اسم ( noun )
• (1) تعریف: a military maneuver in which a fortification, such as a city or a fort, is surrounded, subjected to attack, and cut off from supplies or reinforcements in order to bring about complete surrender.
• مشابه: blockade
• مشابه: blockade
- Many were killed in the siege of the fort.
[ترجمه لیلانوری] در محاصره ی دژ افراد زیادی کشته شدند.|
[ترجمه گوگل] بسیاری در محاصره قلعه کشته شدند[ترجمه ترگمان] بسیاری از افراد در محاصره دژ کشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The siege of Leningrad by Nazi Germany began in 1941 and ended in 1944.
[ترجمه گوگل] محاصره لنینگراد توسط آلمان نازی در سال 1941 آغاز شد و در سال 1944 پایان یافت
[ترجمه ترگمان] محاصره of توسط آلمان نازی در سال ۱۹۴۱ شروع شد و در ۱۹۴۴ پایان یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] محاصره of توسط آلمان نازی در سال ۱۹۴۱ شروع شد و در ۱۹۴۴ پایان یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a prolonged bout, as of illness or difficulty.
- He succumbed to typhoid fever, and the siege lasted for three weeks before he began to recover.
[ترجمه گوگل] او به تب حصبه تسلیم شد و این محاصره به مدت سه هفته ادامه داشت تا اینکه بهبود یابد
[ترجمه ترگمان] او تسلیم تب حصبه شد و محاصره سه هفته طول کشید تا بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او تسلیم تب حصبه شد و محاصره سه هفته طول کشید تا بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sieges, sieging, sieged
مشتقات: siegeable (adj.)
عبارات: lay siege to
حالات: sieges, sieging, sieged
مشتقات: siegeable (adj.)
عبارات: lay siege to
• : تعریف: lay siege to; besiege.
• مشابه: beset, besiege, blockade, lay siege to
• مشابه: beset, besiege, blockade, lay siege to