1. What time will we have to set off for the station tomorrow?
[ترجمه Mohammad] چه وقت ما باید عازم بشیم ( آماده بشیم ) برای ایستگاه اتوبوس؟|
[ترجمه babak_ri] چه زمانی فردا عازم ایستگاه خواهیم شد؟|
[ترجمه zahra] کی عازم ایستگاه اتوبوس بشیم فردا؟|
[ترجمه Arya] فردا چه موقع به ایستگاه می رویم؟|
[ترجمه ghgjghg] فردا چه ساعتی عازم ایستگاه اتوبوس شویم ؟|
[ترجمه mahsa royayi] چه وقتی باید برای ایستگاه فردا اماده بشیم؟؟؟؟؟|
[ترجمه Amir Hossein] زمان رفتن ما به ایستگاه اتوبوس کی است؟|
[ترجمه mehdi] فردا چه ساعتی باید ایستگاه باشیم؟|
[ترجمه Ali Zafari] فردا چه ساعتی باید به سمت ایستگاه حرکت کنیم؟|
[ترجمه گوگل]فردا چه ساعتی باید به سمت ایستگاه حرکت کنیم؟[ترجمه ترگمان]چه ساعتی باید برای ایستگاه حرکت کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sun was already up when they set off.
[ترجمه TT] زمانی که که آنها سرکار بودند ، خورشید بالا رفته بود|
[ترجمه Danial] خورشید هنوز بالا بود زمانی که آنها آماده بودند|
[ترجمه اسي] خورشید هنوز در اسمان بود وقتی اونها رفتند|
[ترجمه Arya] هنگامی که به راه افتادند، خورشید طلوع کرده بود.|
[ترجمه AMIR] هنگامی که راه افتادند خورشید طلوع کرده بود|
[ترجمه پریسا] وقتی آنها عازم شدند ، خورشید ( قبلا ) طلوع کرده بود .|
[ترجمه کوروش شفیعی] زمانی که راه افتادند، خورشید طلوع کرده بود/آفتاب زده بود❤️|
[ترجمه ن] خورشید طلوع کرده بود، وقتی آنها آماده بودند.|
[ترجمه دلتنگ رفیق:)] وقتی آماده شدند خورشید طلوع کرده بود|
[ترجمه گوگل]وقتی آنها به راه افتادند، خورشید دیگر طلوع کرده بود[ترجمه ترگمان]خورشید که غروب کرده بود خورشید بالا رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We ate a hearty breakfast before we set off.
[ترجمه Sina] قبل از اینکه سفر کنیم ( سفر را شروع کنیم ) یک صبحانه ی دلچسب خوردیم|
[ترجمه گوگل]قبل از حرکت یک صبحانه مقوی خوردیم[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه راه بیفتیم، یه صبحونه عالی خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. People set off fireworks and tooted their car horns.
[ترجمه گوگل]مردم آتش بازی کردند و بوق ماشین خود را زدند
[ترجمه ترگمان]مردم آتش بازی به راه انداختند و بوق اتومبیل ها را پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم آتش بازی به راه انداختند و بوق اتومبیل ها را پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He proposed to set off immediately.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که فوراً حرکت کند
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که بلافاصله دست به کار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که بلافاصله دست به کار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I set off for a new adventure in the United States on the first day of the new year.
[ترجمه گوگل]من در اولین روز سال جدید عازم یک ماجراجویی جدید در ایالات متحده شدم
[ترجمه ترگمان]برای یک ماجراجویی جدید در ایالات متحده در اولین روز سال نو شروع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای یک ماجراجویی جدید در ایالات متحده در اولین روز سال نو شروع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. 'Ready?' She nodded at me and we set off.
[ترجمه گوگل]'آماده؟' سری به من تکان داد و راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]آماده ای؟ او سرش را به طرف من تکان داد و ما راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آماده ای؟ او سرش را به طرف من تکان داد و ما راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They set off at once along the lane in pursuit.
[ترجمه گوگل]آنها بلافاصله در امتداد خط در تعقیب به راه افتادند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله راه افتادند و در جاده پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلافاصله راه افتادند و در جاده پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The explorers set off to conquer new territories.
[ترجمه گوگل]کاشفان برای فتح مناطق جدید به راه افتادند
[ترجمه ترگمان]این سیاحان برای فتح سرزمین های جدید رهسپار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سیاحان برای فتح سرزمین های جدید رهسپار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Without more/much/further ado, we set off.
[ترجمه گوگل]بدون بحث بیشتر/خیلی/بیشتر به راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]بدون معطلی بیش از حد، راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون معطلی بیش از حد، راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He climbed onto his horse and set off at a relaxed trot down the lane.
