sibling

/ˈsɪbl̩ɪŋ//ˈsɪbl̩ɪŋ/

معنی: برادر یا خواهر، هم نژاد، هم نیا
معانی دیگر: برادر، خواهر، همشیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of two or more relatives that have at least one parent in common; sister or brother.

- As all her siblings were much older, she often had no one to play with as a child.
[ترجمه A.A] چون همه خواهران و برادرانش خیلی بزرگتر بودند او بعنوان یک کودک اغلب همبازی نداشت
|
[ترجمه samir_8203] چون تمام خواهر برادر هایش از او بزرگتر بودند او اغلب کسی را به عنوان کودک برای بازی ( میتونه همبازی بودن معنی شه ) نداشت
|
[ترجمه رضا] چون همه خواهرها و برادرانش خیلی از او بزرگتر بودند یک بچه که هم سنش باشد پیدا نکرد.
|
[ترجمه گوگل] از آنجایی که همه خواهر و برادرهایش بسیار بزرگتر بودند، او اغلب در کودکی کسی را نداشت که با او بازی کند
[ترجمه ترگمان] چون همه خواهر و خواهرهایش خیلی بزرگ تر بودند، اغلب اوقات کسی را نداشت که با یک بچه بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or characteristic of siblings.

جمله های نمونه

1. She had never overcome her feelings of sibling rivalry .
[ترجمه گوگل]او هرگز بر احساسات خود از رقابت خواهر و برادر غلبه نکرده بود
[ترجمه ترگمان]او هرگز بر احساس رقابت خواهر و برادر خود غلبه نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The term "sibling rivalry" refers to a constellation of feelings.
[ترجمه گوگل]اصطلاح "رقابت خواهر و برادر" به مجموعه ای از احساسات اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]عبارت \"رقابت خواهر و برادر\" به صورت فلکی احساسات اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They felt no sibling rivalry where Joe was concerned.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد جو هیچ رقابتی برای خواهر و برادر احساس نمی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ رقابت برادری در جایی که جو نگران بود را نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But these sibling difficulties are minor beside the difficulties opened up for George W by his little bro.
[ترجمه گوگل]اما این مشکلات خواهر و برادر در کنار مشکلاتی که برادر کوچکش برای جورج دبلیوبلیو گشوده است جزئی هستند
[ترجمه ترگمان]اما این مشکلات sibling در کنار مشکلاتی که برای جرج و برادر کوچکش پیدا می شود، کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just because sibling rivalry is normal doesn't mean you should ignore it.
[ترجمه کیانی] اینکه رقابت بین برادر و خواهر یک مساله طبیعی هست؛اصلا به این معنی نیست که باید نادیده اش بگیری!
|
[ترجمه گوگل]فقط به این دلیل که رقابت خواهر و برادر طبیعی است به این معنی نیست که باید آن را نادیده بگیرید
[ترجمه ترگمان]تنها به این خاطر که رقابت خواهر و برادر به معنای طبیعی نیست که شما باید آن را نادیده بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A recipe for sibling harmony. Individually wrapped laundry.
[ترجمه گوگل]دستور العمل برای هماهنگی خواهر و برادر لباسشویی با بسته بندی جداگانه
[ترجمه ترگمان]یک دستورالعمل برای هماهنگی خواهر و برادر لباس ها را به طور جداگانه بسته بندی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When parents become involved in sibling arguments they have to be very careful not make the situation worse rather than better.
[ترجمه محمدرضا] وقتی والدین در مشاجرات خواهر و برادری فرزندانشان دخالت می کنند باید مراقب باشند تا به جای بهتر کردن اوضاع، آن را بدتر نکنند.
|
[ترجمه گوگل]هنگامی که والدین درگیر مشاجره های خواهر و برادر می شوند، باید بسیار مراقب باشند که وضعیت را بدتر از بهتر شدن نکنند
[ترجمه ترگمان]وقتی پدر و مادر در استدلالات sibling درگیر می شوند باید خیلی مراقب باشند که وضعیت را بدتر نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the last sibling it would be in shreds.
[ترجمه گوگل]توسط آخرین خواهر و برادر آن را به تکه تکه خواهد شد
[ترجمه ترگمان] تا آخرین خواهرت هم تیکه تیکه میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Sibling rivalry?" she asked, frowning at his use of psychological terms.
[ترجمه گوگل]"رقابت خواهر و برادر؟" او با اخم کردن از استفاده او از اصطلاحات روانشناختی پرسید
[ترجمه ترگمان]رقابت Sibling؟ \" در حالی که به استفاده از شرایط روانی اخم کرده بود، پرسید: \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sibling miscreants were in the grasp of the relentless and merciless Jack Clarke.
[ترجمه گوگل]خواهر و برادر شرور در چنگ جک کلارک بی رحم و بی رحم بودند
[ترجمه ترگمان]اشرار sibling در چنگال جک کلارک بی رحم و بی رحم قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was not the only instance of sibling rivalry in the house of Pelops.
[ترجمه گوگل]این تنها نمونه از رقابت خواهر و برادر در خانه پلوپس نبود
[ترجمه ترگمان]این تنها نمونه رقابت خواهر و برادر در خانه of نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those criteria include sibling priority and geographical proximity.
[ترجمه گوگل]این معیارها شامل اولویت خواهر و برادر و نزدیکی جغرافیایی است
[ترجمه ترگمان]این معیارها عبارتند از اولویت و نزدیکی جغرافیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This sibling confection is steamed, not baked, nutty and almost as rich.
[ترجمه گوگل]این شیرینی خواهر و برادر بخارپز، پخته نشده، مغزدار و تقریباً به همان اندازه غنی است
[ترجمه ترگمان]از این مواد مرکب، بخار پخته می شود، نه پخته، معطر و تقریبا به اندازه غنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A bad case of sibling rivalry, it seems.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک مورد بد از رقابت خواهر و برادر
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک مورد بد از رقابت خواهر و برادر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sibling rivalry kills Oedipus' sons.
[ترجمه گوگل]رقابت خواهر و برادر پسران ادیپ را می کشد
[ترجمه ترگمان]رقابت Sibling پسران ادیپ را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برادر یا خواهر (اسم)
sib, sibling

