1. One side effect of modern life is stress.
[ترجمه تامای] یک اثر جانبی زندگی مدرن استرس است|
[ترجمه گوگل]یکی از عوارض زندگی مدرن استرس است[ترجمه ترگمان]یک اثر جانبی زندگی مدرن استرس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The drug has the beneficial side effect of lowering the patient's blood pressure.
[ترجمه گوگل]این دارو دارای اثر جانبی مفید کاهش فشار خون بیمار است
[ترجمه ترگمان]این دارو اثر جانبی سودمند کاهش فشار خون بیمار را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دارو اثر جانبی سودمند کاهش فشار خون بیمار را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A side effect of the treatment is that your hair starts to fall out.
[ترجمه سبحان مرادی] عوارض این درمان این است که مو های شما شروع به ریزش میکند|
[ترجمه گوگل]یک عارضه جانبی درمان این است که موهای شما شروع به ریزش می کند[ترجمه ترگمان]اثر جانبی این درمان این است که موهای شما شروع به افتادن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Stomach ache is an additional side effect.
[ترجمه گوگل]معده درد یک عارضه جانبی اضافی است
[ترجمه ترگمان]درد شکم یکی از اثرات جانبی اضافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درد شکم یکی از اثرات جانبی اضافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Francis, said a side effect of morphine is decreased respiration, which can lead to death.
[ترجمه گوگل]فرانسیس گفت که یکی از عوارض جانبی مورفین کاهش تنفس است که می تواند منجر به مرگ شود
[ترجمه ترگمان]فرانسیس دوم گفت که اثر جانبی مورفین، تنفس را کاهش می دهد که می تواند منجر به مرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرانسیس دوم گفت که اثر جانبی مورفین، تنفس را کاهش می دهد که می تواند منجر به مرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the side effect is that people like Freitas can get free access, too.
[ترجمه گوگل]اما اثر جانبی این است که افرادی مانند Freitas نیز می توانند دسترسی رایگان داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اما اثر جانبی این است که افرادی مانند Freitas می توانند دسترسی آزاد داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اثر جانبی این است که افرادی مانند Freitas می توانند دسترسی آزاد داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This had the interesting side effect of causing his vocal accomplice to fall temporarily silent.
[ترجمه گوگل]این اثر جانبی جالبی داشت که باعث شد همدست آوازی او موقتاً ساکت شود
[ترجمه ترگمان]این نکته جنبه جالب نشان می داد که مبادا شریک vocal موقتا ساکت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نکته جنبه جالب نشان می داد که مبادا شریک vocal موقتا ساکت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I knew facial hair would be a side effect.
[ترجمه گوگل]می دانستم موهای صورت یک عارضه جانبی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]می دونستم که موهای صورت از عوارض جانبی هم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می دونستم که موهای صورت از عوارض جانبی هم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hirsutism is a less frequent side effect that may be a cosmetic problem in females.
[ترجمه گوگل]هیرسوتیسم یک عارضه جانبی کمتر شایع است که ممکن است یک مشکل زیبایی در زنان باشد
[ترجمه ترگمان]hirsutism یک اثر جانبی کم تر است که ممکن است یک مشکل آرایشی در ماده ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]hirsutism یک اثر جانبی کم تر است که ممکن است یک مشکل آرایشی در ماده ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As a side effect, he-found it difficult to urinate in public.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک عارضه جانبی، ادرار کردن در ملاء عام برای او مشکل بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک اثر جانبی، ادرار کردن در ملا عام مشکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک اثر جانبی، ادرار کردن در ملا عام مشکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bradycardia is a frequent side effect.
[ترجمه گوگل]برادی کاردی یک عارضه جانبی مکرر است
[ترجمه ترگمان]bradycardia یک اثر جانبی متعدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]bradycardia یک اثر جانبی متعدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Orthostatic hypotension occasionally is a serious side effect.
[ترجمه گوگل]افت فشار خون ارتواستاتیک گاهی اوقات یک عارضه جانبی جدی است
[ترجمه ترگمان]Orthostatic hypotension گاهی اوقات یک اثر جانبی جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Orthostatic hypotension گاهی اوقات یک اثر جانبی جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The only instant adverse side effect is a desperate thirst, stiff aching muscles and a loss of appetite.
[ترجمه گوگل]تنها عارضه نامطلوب آنی، تشنگی مأیوس کننده، سفت شدن عضلات و از دست دادن اشتها است
[ترجمه ترگمان]تنها لحظه adverse، عطش ناامیدی، عضلات منقبض و از دست دادن اشتها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها لحظه adverse، عطش ناامیدی، عضلات منقبض و از دست دادن اشتها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Another side effect of flying in cramped quarters is back pain.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عوارض جانبی پرواز در مکان های تنگ کمردرد است
[ترجمه ترگمان]اثرات جانبی دیگر از پرواز در بخش های تنگ درد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اثرات جانبی دیگر از پرواز در بخش های تنگ درد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A side effect of tuna fishing was the death of over 100,000 dolphins annually.
[ترجمه گوگل]یکی از عوارض جانبی صید ماهی تن، مرگ سالانه بیش از 100000 دلفین بود
[ترجمه ترگمان]یک اثر جانبی ماهی تن ماهی، مرگ بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلفین در سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک اثر جانبی ماهی تن ماهی، مرگ بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلفین در سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید