shoo

/ˈʃuː//ʃuː/

معنی: کیش کیش کردن، باکیش فرار دادن
معانی دیگر: (ندایی که برای دور کردن مرغ و سگ و غیره به کار می رود) چخ !، برو!، کیش برای راندن مره وغیره کیش کردن

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: Get away! Go away! (used to frighten away pests of various kinds).
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: shoos, shooing, shooed
• : تعریف: to urge (a person or animal) to leave; drive away.

جمله های نمونه

1. Shoo, all of you, I'm busy!
[ترجمه نسرین رنجبر] یالا برید بیرون، همه تون، سرم شلوغه.
|
[ترجمه گوگل]شو همه شما سرم شلوغه
[ترجمه ترگمان]دور شو، همه تون، من کار دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You'd better shoo him away.
[ترجمه نسرین رنجبر] بهتره دکش کنی بره.
|
[ترجمه گوگل]بهتر است او را دور کنید
[ترجمه ترگمان]بهتره برش دار ین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Go and shoo that cat away before it catches a bird.
[ترجمه نسرین رنجبر] برو قبل از اینکه اون گربه یه پرنده بگیره کیشش کن بره.
|
[ترجمه گوگل]برو و آن گربه را قبل از اینکه پرنده ای را بگیرد، دور کن
[ترجمه ترگمان]برو و اون گربه رو قبل از اینکه یه پرنده به شه پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He notes that his lawyers regularly shoo away concessionaires who use images of the Empire State Building without permission.
[ترجمه گوگل]او خاطرنشان می کند که وکلای او مرتباً صاحبان امتیازی را که بدون اجازه از تصاویر ساختمان امپایر استیت استفاده می کنند، دور می کنند
[ترجمه ترگمان]او متذکر می شود که وکلای او به طور منظم صاحب concessionaires هستند که از تصاویر ساختمان امپایر استیت بدون اجازه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I come outside and shoo Grandpa off the mower again.
[ترجمه نسرین رنجبر] بیرون میام و باز پدربزرگ رو از کنار ماشین چمن زنی دور میکنم.
|
[ترجمه گوگل]بیرون می آیم و پدربزرگ را دوباره از ماشین چمن زنی پرت می کنم
[ترجمه ترگمان] من بیرون میام و می بینم که دوباره بابابزرگ رو از ماشین چمن زنی نجات بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The police on duty tried to shoo away the crowd by using a loud-speaker.
[ترجمه گوگل]پلیس وظیفه با استفاده از بلندگو سعی کرد جمعیت را از خود دور کند
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال انجام وظیفه سعی کرد با استفاده از یک سخنگوی بلند از جمعیت دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Diana is a shoo - in to win a scholarship.
[ترجمه نسرین رنجبر] دیانا حتماً برندۀ این بورسیه تحصیلی خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]دایانا برای برنده شدن در بورسیه تحصیلی است
[ترجمه ترگمان]دیانا برای برنده شدن بورسیه برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am a shoo - in for a job at this company.
[ترجمه نسرین رنجبر] من حتماً یه کاری تو این شرکت پیدا میکنم.
|
[ترجمه گوگل]من برای کار در این شرکت هستم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is a shoo - in for the Senate seat.
[ترجمه نسرین رنجبر] اوحتماً صاحب یکی از کرسی های مجلس سنا خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]او برای کرسی سنا طرفدار است
[ترجمه ترگمان]اون یه shoo برای کرسی مجلس سنا داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Reagan was a shoo - in in the 1984 presidential election.
[ترجمه گوگل]ریگان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1984 یک طرفدار بود
[ترجمه ترگمان]ریگان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۴ برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Martins is a shoo - in for the presidency . The other candidates don't have a chance.
[ترجمه نسرین رنجبر] مارتین حتماً در انتخابات پیروز میشود. کاندیداهای دیگر شانسی برای پیروزی ندارند.
|
[ترجمه گوگل]مارتینز برای ریاست‌جمهوری پیشگام است بقیه نامزدها شانسی ندارند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shoo those birds away, they're eating my garden seeds!
[ترجمه گوگل]آن پرندگان را دور بریزید، آنها دارند دانه های باغ من را می خورند!
[ترجمه ترگمان]آن پرندگان را دور کنید، دارند بذر باغ مرا می خورند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lola:Maybe you would have to help me shoo a few down the plug hole?shoo, shoo, shoo!
[ترجمه گوگل]لولا:شاید باید به من کمک کنی که چند تا از سوراخ پریز رو پایین بیارم؟ شو، شو، شو!
[ترجمه ترگمان]لولا، شاید تو باید کم کم کنی چند تا سوراخ رو سوراخ کنم؟ کیش کیش کیش کیش کیش کیش کیش کیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is a shoo - in for the office of mayor.
[ترجمه گوگل]او برای دفتر شهردار است
[ترجمه ترگمان] اون یه \"shoo\" - ه برای دفتر شهردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There's no way he can lose. He's a shoo - in.
[ترجمه گوگل]راهی نیست که ببازد او یک شو - این است
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی نداره که بتونه از دست بره اون یک shoo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کیش کیش کردن (فعل)
shoo

باکیش فرار دادن (فعل)
shoo

انگلیسی به انگلیسی

• drive away, send away, tell a person or animal to go away
go away!, get out! (used to drive away a person or animal)
if you shoo an animal or a person somewhere, you make them go there by waving your hands or arms at them; an informal word.
you say `shoo!' to an animal to make it go away; an informal word.

پیشنهاد کاربران

با استفاده از زور کسی را مجبور به ترکِ یک مکان کردن
. تقاضای رفتن از جایی را از کسی کردن
“ I'll have to shoo you out of here now”
“Oppenheimer goes about doing the job as best as he can do it, but the security people are like flies on a hot summer day. They are constantly buzzing around him. They’re constantly annoying him. He does his best to shoo them away. ”
...
[مشاهده متن کامل]

بیا این گربه رو از پیش من دور کن
کیش کیش
پیش پیش
کیش - کیشته - پیشته - برو
Shoo, shoo, scram
Scram هم همین معنی رو داره. یعنی پیشته. گمشو
تعریف و مثال برای scram
often used as a command to tell a person or animal to leave
Scram! You're not wanted here!
پیشته
برای فراری دادن گربه

بپرس