فعل کمکی ( auxiliary verb )
• (1) تعریف: used to indicate that some action is advisable, advantageous, or important for one to do.
• مشابه: need
• مشابه: need
- You have a fever, and you should stay in bed.
[ترجمه رشاد مصور] شما تب دارید و باید استراحت کنید.|
[ترجمه عباس.ع] شما تب دارید و بهتره که در رختخواب بمانید ( استراحت کنید )|
[ترجمه گوگل] شما تب دارید و باید در رختخواب بمانید[ترجمه ترگمان] تو تب داری و باید روی تخت بمونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I should go home now; it's getting late and I have to get up early.
[ترجمه F] من الان باید بروم خانه داره دیر میشه و من باید زود ازخواب بیدار بشم|
[ترجمه محمد اکبری] الان من باید برم خونه داره دیر میشه و من صبح زود باید بیدار شم|
[ترجمه گوگل] الان باید برم خونه داره دیر میشه و باید زود بیدار بشم[ترجمه ترگمان] من باید برم خونه، داره دیر می شه و من باید زود از خواب بیدار بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He should invest in a good mutual fund.
[ترجمه شیوا] الان من باید خونه برم ، داره دیر می شه و من مجبورم زود پاشم.|
[ترجمه گوگل] او باید در یک صندوق سرمایه گذاری خوب سرمایه گذاری کند[ترجمه ترگمان] او باید در یک صندوق سرمایه گذاری خوب سرمایه گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We all know we should eat more fruits and vegetables.
[ترجمه گوگل] همه ما می دانیم که باید میوه و سبزیجات بیشتری بخوریم
[ترجمه ترگمان] همه ما می دانیم که باید میوه و سبزیجات بیشتری بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] همه ما می دانیم که باید میوه و سبزیجات بیشتری بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: used to indicate what can be reasonably expected based on logical inference.
- They said ten o'clock, so they should be here soon.
[ترجمه Tara] آنها گفتند ساعت ۱۰ است، پس آنها باید به زودی اینجا باشند.|
[ترجمه گوگل] گفتند ساعت ده پس باید زودتر بیایند[ترجمه ترگمان] آن ها گفتند که ساعت ده است، بنابراین آن ها باید به زودی به اینجا بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He hasn't eaten since early this morning, so he should be pretty hungry when he gets back.
[ترجمه Sam] او از صبح غذا نخورده، بنابراین وقتی برگردد خیلی گرسنه خواهد بود|
[ترجمه گوگل] او از صبح زود چیزی نخورده است، بنابراین وقتی برگشت باید خیلی گرسنه باشد[ترجمه ترگمان] او از صبح زود غذا نخورده، بنابراین وقتی برگردد خیلی گرسنه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: used to express someone's opinion of the proper behavior, functioning, or state of something, even if it does not reflect reality.
- Men should act decisively, don't you agree?
[ترجمه گوگل] مردها باید قاطعانه رفتار کنند، موافق نیستی؟
[ترجمه ترگمان] مردان باید قاطعانه عمل کنند، موافق نیستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مردان باید قاطعانه عمل کنند، موافق نیستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These packages should be easy to open, but they're just impossible without a scissors.
[ترجمه گوگل] این بسته ها باید به راحتی باز شوند، اما بدون قیچی غیرممکن هستند
[ترجمه ترگمان] این بسته ها باید آسان باشند، اما بدون قیچی کردن غیر ممکن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این بسته ها باید آسان باشند، اما بدون قیچی کردن غیر ممکن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Why is this hammer on the kitchen table? It should be with the tools in the basement.
[ترجمه گوگل] چرا این چکش روی میز آشپزخانه است؟ باید با ابزار در زیرزمین باشد
[ترجمه ترگمان] چرا این چکش روی میز آشپزخانه است؟ باید با ابزار زیر زمین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چرا این چکش روی میز آشپزخانه است؟ باید با ابزار زیر زمین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: used to express the possibility of something happening although it is considered very unlikely (used in conditional clauses beginning with "if," or at the beginning of a clause, inverting with the subject, but having the same meaning as if the clause began with "if").
- If any accident should happen, here is the number to call.
[ترجمه شیوا] اگر حادثه ای رخ بده ، به شماره ای که اینجا هست زنگ بزنید.|
[ترجمه گوگل] اگر حادثه ای رخ دهد، شماره تماس در اینجا آمده است[ترجمه ترگمان] اگر هر حادثه ای باید اتفاق بیفتد، این رقم را باید فراخوانی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This insurance policy will protect your family should you die while you are still young.
[ترجمه پری] اگر شما در جوانی فوت شوید این سیاست بیمه از خانواده شما حمایت خواهد کرد .|
[ترجمه شیوا] درصورتیکه شما در زمان جوانی بمیرید این سیاست بیمه از خانواده ی شما حمایت خواهد کرد.|
[ترجمه گوگل] این بیمه نامه از خانواده شما محافظت می کند در صورتی که شما هنوز جوان هستید بمیرید[ترجمه ترگمان] این سیاست بیمه از خانواده شما محافظت خواهد کرد اگر شما هنوز جوان هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- If she should refuse, we will have to consider another candidate.
[ترجمه مهدی] اگر یه وقت او خودداری کند ما مجبورخواهیم بود نامزددیگری را درنظربگیریم|
[ترجمه Mh] اگر احیاناً امتناع کند، باید نامزد دیگری را در نظر بگیریم. البته این جمله رو هم این مدلی میشه بیان کرد: if she happen to refuse, we will have to consider another candidate|
[ترجمه گوگل] اگر او امتناع کند، باید نامزد دیگری را بررسی کنیم[ترجمه ترگمان] اگر او امتناع کند، ما باید نامزد دیگری را در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: past tense of "shall" (used after verbs in the past tense that express speech or thoughts).
- I thought I should never see him again.
[ترجمه ن.ر] من فکر میکردم نباید هرگز اورا دوباره ببینم|
[ترجمه گوگل] فکر کردم دیگر نباید او را ببینم[ترجمه ترگمان] فکر می کردم دیگر نباید او را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I told her I should return in the spring.
[ترجمه گوگل] به او گفتم باید در بهار برگردم
[ترجمه ترگمان] به او گفتم که باید در بهار برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به او گفتم که باید در بهار برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید