[ترجمه گوگل]بهتر است او را دور کنید [ترجمه ترگمان]بهتره برش دار ین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Go and shoo that cat away before it catches a bird.
[ترجمه نسرین رنجبر] برو قبل از اینکه اون گربه یه پرنده بگیره کیشش کن بره.
|
[ترجمه گوگل]برو و آن گربه را قبل از اینکه پرنده ای را بگیرد، دور کن [ترجمه ترگمان]برو و اون گربه رو قبل از اینکه یه پرنده به شه پاک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He notes that his lawyers regularly shoo away concessionaires who use images of the Empire State Building without permission.
[ترجمه گوگل]او خاطرنشان می کند که وکلای او مرتباً صاحبان امتیازی را که بدون اجازه از تصاویر ساختمان امپایر استیت استفاده می کنند، دور می کنند [ترجمه ترگمان]او متذکر می شود که وکلای او به طور منظم صاحب concessionaires هستند که از تصاویر ساختمان امپایر استیت بدون اجازه استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I come outside and shoo Grandpa off the mower again.
[ترجمه نسرین رنجبر] بیرون میام و باز پدربزرگ رو از کنار ماشین چمن زنی دور میکنم.
|
[ترجمه گوگل]بیرون می آیم و پدربزرگ را دوباره از ماشین چمن زنی پرت می کنم [ترجمه ترگمان] من بیرون میام و می بینم که دوباره بابابزرگ رو از ماشین چمن زنی نجات بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The police on duty tried to shoo away the crowd by using a loud-speaker.
[ترجمه گوگل]پلیس وظیفه با استفاده از بلندگو سعی کرد جمعیت را از خود دور کند [ترجمه ترگمان]پلیس در حال انجام وظیفه سعی کرد با استفاده از یک سخنگوی بلند از جمعیت دور شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Diana is a shoo - in to win a scholarship.
[ترجمه نسرین رنجبر] دیانا حتماً برندۀ این بورسیه تحصیلی خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]دایانا برای برنده شدن در بورسیه تحصیلی است [ترجمه ترگمان]دیانا برای برنده شدن بورسیه برنده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I am a shoo - in for a job at this company.
[ترجمه نسرین رنجبر] من حتماً یه کاری تو این شرکت پیدا میکنم.
[ترجمه نسرین رنجبر] اوحتماً صاحب یکی از کرسی های مجلس سنا خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]او برای کرسی سنا طرفدار است [ترجمه ترگمان]اون یه shoo برای کرسی مجلس سنا داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Reagan was a shoo - in in the 1984 presidential election.
[ترجمه گوگل]ریگان در انتخابات ریاستجمهوری سال 1984 یک طرفدار بود [ترجمه ترگمان]ریگان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۴ برنده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Martins is a shoo - in for the presidency . The other candidates don't have a chance.
[ترجمه نسرین رنجبر] مارتین حتماً در انتخابات پیروز میشود. کاندیداهای دیگر شانسی برای پیروزی ندارند.
|
[ترجمه گوگل]مارتینز برای ریاستجمهوری پیشگام است بقیه نامزدها شانسی ندارند [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Shoo those birds away, they're eating my garden seeds!
[ترجمه گوگل]آن پرندگان را دور بریزید، آنها دارند دانه های باغ من را می خورند! [ترجمه ترگمان]آن پرندگان را دور کنید، دارند بذر باغ مرا می خورند! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Lola:Maybe you would have to help me shoo a few down the plug hole?shoo, shoo, shoo!
[ترجمه گوگل]لولا:شاید باید به من کمک کنی که چند تا از سوراخ پریز رو پایین بیارم؟ شو، شو، شو! [ترجمه ترگمان]لولا، شاید تو باید کم کم کنی چند تا سوراخ رو سوراخ کنم؟ کیش کیش کیش کیش کیش کیش کیش کیش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is a shoo - in for the office of mayor.
[ترجمه گوگل]او برای دفتر شهردار است [ترجمه ترگمان] اون یه \"shoo\" - ه برای دفتر شهردار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There's no way he can lose. He's a shoo - in.
[ترجمه گوگل]راهی نیست که ببازد او یک شو - این است [ترجمه ترگمان]هیچ راهی نداره که بتونه از دست بره اون یک shoo [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کیش کیش کردن (فعل)
shoo
باکیش فرار دادن (فعل)
shoo
انگلیسی به انگلیسی
• drive away, send away, tell a person or animal to go away go away!, get out! (used to drive away a person or animal) if you shoo an animal or a person somewhere, you make them go there by waving your hands or arms at them; an informal word. you say `shoo!' to an animal to make it go away; an informal word.
پیشنهاد کاربران
با استفاده از زور کسی را مجبور به ترکِ یک مکان کردن . تقاضای رفتن از جایی را از کسی کردن “ I'll have to shoo you out of here now” “Oppenheimer goes about doing the job as best as he can do it, but the security people are like flies on a hot summer day. They are constantly buzzing around him. They’re constantly annoying him. He does his best to shoo them away. ” ... [مشاهده متن کامل]
بیا این گربه رو از پیش من دور کن کیش کیش
پیش پیش
کیش - کیشته - پیشته - برو Shoo, shoo, scram Scram هم همین معنی رو داره. یعنی پیشته. گمشو تعریف و مثال برای scram often used as a command to tell a person or animal to leave Scram! You're not wanted here!