اسم ( noun )
حالات: shampoos
حالات: shampoos
• (1) تعریف: a soap or detergent solution used to cleanse the hair.
- He washes his hair with an expensive shampoo.
[ترجمه tinabailari] او ( مذکر ) موهایش را با یک شامپوی گران قیمت میشوید|
[ترجمه علی صفاری] او موهایش را می شوید با یک شامپو ی گران قیمت|
[ترجمه گوگل] موهایش را با یک شامپوی گران قیمت میشوید[ترجمه ترگمان] او موهایش را با یک شامپو پر هزینه می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a liquid cleanser used on rugs, upholstery, or the like.
- Make sure to rinse all the shampoo out of the carpet.
[ترجمه گوگل] مطمئن شوید که تمام شامپو را از روی فرش آبکشی کنید
[ترجمه ترگمان] دقت کنید که تمام the را با آب بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دقت کنید که تمام the را با آب بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: an instance of shampooing.
- I went to the barber for a shampoo and a trim.
[ترجمه گوگل] رفتم آرایشگاه برای شامپو و آرایش
[ترجمه ترگمان] برای شامپو و a رفتم به سلمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برای شامپو و a رفتم به سلمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: shampoos, shampooing, shampooed
مشتقات: shampooer (n.)
حالات: shampoos, shampooing, shampooed
مشتقات: shampooer (n.)
• : تعریف: to cleanse (the hair, a rug, or the like) with a soap or detergent solution.
- She took a shower and shampooed her hair.
[ترجمه گوگل] دوش گرفت و موهایش را شامپو زد
[ترجمه ترگمان] او یک دوش گرفت و موهایش را شامپو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک دوش گرفت و موهایش را شامپو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I'll shampoo the rug tomorrow.
[ترجمه گوگل] فرش رو فردا شامپو میزنم
[ترجمه ترگمان] من فردا قالیچه رو شامپو می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من فردا قالیچه رو شامپو می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید