• : تعریف: one of two or more relatives that have at least one parent in common; sister or brother.
- As all her siblings were much older, she often had no one to play with as a child.
[ترجمه A.A] چون همه خواهران و برادرانش خیلی بزرگتر بودند او بعنوان یک کودک اغلب همبازی نداشت
|
[ترجمه samir_8203] چون تمام خواهر برادر هایش از او بزرگتر بودند او اغلب کسی را به عنوان کودک برای بازی ( میتونه همبازی بودن معنی شه ) نداشت
|
[ترجمه رضا] چون همه خواهرها و برادرانش خیلی از او بزرگتر بودند یک بچه که هم سنش باشد پیدا نکرد.
|
[ترجمه گوگل] از آنجایی که همه خواهر و برادرهایش بسیار بزرگتر بودند، او اغلب در کودکی کسی را نداشت که با او بازی کند [ترجمه ترگمان] چون همه خواهر و خواهرهایش خیلی بزرگ تر بودند، اغلب اوقات کسی را نداشت که با یک بچه بازی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or characteristic of siblings.
جمله های نمونه
1. She had never overcome her feelings of sibling rivalry .
[ترجمه گوگل]او هرگز بر احساسات خود از رقابت خواهر و برادر غلبه نکرده بود [ترجمه ترگمان]او هرگز بر احساس رقابت خواهر و برادر خود غلبه نکرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The term "sibling rivalry" refers to a constellation of feelings.
[ترجمه گوگل]اصطلاح "رقابت خواهر و برادر" به مجموعه ای از احساسات اشاره دارد [ترجمه ترگمان]عبارت \"رقابت خواهر و برادر\" به صورت فلکی احساسات اشاره دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They felt no sibling rivalry where Joe was concerned.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد جو هیچ رقابتی برای خواهر و برادر احساس نمی کردند [ترجمه ترگمان]آن ها هیچ رقابت برادری در جایی که جو نگران بود را نداشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But these sibling difficulties are minor beside the difficulties opened up for George W by his little bro.
[ترجمه گوگل]اما این مشکلات خواهر و برادر در کنار مشکلاتی که برادر کوچکش برای جورج دبلیوبلیو گشوده است جزئی هستند [ترجمه ترگمان]اما این مشکلات sibling در کنار مشکلاتی که برای جرج و برادر کوچکش پیدا می شود، کوچک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Just because sibling rivalry is normal doesn't mean you should ignore it.
[ترجمه کیانی] اینکه رقابت بین برادر و خواهر یک مساله طبیعی هست؛اصلا به این معنی نیست که باید نادیده اش بگیری!
|
[ترجمه گوگل]فقط به این دلیل که رقابت خواهر و برادر طبیعی است به این معنی نیست که باید آن را نادیده بگیرید [ترجمه ترگمان]تنها به این خاطر که رقابت خواهر و برادر به معنای طبیعی نیست که شما باید آن را نادیده بگیرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A recipe for sibling harmony. Individually wrapped laundry.
[ترجمه گوگل]دستور العمل برای هماهنگی خواهر و برادر لباسشویی با بسته بندی جداگانه [ترجمه ترگمان]یک دستورالعمل برای هماهنگی خواهر و برادر لباس ها را به طور جداگانه بسته بندی کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When parents become involved in sibling arguments they have to be very careful not make the situation worse rather than better.
[ترجمه محمدرضا] وقتی والدین در مشاجرات خواهر و برادری فرزندانشان دخالت می کنند باید مراقب باشند تا به جای بهتر کردن اوضاع، آن را بدتر نکنند.
|
[ترجمه گوگل]هنگامی که والدین درگیر مشاجره های خواهر و برادر می شوند، باید بسیار مراقب باشند که وضعیت را بدتر از بهتر شدن نکنند [ترجمه ترگمان]وقتی پدر و مادر در استدلالات sibling درگیر می شوند باید خیلی مراقب باشند که وضعیت را بدتر نکنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. By the last sibling it would be in shreds.
[ترجمه گوگل]توسط آخرین خواهر و برادر آن را به تکه تکه خواهد شد [ترجمه ترگمان] تا آخرین خواهرت هم تیکه تیکه میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. "Sibling rivalry?" she asked, frowning at his use of psychological terms.
[ترجمه گوگل]"رقابت خواهر و برادر؟" او با اخم کردن از استفاده او از اصطلاحات روانشناختی پرسید [ترجمه ترگمان]رقابت Sibling؟ \" در حالی که به استفاده از شرایط روانی اخم کرده بود، پرسید: \" \" \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The sibling miscreants were in the grasp of the relentless and merciless Jack Clarke.
[ترجمه گوگل]خواهر و برادر شرور در چنگ جک کلارک بی رحم و بی رحم بودند [ترجمه ترگمان]اشرار sibling در چنگال جک کلارک بی رحم و بی رحم قرار داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This was not the only instance of sibling rivalry in the house of Pelops.
[ترجمه گوگل]این تنها نمونه از رقابت خواهر و برادر در خانه پلوپس نبود [ترجمه ترگمان]این تنها نمونه رقابت خواهر و برادر در خانه of نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Those criteria include sibling priority and geographical proximity.
[ترجمه گوگل]این معیارها شامل اولویت خواهر و برادر و نزدیکی جغرافیایی است [ترجمه ترگمان]این معیارها عبارتند از اولویت و نزدیکی جغرافیایی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This sibling confection is steamed, not baked, nutty and almost as rich.
[ترجمه گوگل]این شیرینی خواهر و برادر بخارپز، پخته نشده، مغزدار و تقریباً به همان اندازه غنی است [ترجمه ترگمان]از این مواد مرکب، بخار پخته می شود، نه پخته، معطر و تقریبا به اندازه غنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A bad case of sibling rivalry, it seems.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک مورد بد از رقابت خواهر و برادر [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک مورد بد از رقابت خواهر و برادر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sibling rivalry kills Oedipus' sons.
[ترجمه گوگل]رقابت خواهر و برادر پسران ادیپ را می کشد [ترجمه ترگمان]رقابت Sibling پسران ادیپ را کشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
برادر یا خواهر (اسم)
sib, sibling
هم نژاد (اسم)
sibling
هم نیا (اسم)
sibling
تخصصی
[کامپیوتر] هم نیا
انگلیسی به انگلیسی
• brother or sister, one who has the same parents as another person your siblings are your brothers and sisters; a formal word.
پیشنهاد کاربران
هم شیر. خواهر و برادر مثال: Cities are like siblings in a large polygamous family. شهرها شبیه هم شیرها در یک خانواده بزرگ چند همسری هستند.
در زیست شناسی خواهری است. مثل جفت های خواهری. sibling pairs
🔺 Parents = والدین ( پدر و مادر ) 🔸 Spouses = زوج ( زن و شوهر ) 🔹 Siblings = همشیر ( خواهر و برادر ) ◾️ Niblings = خواهر زاده و برادرزاده ▫️Piblings = خاله و عمو یا عمه و دایی
sibling ( n ) ( sɪblɪŋ ) =a brother or sister, e. g. squabbles between siblings. sibling rivalry ( competition between brothers and or sisters ) .
برادر یا خواهر خواهر و برادر
به معنی خواهر برادر میشه. در جملاتی که قراره از هردو یعنی هم خواهر و هم برادر نام ببریم از این کلمه استفاده می کنیم. مثلا من برای اولین بار در جمله ی زیر ازش استفاده کردم👇🏻 Do all siblings argue? این جمله به این معنی هستش که همه ی خواهر برادرها جر و بحث یا دعوا می کنند؟
خواهر و برادر ❤️👫🏻👩❤️👨
همشیره . . خواهر یا برادر
البته پَرژن و نقد اون کاربر که گفتند که "همشیر" باید حتما در یک زمان شیرداده باشند، درست نیست. همشیر یعنی از یک شیر نوشیدن. و چون از یک مادر شیر نوشیدن می گوییم همشیر.
هَمشیر. برَاخوادر = برادر خواهر خوادر. همزاده. البته میشه نامستقیم هم به این مفهوم اِشارهید : I have five siblings. ما شش تا بچه ایم.
sibling: brother and sister
خواهر و برادر همشیر
Noun - countable - formal : A brother or sister خواهر یا برادر
خواهر برادر یعنی نمی خوایم دقیقا به خواهر یا برادر اشاره کنیم مثلا تو فارسی هم داریم دیگه : من ۲ تا خواهر برادر دارم . . . . . . الان من اینو گفتم شما فهمیدید من دقیقا خواهر دارم یا برادر ؟؟ ... [مشاهده متن کامل]
اینم دقیقا همون هستش 😁😁 پ. ن ::: چرا نظر خواهر ناتنی ، برادر ناتنی و . . . . هستش پاک نشده ؟؟؟ این معنی اشتباه هستش 😑
از آن دوستی که نوشته خواهر و برادر ناتنی که بگذریم ( چرا نظرش هنوز حذف نشده؟؟؟ ) ، sibling یعنی افرادی که یا از یک پدر و مادر به دنیا آمده اند یا از یک مادر یا از یک پدر هستند پس لزوما به معنای ناتنی یا تنی نیست. بهتر است همان خواهر و برادرها/ خواهران و برادران بنویسیم یا از کلمه همزادگان یا همزاده ها استفاده کنیم. ... [مشاهده متن کامل]
بدیهی است که معنا در کانتکس مشخص است و کسی برداشت تخیلی نمی کند.
هم شیر: برادر و خواهر را گویند، sibling یا بَرخا
خواهر یا برادر که میتوانند تنی یا ناتنی باشند بدین صورت که این خواهر و برادر یا از مادر مشترک و دو پدر متفاوت باشند یا از پدر مشترک و دو مادر متفاوت باشند