هم نژاد (اسم)
sibling

هم نیا (اسم)
sibling

تخصصی

[کامپیوتر] هم نیا

انگلیسی به انگلیسی

• brother or sister, one who has the same parents as another person
your siblings are your brothers and sisters; a formal word.

پیشنهاد کاربران

Sibling به معنای خواهر یا برادر است. این یک اسم مفرد است که برای اشاره به یک خواهر یا یک برادر به کار می رود.
"My sibling is older than me. " ( خواهر یا برادر من از من بزرگتر است. )
برای اشاره به چند خواهر و برادر، از شکل جمع آن یعنی siblings استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

"I have three siblings. " ( من سه خواهر و برادر دارم. )
"My siblings are coming to visit. " ( خواهر و برادرهای من دارند برای دیدن می آیند. )

• earthling – ساکن زمین
• darling – عزیز / محبوب
• duckling – جوجه اردک
• gosling – جوجه غاز
• sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند آلمانی، واژه هایی مانند "sippe" برای اشاره به اقوام و افراد مرتبط وجود داشت.
...
[مشاهده متن کامل]

• underling – زیردست / فرد رده پایین
• yearling – حیوان یک ساله ( معمولاً اسب یا گاو )
• hireling – مزدبگیر ( معمولاً با بار منفی )
• changeling – بچه ای که به طور جادویی با بچه ی دیگر عوض شده
• foundling – کودک رهاشده ( پیدا شده در خیابان، بدون خانواده )
• starling – سار ( نوعی پرنده ) - بخاطر درخشش پرها در نور مثل ستاره
پسوند - ling اغلب:
• کوچکی یا کودکی چیزی را نشان می دهد ( مثل duckling )
• یا به شکلی شاعرانه یا کهنه، به افراد اشاره می کند ( darling, hireling )
chatgpt

