shim

/ˈʃɪm//ˈʃɪm/

معنی: بیلچه، توفال، بیلچه زدن، هموار کردن
معانی دیگر: (فلز یا چوب یا سنگ) گوه (برای تراز کردن سنگ و آجر در بنایی)، لایی، (در گچکاری و قرنیس سازی) درزگیر، خط سفید پیشانی اسب، نظر، یک نگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin wedge or slip of wood, metal, or other material inserted to level something, or to make parts, as of a door frame or machine, fit better.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: shims, shimming, shimmed
• : تعریف: to level or otherwise adjust by inserting a shim.

جمله های نمونه

1. Uncle Shim laid lavish praise on my parents for the quality of the food, the effort in preparation.
[ترجمه گوگل]عمو شیم از پدر و مادرم به خاطر کیفیت غذا و تلاش در آماده سازی تمجید فراوانی کرد
[ترجمه ترگمان]عمو shim تعریف و تمجید زیادی از پدر و مادرم به خاطر کیفیت غذا و تلاش برای آمادگی به خرج داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Uncle Shim brought high-tea lunches, dim sum, for us.
[ترجمه گوگل]عمو شیم برای ما ناهارهای پرچای، دیم سام آورد
[ترجمه ترگمان]عمو shim ناهار high رو برای ما آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Uncle Shim and I took the bus.
[ترجمه گوگل]من و عمو شیم سوار اتوبوس شدیم
[ترجمه ترگمان] عمو \"shim\" و من اتوبوس رو برداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Uncle Shim shared these thoughts both as a courtesy to our family and as instruction to me.
[ترجمه گوگل]عمو شیم این افکار را هم به عنوان احترام به خانواده ما و هم به عنوان آموزش برای من در میان گذاشت
[ترجمه ترگمان]عمو shim این افکار را به عنوان احترام به خانواده ما و دستورها لازم برای من اختصاص داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shim is a top scholar, very, very smart.
[ترجمه گوگل]شیم یک دانشمند عالی، بسیار بسیار باهوش است
[ترجمه ترگمان]shim یک دانشمند ارشد، بسیار بسیار باهوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Uncle Shim would dab his mouth with a silk handkerchief, adjusting his green jade bowtie.
[ترجمه گوگل]عمو شیم با دستمال ابریشمی دهانش را می کشید و پاپیون یشمی سبزش را مرتب می کرد
[ترجمه ترگمان]عمو shim با دستمال ابریشمی خود را کنار می زد و پاپیون سبز خود را مرتب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Uncle Shim arrived in our house like a tired memory, almost forgotten.
[ترجمه گوگل]عمو شیم مثل یک خاطره خسته و تقریبا فراموش شده وارد خانه ما شد
[ترجمه ترگمان]عمو shim مثل یک خاطره خسته به خانه ما آمد و تقریبا فراموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Add the sealed shim between the two flanges and then screw down the bolt.
[ترجمه گوگل]شیم مهر و موم شده را بین دو فلنج اضافه کنید و سپس پیچ را پیچ کنید
[ترجمه ترگمان]دوتا مهره مهر و موم شده بین دوتا flanges و بعدش پیچ رو پیچ کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Aluminum Frame Shim Bracket is for use with aluminum frame glass doors.
[ترجمه گوگل]براکت شیم فریم آلومینیومی برای استفاده با درب های شیشه ای فریم آلومینیومی است
[ترجمه ترگمان]قاب آلومینیومی Frame Bracket برای استفاده با پنجره های شیشه ای قاب آلومینیومی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you feel that the neck does not fit the cavity because the cavity is too wide or too low, get your guitar to an experienced luthier who will "shim" it.
[ترجمه گوگل]اگر احساس می‌کنید که گردن با حفره مناسب نیست، زیرا حفره خیلی پهن یا خیلی کم است، گیتار خود را به یک طراح باتجربه بسپارید که آن را «شیم» کند
[ترجمه ترگمان]اگر احساس می کنید که گردنش به اندازه حفره مناسب نیست، این حفره بیش از حد پهن است و یا خیلی کم است، گیتار خود را به یک luthier باتجربه تبدیل کنید که این مهره را \"مهره\" می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Add sealed shim between the two flanges and then lock down the bolt equably.
[ترجمه گوگل]شیم مهر و موم شده را بین دو فلنج اضافه کنید و سپس پیچ را به طور مساوی قفل کنید
[ترجمه ترگمان]مهره محکم بین دو لبه را اضافه کرده و بعد قفل پیچ را قفل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If needing, you may insert right shim under the switchgear while installing and adjusting.
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز، هنگام نصب و تنظیم، می توانید شیم سمت راست را زیر تابلو برق قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اگر نیاز دارید، ممکن است در هنگام نصب و تنظیم، مهره راست را زیر نور قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shim Changmin was singing in front there.
[ترجمه گوگل]شیم چانگمین جلوی اونجا آواز میخوند
[ترجمه ترگمان]shim Changmin در آنجا آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shim Marom (PMP) has been involved in the business implementation of IT projects in New Zealand and Australia.
[ترجمه گوگل]شیم ماروم (PMP) در اجرای تجاری پروژه های فناوری اطلاعات در نیوزلند و استرالیا مشارکت داشته است
[ترجمه ترگمان]shim Marom (PMP)در اجرای کسب وکار پروژه های IT در نیوزیلند و استرالیا دست داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیلچه (اسم)
paddle, dibber, dibble, shovel, spade, shim

توفال (اسم)
slat, shingle, splint, shim, spall, lath

بیلچه زدن (فعل)
shim

هموار کردن (فعل)
even, grade, smooth, shim

تخصصی

[عمران و معماری] ورقه تنظیم تراز
[زمین شناسی] لایی، لاتون، فاصله پر کن، توفال، بیلچه، ورقه تنظیم تراز

انگلیسی به انگلیسی

• thin wedge of wood or metal placed into empty spaces to provide support or balance

پیشنهاد کاربران

بپرس