحظات دیگر به هم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Through analyzing the current indication singleness of through signal, a solution to enhance flash signal was brought forward and the possibility of its implementation was illustrated with examples.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل تکی نشانه فعلی سیگنال از طریق، راه حلی برای تقویت سیگنال فلاش ارائه شد و امکان اجرای آن با مثال هایی نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل نشانه جریان واحد از طریق سیگنال، یک راه حل برای افزایش سیگنال فلاش به جلو آورده شد و امکان اجرای آن با مثال ها نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Such disc ussive angle is singleness and hasn't system demonstrate.
[ترجمه گوگل]چنین زاویه استفاده از دیسک تنها است و سیستم نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]چنین زاویه ussive disc است و نمایش داده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Finally her singleness of aim and her resolution won the day.
[ترجمه گوگل]سرانجام تنها بودن هدف و تصمیم او این روز را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]بالاخره وحدت هدف و تصمیمش روز به روز به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Singleness is not a curse, as God created us to be unique and is worthy.
[ترجمه گوگل]مجردی نفرین نیست، زیرا خداوند ما را منحصر به فرد آفریده و شایسته است
[ترجمه ترگمان]این یک نفرین نیست، همان طور که خداوند ما را خلق کرد که منحصر به فرد باشیم و ارزش آن را داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Myth Singleness is a waiting period.
[ترجمه گوگل]افسانه مجردی یک دوره انتظار است
[ترجمه ترگمان]افسانه singleness یک دوره انتظار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His plays are characterized by singleness and diversity.
[ترجمه گوگل]ویژگی نمایشنامه های او تک بودن و تنوع است
[ترجمه ترگمان]plays با وحدت و تنوع مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because of the singleness and tediousness on representation, the traditional historical documentary lacks of visibility.
[ترجمه گوگل]به دلیل مجرد بودن و خسته‌کننده بودن بازنمایی، مستند تاریخی سنتی قابل مشاهده نیست
[ترجمه ترگمان]به دلیل of و tediousness در نمایش، مستند قدیمی تاریخی فاقد قابلیت دید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The singleness of his motives could not be questioned.
[ترجمه گوگل]تنها بودن انگیزه های او قابل تردید نبود
[ترجمه ترگمان]و این هم سبب می شد که او را از این کار منصرف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Atom whirls alone, the epitome of singleness.
[ترجمه گوگل]اتم به تنهایی می چرخد، مظهر مجردی
[ترجمه ترگمان]اتم به تنهایی می چرخد، خلاصه of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The staff development is constrained by the product singleness.
[ترجمه گوگل]توسعه کارکنان توسط تک محصول محدود می شود
[ترجمه ترگمان]توسعه کارکنان با واحد product حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Third, to center your thought upon it with singleness of purpose.
[ترجمه گوگل]سوم، تمرکز فکر خود را بر روی آن با یک هدف
[ترجمه ترگمان]سوم، مرکز توجه شما در این مورد خاص خودش را هم به نفع خودش انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. That resolves the singleness of function andof agility of old system.
[ترجمه گوگل]که یکپارچگی عملکرد و چابکی سیستم قدیمی را برطرف می کند
[ترجمه ترگمان]این امر وحدت عملکرد و چابکی سیستم قدیمی را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تنهایی (اسم)
hugger-mugger, privacy, solitude, singleness, soleness

انگلیسی به انگلیسی

• condition of being single; lack of hypocrisy, sincerity, straightforwardness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : single / singularize
✅️ اسم ( noun ) : single / singleness / singular / singularity
✅️ صفت ( adjective ) : single / singular
✅️ قید ( adverb ) : singly / singularly

بپرس