[ترجمه گوگل]او بر روی اسب خود سوار شد و با یورتمه ای آرام در پایین لاین به راه افتاد
[ترجمه ترگمان]سوار اسبش شد و با یورتمه آهسته از جاده پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوار اسبش شد و با یورتمه آهسته از جاده پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They set off with the wind at their backs .
[ترجمه گوگل]با باد پشت سرشان راه افتادند
[ترجمه ترگمان]با باد پشت سرشان حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با باد پشت سرشان حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Finally, the great expedition set off for the long journey to the Holy Land.
[ترجمه گوگل]سرانجام، اکسپدیشن بزرگ برای سفر طولانی به سرزمین مقدس حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام سفر بزرگ عازم سفری طولانی به سرزمین مقدس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام سفر بزرگ عازم سفری طولانی به سرزمین مقدس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The slightest touch will set off the alarm.
[ترجمه گوگل]کوچکترین لمسی زنگ را به صدا در می آورد
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین تماس، زنگ خطر را خاموش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین تماس، زنگ خطر را خاموش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The crisis has set off a wave of nationalist feelings in Quebec.
[ترجمه گوگل]این بحران موجی از احساسات ناسیونالیستی را در کبک به راه انداخته است
[ترجمه ترگمان]این بحران باعث ایجاد موجی از احساسات ملی گرایانه در کبک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بحران باعث ایجاد موجی از احساسات ملی گرایانه در کبک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The purchaser will incorporate an express right of set-off in the sale agreement.
[ترجمه گوگل]خریدار حق تسویه حساب صریح را در قرارداد فروش گنجانده است
[ترجمه ترگمان]در قرارداد فروش، خریدار از یک حق اظهار نظر در قرارداد فروش استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در قرارداد فروش، خریدار از یک حق اظهار نظر در قرارداد فروش استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The setoff game external formidable function, lets play the family sufficiently to be able enjoys the true pleasure which in "Misty rain Variant Reason" tours to the knight-errant net.
[ترجمه گوگل]عملکرد مهیب خارجی بازی setoff، اجازه می دهد تا خانواده را به اندازه کافی بازی کنند تا بتوانند از لذت واقعی لذت ببرند که در "دلیل متغیر باران مه آلود" به تورهای شوالیه می رود
[ترجمه ترگمان]بازی setoff external external، اجازه بدهید خانواده را به اندازه کافی برای لذت بردن از لذت واقعی در فصل باران در تور شوالیه سرگردان لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازی setoff external external، اجازه بدهید خانواده را به اندازه کافی برای لذت بردن از لذت واقعی در فصل باران در تور شوالیه سرگردان لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Losses of the PBC shall be setoff by allocations of the central finance.
[ترجمه گوگل]زیان های PBC باید با تخصیص منابع مالی مرکزی جبران شود
[ترجمه ترگمان]خسارات وارده به PBC باید با تخصیص بودجه مرکزی تامین گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خسارات وارده به PBC باید با تخصیص بودجه مرکزی تامین گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. There are also introduction about banker's right of setoff in common law and civil law, which are used to improve that in China.
[ترجمه گوگل]همچنین مقدمه ای در مورد حق تسویه حساب بانکدار در قانون عرفی و قانون مدنی وجود دارد که برای بهبود آن در چین استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین در مورد حق بانکی setoff در قانون مشترک و قانون مدنی، که برای بهبود آن در چین به کار می رود، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین در مورد حق بانکی setoff در قانون مشترک و قانون مدنی، که برای بهبود آن در چین به کار می رود، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. After all preparations were made, they setoff secretly.
[ترجمه گوگل]پس از انجام تمام مقدمات، آنها مخفیانه به راه افتادند
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مقدمات، به طور پنهانی از هم جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مقدمات، به طور پنهانی از هم جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. The right of setoff in law of bankruptcy is based on the seto ff of obligation in civil law, thereby it has some characteristics of that in ci vil law.
[ترجمه گوگل]حق تهاتر در قانون ورشکستگی مبتنی بر تسویه تعهد در قانون مدنی است و از این رو دارای ویژگی هایی از آن در قانون مدنی است
[ترجمه ترگمان]حق ورشکستگی در قانون ورشکستگی بر پایه the بر تعهد در حقوق مدنی استوار است، در نتیجه برخی از ویژگی های این قانون در اداره ده ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حق ورشکستگی در قانون ورشکستگی بر پایه the بر تعهد در حقوق مدنی استوار است، در نتیجه برخی از ویژگی های این قانون در اداره ده ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. The Written Notice will specify the basis for the setoff.
[ترجمه گوگل]اخطار کتبی مبنای تسویه حساب را مشخص خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اعلان کتبی اساس for را مشخص خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعلان کتبی اساس for را مشخص خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. This is free and unrestrained and the acme among cold mountains whilst remote peaks, lonely boat, mist and drizzle and desolate temple are but admirable setoff.