هم شیر. خواهر و برادر
مثال:
Cities are like siblings in a large polygamous family.
شهرها شبیه هم شیرها در یک خانواده بزرگ چند همسری هستند.
در زیست شناسی خواهری است. مثل جفت های خواهری. sibling pairs
🔺 Parents = والدین ( پدر و مادر )
🔸 Spouses = زوج ( زن و شوهر )
🔹 Siblings = همشیر ( خواهر و برادر )
◾️ Niblings = خواهر زاده و برادرزاده
▫️Piblings = خاله و عمو یا عمه و دایی
sibling
sibling ( n ) ( sɪblɪŋ ) =a brother or sister, e. g. squabbles between siblings. sibling rivalry ( competition between brothers and or sisters ) .
sibling
برادر یا خواهر
خواهر و برادر
به معنی خواهر برادر میشه.
در جملاتی که قراره از هردو یعنی هم خواهر و هم برادر نام ببریم از این کلمه استفاده می کنیم.
مثلا من برای اولین بار در جمله ی زیر ازش استفاده کردم👇🏻
Do all siblings argue?
این جمله به این معنی هستش که همه ی خواهر برادرها جر و بحث یا دعوا می کنند؟
خواهر و برادر ❤️👫🏻👩‍❤️‍👨
همشیره . . خواهر یا برادر
البته پَرژن و نقد اون کاربر که گفتند که "همشیر" باید حتما در یک زمان شیرداده باشند، درست نیست. همشیر یعنی از یک شیر نوشیدن. و چون از یک مادر شیر نوشیدن می گوییم همشیر.
هَمشیر.
برَاخوادر = برادر خواهر
خوادر.
همزاده.
البته میشه نامستقیم هم به این مفهوم اِشارهید :
I have five siblings.
ما شش تا بچه ایم.
sibling: brother and sister
خواهر و برادر
همشیر
Noun - countable - formal :
A brother or sister
خواهر یا برادر
خواهر برادر
یعنی نمی خوایم دقیقا به خواهر یا برادر اشاره کنیم
مثلا تو فارسی هم داریم دیگه : من ۲ تا خواهر برادر دارم . . . . . . الان من اینو گفتم شما فهمیدید من دقیقا خواهر دارم یا برادر ؟؟

...
[مشاهده متن کامل]

اینم دقیقا همون هستش 😁😁
پ. ن ::: چرا نظر خواهر ناتنی ، برادر ناتنی و . . . . هستش پاک نشده ؟؟؟ این معنی اشتباه هستش 😑

از آن دوستی که نوشته خواهر و برادر ناتنی که بگذریم ( چرا نظرش هنوز حذف نشده؟؟؟ ) ، sibling یعنی افرادی که یا از یک پدر و مادر به دنیا آمده اند یا از یک مادر یا از یک پدر هستند پس لزوما به معنای ناتنی یا تنی نیست. بهتر است همان خواهر و برادرها/ خواهران و برادران بنویسیم یا از کلمه همزادگان یا همزاده ها استفاده کنیم.
...
[مشاهده متن کامل]

بدیهی است که معنا در کانتکس مشخص است و کسی برداشت تخیلی نمی کند.

هم شیر: برادر و خواهر را گویند، sibling یا بَرخا
خواهر یا برادر که میتوانند تنی یا ناتنی باشند بدین صورت که این خواهر و برادر یا از مادر مشترک و دو پدر متفاوت باشند یا از پدر مشترک و دو مادر متفاوت باشند
هم شیر ( در روانشناسی )
خواهر یا برادر
برادر یا خواهر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس