shia

/ˈʃiːə//ˈʃiːə/

shiite شیعه، پیرو مذهب شیعه

جمله های نمونه

1. Imam Ali, the prophet's son-in-law, is regarded by Shia Muslims as the heir to Mohammed's spiritual authority.
[ترجمه گوگل]امام علی، داماد پیامبر، توسط مسلمانان شیعه به عنوان وارث مقام معنوی حضرت محمد (ص) شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]امام علی که داماد پیامبر است، از سوی مسلمانان شیعه به عنوان وارث قدرت معنوی محمد تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A Shia would be the speaker of parliament.
[ترجمه گوگل]یک شیعه رئیس مجلس می شود
[ترجمه ترگمان]شیعه ریاست مجلس را بر عهده خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An educated cleric well versed in Shia theology, he presents reasoned arguments for the beliefs of the conservative establishment.
[ترجمه گوگل]او که یک روحانی تحصیلکرده است که در کلام شیعه مسلط است، دلایل مستدلی برای اعتقادات حاکمیت محافظه کار ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]یک روحانی تحصیل کرده که در الهیات شیعه تبحر دارد، دلایل منطقی برای اعتقادات تاسیس محافظه کاران را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shia Muslim women attend the festival of Arbaeen, one of the holiest days in their religious calendar, at the Imam Abbas shrine in Karbala, Iraq.
[ترجمه سید هادی حسینی] بانوانِ مسلمانِ شیعه در مراسمِ روز اربعین، به عنوان یکی از مهمترین مراسم مذهبی، در حرم حضرت عباس ( ع ) در کربلای عراق حضور می یابند.
|
[ترجمه گوگل]زنان مسلمان شیعه در جشن اربعین که یکی از مقدس ترین ایام در تقویم مذهبی آنهاست در حرم امام عباس در کربلای عراق شرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]زنان مسلمان شیعه در جشنواره of، یکی از مقدس ترین روزه ای سال مذهبی خود، در مقبره امام عباس در کربلا، عراق شرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The other leading Shia party, the Islamic Supreme Council of Iraq, led by the ailing Abdel Aziz al-Hakim, is equally worried by what it sees as the prime minister's authoritarian bent.
[ترجمه گوگل]دیگر حزب پیشرو شیعه، شورای اعلای اسلامی عراق، به رهبری عبدالعزیز حکیم بیمار، به همان اندازه نگران چیزی است که آن را تمایل اقتدارگرایانه نخست وزیر می داند
[ترجمه ترگمان]دیگر حزب شیعه برجسته، شورای عالی اسلامی عراق که توسط عبدالعزیز الحکیم رهبری می شود، به همان اندازه نگران چیزی است که به عنوان استبداد نخست وزیری می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But now the Shia militants who control southern Lebanon are hugely exercised about the issue.
[ترجمه سید هادی حسینی] البته در مقطع کنونی، رزمندگان شیعه که بر جنوب لبنان مسلط اند فعالانه در این مورد نقش آفرینی می کنند.
|
[ترجمه گوگل]اما اکنون شبه‌نظامیان شیعه که جنوب لبنان را کنترل می‌کنند، به شدت در مورد این موضوع تمرین دارند
[ترجمه ترگمان]اما اکنون ستیزه جویان شیعه که کنترل جنوب لبنان را در دست دارند، شدیدا در مورد این مساله درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most Azerbaijanis (or Azeris) are Shia Muslim.
[ترجمه سید هادی حسینی] اغلب آذربایجانی ها ( آذری زبان ها ) مسلمانِ شیعه هستند.
|
[ترجمه گوگل]اکثر آذربایجانی ها (یا آذری ها) مسلمان شیعه هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب Azerbaijanis (یا Azeris)مسلمان شیعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In mainly Shia Basra, most of the insurgency is aimed at British soldiers rather than Iraqis.
[ترجمه گوگل]در بصره عمدتاً شیعیان، بیشتر شورش‌ها به جای عراقی‌ها، سربازان انگلیسی را هدف می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]در بیشتر شیعیان بصره، بیشتر شورشیان به جای عراقی ها به سربازان بریتانیایی حمله می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In Shia Iran, by contrast, religion has top place: the supreme leader is always a cleric.
[ترجمه گوگل]در مقابل، در ایران شیعه مذهب جایگاه اول را دارد: ولی فقیه همیشه یک روحانی است
[ترجمه ترگمان]در ایران، در ایران، مذهب جایگاه بالایی دارد: رهبر عالی همواره یک روحانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The suicide blast targeted the funeral of a Shia Muslim man who gunned down on Thursday.
[ترجمه گوگل]این انفجار انتحاری مراسم تشییع جنازه یک مرد مسلمان شیعه را هدف قرار داد که روز پنجشنبه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه ترگمان]این انفجار انتحاری مراسم تدفین یک مرد مسلمان شیعه را هدف قرار داد که روز پنج شنبه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With around 8 m people, most of them Shia Muslims, it has the biggest population.
[ترجمه گوگل]این کشور با حدود 8 میلیون نفر که اکثر آنها مسلمان شیعه هستند، بیشترین جمعیت را دارد
[ترجمه ترگمان]با حدود ۸ میلیون نفر که بیشتر آن ها شیعه هستند، بیش ترین جمعیت را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kurd and Turk, Baghdad Shia and Saudi Arabian Wahhabi have bridged the sectarian rifts that bedevil their homelands.
[ترجمه گوگل]کردها و ترک ها، شیعیان بغداد و وهابی های عربستان سعودی، شکاف های فرقه ای را که سرزمین های آنها را خراب می کند، از بین برده اند
[ترجمه ترگمان]کرد و ترک، بغداد شیعه و وهابی عربستان سعودی شکاف های فرقه ای را که باعث آزار سرزمین های خود می شوند از بین برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But for that to happen it must appeal beyond its core Shia constituency.
[ترجمه گوگل]اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، باید فراتر از حوزه اصلی شیعه خود جذابیت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما برای این اتفاق باید فراتر از حوزه انتخاباتی اصلی شیعه خود اعتراض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some seek revenge for atrocities committed in suppressing the Shia uprising.
[ترجمه گوگل]برخی به دنبال انتقام از جنایاتی هستند که در سرکوب قیام شیعه انجام شده است
[ترجمه ترگمان]برخی به دنبال انتقام گرفتن از قساوت انجام شده در سرکوب قیام شیعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• the shiites; a shiite

پیشنهاد کاربران

زبان فارسی شیعه را نمودار داد واین است که به روند زبان نخست شیعه شد.
Shia = شیعه
The Shiites : شیعیان [خوانِش: شی آیتس )

بپرس