[ترجمه گوگل]این مکان آزاد و بی بند و بار است و نقطه اوج در میان کوه های سرد در حالی که قله های دورافتاده، قایق تنها، مه و نم نم باران و معبد متروک اما حرکتی تحسین برانگیز است
[ترجمه ترگمان]اینک در میان کوه های سرد و پنهان در میان کوه های سرد و قله های دور و دور، میان کوه های دوردست، مه، مه و معبد متروک، اما setoff قابل تحسینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینک در میان کوه های سرد و پنهان در میان کوه های سرد و قله های دور و دور، میان کوه های دوردست، مه، مه و معبد متروک، اما setoff قابل تحسینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. On the field of generated result, your perseverance often can setoff with the talent.
[ترجمه گوگل]در زمینه نتیجه تولید شده، پشتکار شما اغلب می تواند با استعداد همراه شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کار تولید شده، پشت کار شما اغلب با این استعداد همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کار تولید شده، پشت کار شما اغلب با این استعداد همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Anti-setoff spray: Device on the delivery end of the printing machine to prevent setoff by projecting a fine spray of liquid or powder AT the sheet.
[ترجمه گوگل]اسپری ضد سکون: دستگاهی که در انتهای تحویل دستگاه چاپ قرار دارد تا با پرتاب کردن اسپری ریز مایع یا پودر روی ورق از خاموش شدن آن جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]اسپری ضد setoff: دستگاه در انت های تحویل دستگاه چاپ برای جلوگیری از setoff با استفاده از اسپری مناسب مایع و یا پودر در صفحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسپری ضد setoff: دستگاه در انت های تحویل دستگاه چاپ برای جلوگیری از setoff با استفاده از اسپری مناسب مایع و یا پودر در صفحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. At last, the author reviews insurance brokers process the debt setoff stipulated in the civil law, especially about the setoff ways and their respective conditions and legal outcomes.
[ترجمه گوگل]در نهایت، نویسنده به بررسی فرآیند تسویه بدهی مندرج در قانون مدنی توسط کارگزاران بیمه میپردازد، بهویژه در مورد نحوه تسویه و شرایط مربوطه و نتایج قانونی آنها
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نویسنده به بررسی سهامداران بیمه، میزان بدهی تصریح شده در قانون مدنی، به ویژه در مورد روش های setoff و شرایط و پیامدهای قانونی آن ها را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نویسنده به بررسی سهامداران بیمه، میزان بدهی تصریح شده در قانون مدنی، به ویژه در مورد روش های setoff و شرایط و پیامدهای قانونی آن ها را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. B. The stacks of the presswork shall be controlled appropriately. Setoff may be caused and the ink may dry slowly if too much presswork is stacked.
[ترجمه گوگل]ب- پشته های پرس باید به طور مناسب کنترل شوند در صورت انباشته شدن بیش از حد فشار، ممکن است خاموش شود و جوهر به آرامی خشک شود
[ترجمه ترگمان]ب دسته های of باید به طور مناسب کنترل شوند ممکن است Setoff ایجاد شده و ممکن است جوهر به آرامی خشک شود اگر بیش از حد presswork روی هم انباشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ب دسته های of باید به طور مناسب کنترل شوند ممکن است Setoff ایجاد شده و ممکن است جوهر به آرامی خشک شود اگر بیش از حد presswork روی هم انباشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. More attentions have been given to enhancement of discernibleness, anti setoff properties, anti-skid properties, smooth-riding, reflectiveness in rainy days and at night time.
[ترجمه گوگل]توجه بیشتری به افزایش قابلیت تشخیص، خواص ضد ضربه، خواص ضد لغزش، سواری نرم، انعکاس در روزهای بارانی و در هنگام شب شده است
[ترجمه ترگمان]توجه بیشتری به افزایش of، خواص ضد setoff، خواص ضد -، سواری نرم، reflectiveness در روزه ای بارانی و در طول شب داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توجه بیشتری به افزایش of، خواص ضد setoff، خواص ضد -، سواری نرم، reflectiveness در روزه ای بارانی و در طول شب داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Cuts the postprocessing smooth finish to be highest many times may reach 1um, may with walk the silk engine bed setoff slowly.
[ترجمه گوگل]سطح صاف پس از پردازش را چندین بار کاهش می دهد که ممکن است به 1 میلی متر برسد، ممکن است با راه رفتن تخت موتور ابریشم به آرامی حرکت کند
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم آن قسمت صاف و هموار را که ممکن است در بسیاری از مواقع ممکن است به ۱ برسد، ممکن است با صدای آهسته و آهسته از خواب بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم آن قسمت صاف و هموار را که ممکن است در بسیاری از مواقع ممکن است به ۱ برسد، ممکن است با صدای آهسته و آهسته از خواب بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید