shoring

/ˈʃɔːrɪŋ//ˈʃɔːrɪŋ/

معنی: شمع زنی
معانی دیگر: عمل مستحکم سازی با پادیر و شمع، پشت بندسازی (رجوع شود به: shore)، شمع زنی در ساختمان، پیاده شدن در ساحل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of supporting or propping up with shores.

(2) تعریف: a system of shores, or shores collectively.

جمله های نمونه

1. Once on shore, we pray no more.
[ترجمه گوگل]وقتی به ساحل رسیدیم، دیگر دعا نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]یک بار در ساحل دیگر دعا نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Little boats must keep the shores.
[ترجمه گوگل]قایق های کوچک باید سواحل را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]قایق های کوچک باید ساحل را نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fiercest agonies have shorest reign.
[ترجمه گوگل]سخت ترین رنج ها کوتاه ترین سلطنت را دارند
[ترجمه ترگمان]The agonies سلطنت shorest دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When the storm rose on the river, they had to bale out to reach the shore safely.
[ترجمه گوگل]وقتی طوفان بر روی رودخانه بلند شد، آنها مجبور شدند عدل را بیرون بیاورند تا سالم به ساحل برسند
[ترجمه ترگمان]وقتی طوفان بر روی رودخانه بالا آمد ناچار شدند تا با سلامت به ساحل برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The water gets quite shallow towards the shore.
[ترجمه گوگل]آب به سمت ساحل بسیار کم عمق می شود
[ترجمه ترگمان]آب نسبت به ساحل بسیار کم عمق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mountain peaks recede into the distance as one leaves the shore.
[ترجمه گوگل]قله‌های کوه با خروج از ساحل به دوردست‌ها فرو می‌روند
[ترجمه ترگمان]قله های کوه به فاصله یک برگ از ساحل به سمت فاصله حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We wandered along the shore, stepping over the flotsam that had washed up in the night.
[ترجمه گوگل]ما در امتداد ساحل پرسه زدیم، از روی فلوتسام که در شب آب شده بود، قدم گذاشتیم
[ترجمه ترگمان]در طول ساحل سرگردان بودیم و از over که در شب شسته بود، قدم می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The dream is the other shore, the reality is that on this side, action is the bridge connecting.
[ترجمه گوگل]رویا ساحل دیگر است، واقعیت این است که در این سوی عمل پل ارتباطی است
[ترجمه ترگمان]این رویا، ساحل دیگر است، واقعیت این است که در این طرف، اقدام پل ارتباطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The land inclines towards the shore.
[ترجمه گوگل]زمین به سمت ساحل متمایل می شود
[ترجمه ترگمان]به خشکی نزدیک ساحل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My heart beats her waves at the shore of the world and writes upon it her signature in tears with the words, "I love thee.
[ترجمه گوگل]قلبم امواجش را در ساحل دنیا می‌کوبد و امضای اشک را روی آن می‌نویسد با این جمله: «دوستت دارم
[ترجمه ترگمان]قلب من در ساحل جهان حرکت می کند و امضای او را با کلمات با کلمات نوشته، من دوستت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was standing on the shore.
[ترجمه گوگل]او در ساحل ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]کنار ساحل ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We had to shore up the damaged wall.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم دیوار آسیب دیده را محکم کنیم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدیم دیوار آسیب دیده رو جمع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Meg was pointing towards the far shore.
[ترجمه گوگل]مگ به سمت ساحل دور اشاره می کرد
[ترجمه ترگمان]مگ در حالی که به ساحل دور اشاره می کرد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I sat on the shore and looked at the sea.
[ترجمه گوگل]کنار ساحل نشستم و به دریا نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]روی ساحل نشستم و به دریا نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمع زنی (اسم)
shoring

تخصصی

[عمران و معماری] شمعبندی - شمع زدن
[زمین شناسی] شمع زنی

پیشنهاد کاربران

تکیه کردن
shoring ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: شمع‏زنی
تعریف: قرار دادن جک یا الوار در زیر سازه برای جلوگیری از شکستن یا تکان خوردن یا ثابت نگه داشتن کشتی در حوض خشک

بپرس