shape up


(امریکا) گزینش کارگر روزمزد از میان کسانی که در جایی گرد آمده اند

جمله های نمونه

1. I've been told that if I don't shape up, I'll lose my job.
[ترجمه Ariya.m] به من گفته شد که اگر رفتارم را اصلاح نکنم، کارم را از دست خواهم داد
|
[ترجمه گوگل]به من گفته اند که اگر شکل نگیرم، کارم را از دست خواهم داد
[ترجمه ترگمان]به او گفته بودم که اگر این کار را نکنم، شغلم را از دست خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If he doesn't shape up, he'll soon be out of a job.
[ترجمه Narges alr] اگر اصلاح نشود، به زودی از کاری اخراج می شود.
|
[ترجمه گوگل]اگر او شکل نگیرد، به زودی بیکار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر حالش خوب نباشد، به زودی از یک شغل خارج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I think you have the courage to shape up to your mistakes.
[ترجمه امید] فکر میکنم که شما این شجاعت را دارید که اشتباه خود را درست کنید
|
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم شما شهامت این را دارید که به اشتباهات خود توجه کنید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم تو شجاعت این را داری که به اشتباه خود عمل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You kids had better shape up, because I'm in no mood to fool around.
[ترجمه Shirinbahari] بچه ها بهتر ه درست رفتار کنید چون حوصله ی مسخره بازی ندارم.
|
[ترجمه گوگل]شما بچه ها بهتر است شکل بگیرید، زیرا من حوصله فریب دادن ندارم
[ترجمه ترگمان]شما بچه ها شکل بهتری برای این کار دارید، چون اصلا حوصله ندارم اطرافم را بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You'd better get rid of that attitude and shape up, young man.
[ترجمه گوگل]بهتره از شر این نگرش خلاص بشی و شکل بگیری، جوان
[ترجمه ترگمان]تو بهتره از شر این حالت خلاص بشی، مرد جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shape up,otherwise I will fire!
[ترجمه Shirinbahari] سعی کن پیشرفت کنی, وگرنه اخراج می شی.
|
[ترجمه گوگل]شکل بگیر، وگرنه شلیک می کنم!
[ترجمه ترگمان]شکل را بالا ببرید، در غیر این صورت من آتش خواهم زد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tell him that if he doesn't shape up, he can pack his bags.
[ترجمه گوگل]به او بگویید که اگر خوش فرم نباشد، می تواند چمدان هایش را ببندد
[ترجمه ترگمان]به او بگویید که اگر شکل بگیرد، می تواند bags را جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The astronauts shape up before their missions by working with small weights, and doing exercises designed for rock climbers.
[ترجمه گوگل]فضانوردان قبل از ماموریت خود با کار با وزنه‌های کوچک و انجام تمرین‌هایی که برای صخره‌نوردان طراحی شده است، شکل می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]این فضانوردان در مقابل ماموریت خود با وزن کم، و انجام کارهایی که برای کوهنوردان طراحی شده اند شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maybe even shape up mental images that guess what might happen next, forecast the future.
[ترجمه گوگل]شاید حتی تصاویر ذهنی را شکل دهند که حدس می زنند چه اتفاقی ممکن است رخ دهد، آینده را پیش بینی می کنند
[ترجمه ترگمان]شاید حتی تصاویر ذهنی هم شکل دهند که حدس بزنند بعدی چه اتفاقی ممکن است بیفتد، آینده را پیش بینی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Put a plug in it, Ollie. Shape up.
[ترجمه گوگل]یک دوشاخه در آن قرار بده، اولی شکل دادن
[ترجمه ترگمان]\"وصلش کن،\" اولی شکل دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He told them they better shape up or they'll get a pink slip.
[ترجمه گوگل]او به آنها گفت که بهتر است شکل بگیرند وگرنه یک لغزش صورتی می گیرند
[ترجمه ترگمان]او به آن ها گفت که بهتر باشند یا یک برگه صورتی رنگ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You'd better shape up if you want to stay on.
[ترجمه Shirinbahari] بهتر که رفتار خوبی داشته باشی اگر می خواهی بیشتر اینجا بمانی.
|
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهید ادامه دهید، بهتر است خود را شکل دهید
[ترجمه ترگمان]اگه می خوای ادامه بدی، حالت بهتر می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You'd better shape up, young man.
[ترجمه دیانا] بهتره رفتارت رو درست کنی مرد جوان
|
[ترجمه گوگل]تو بهتر است خودت را شکل دهی، مرد جوان
[ترجمه ترگمان]حالت بهتر شده، مرد جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In effect she told her fellow workers to shape up.
[ترجمه گوگل]در واقع او به همکارانش گفت که خود را شکل دهند
[ترجمه ترگمان]او به همکاران خود گفت که شکل بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mark didn't shape up until he was thirty years old.
[ترجمه دیانا] مارک تا رفتارش را تا زمانی که سی ساله نبود اصلاح نکرد.
|
[ترجمه گوگل]مارک تا سی سالگی شکل نگرفت
[ترجمه ترگمان]مارک تا ۳۰ سالش نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• change, be shaped, develop; get organized; behave in a more respectable manner

پیشنهاد کاربران

To “shape up” means to improve one’s behavior, attitude, or performance in order to meet certain standards or expectations. It is often used in a disciplinary context to indicate the need for someone to make positive changes.
...
[مشاهده متن کامل]

بهبود دادن رفتار، نگرش یا عملکرد فرد به منظور برآورده کردن استانداردها یا انتظارات خاص.
اغلب در یک زمینه انضباطی برای نشان دادن نیاز شخصی به ایجاد تغییرات مثبت استفاده می شود.
مثال؛
You need to shape up and start practicing harder if you want to win.
A teacher might tell a student, “Your grades have been slipping. It’s time to shape up and start studying more. ”
A boss might say to an employee, “Your work has been subpar lately. You need to shape up or you might lose your job. ”

این یک فعل وَتپارال ( phrasal verb ) است.
در روش های نوین هم الگوسازیِ پارسی با زبان های فرنگی، همتای پارسی برای فعل های وَتپارال در انگلیسی اینگونه ساخته می شود:
ترجمه ی حرف اضافه فاصله ترجمه ی فعل = همتای پارسی
...
[مشاهده متن کامل]

برای نمونه:
Run out: برون دویدن
Mix up: اَف آمیختن
Check out: برون بَرسیدن
بنابر برنهش انجمن بازدیسان پارسی همتای این فعل �اَف شاپیدن� است.

یه تکونی به خودت بده
به خودت بیا
به اصطلاح آدم بشو
خودتوجمع کن.
تغییر رفتار
یا به قول بچه های امروزی آدم شدن
خودتو اصلاح کن
to improve your behaviour or work
شکل دادن، شکل گیری
خوب کردن رفتار
shape up = به خودت بیا
پیشرفت کردن و به فرم ایده آل رسیدن ( یک تغییر رفتاری ، ) مثلا در فوتبال به فرم ایده آل رسیدن ، به چشم اومدن ، در شغل کاری به خودت رو به حد استاندار کاری رساندن .
سر و سامان دادن
اصلاح کردن رفتار
بهبود دادن یا اصلاح کردن رفتارto improve your behavior or performance
پیشروی کردن
پرورش. .
بهبود رفتار یا عملکرد فرد
پیش بُردن
اصلاح کردن
بهبود بخشیدن
to reform or improve one's actions or behavior so as to meet a standard
تشکل

اصلاح رفتار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس