sepia

/ˈsiːpiə//ˈsiːpɪə/

معنی: رنگ قرمز قهوهای، رنگ سوبیایی، سیبیا وسوبیا
معانی دیگر: (رنگ) قهوه ای مایل به سرخ تیره، سپیداجی، سیبیایی

جمله های نمونه

1. The walls are hung with sepia photographs of old school heroes.
[ترجمه گوگل]دیوارها با عکس های قهوه ای از قهرمانان مدرسه قدیمی آویزان شده است
[ترجمه ترگمان]دیوارها با عکس های سیاه از قهرمانان قدیمی مدرسه آویخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I only knew it from sepia pictures and it was something I thought I'd never see in real life.
[ترجمه گوگل]من فقط آن را از روی عکس های قهوه ای می دانستم و این چیزی بود که فکر می کردم هرگز در زندگی واقعی نخواهم دید
[ترجمه ترگمان]من فقط آن را از روی عکس ها می دانستم و این چیزی بود که فکر می کردم هرگز در زندگی واقعی ندیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My aunts seemed very far away, faded, sepia photographs stuck in some childhood album.
[ترجمه گوگل]خاله‌های من خیلی دور به نظر می‌رسیدند، عکس‌های قهوه‌ای رنگ‌نمی‌رفته و در آلبوم دوران کودکی گیر کرده بودند
[ترجمه ترگمان]aunts خیلی دور به نظر می رسیدند، محو می شدند، عکس هایی که در یک آلبوم کودکی گیر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Prominent among the pictures is an 185sepia photograph of Jonathan Pickering, the bewhiskered company founder.
[ترجمه گوگل]برجسته در میان این تصاویر، یک عکس 185 سپیا از جاناتان پیکرینگ، موسس شرکت مبهوت است
[ترجمه ترگمان]در میان این تصاویر، عکسی از جاناتان Pickering از of Pickering، بنیانگذار شرکت bewhiskered، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use toner with ferricyanide when sepia toning photographs.
[ترجمه گوگل]هنگام عکس های تونینگ سپیا از تونر با فریسیانید استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از نرم کننده مو با استفاده از رنگ های نرم و نرم استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Gypsy Dancing, " a dim sepia 1901 photograph by the painter Pierre Bonnard — remarkable just because of who took the picture — catches the easy arc of a dancer's arm.
[ترجمه گوگل]"رقص کولی"، یک عکس قهوه‌ای تیره در سال 1901 توسط نقاش پیر بونارد - قابل توجه فقط به خاطر کسی که عکس را گرفته است - قوس آسان بازوی یک رقصنده را می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]\"رقص کولی\"، یک عکس مبهم از سال ۱۹۰۱ توسط نقاش پیر Bonnard، که فقط به خاطر این که چه کسی عکس را گرفته بود، کمان ساده ای از بازوی رقصنده را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Using fish, sipunculus, oyster sepia, and Lamellibranchia as feed the experiment is performed on the feed category, feed dimension and the difference between daytime and nighttime feeding amounts.
[ترجمه گوگل]با استفاده از ماهی، سیپانکولوس، سپیای صدف و لاملی برانچیا به عنوان خوراک، آزمایش بر روی دسته خوراک، بعد خوراک و تفاوت بین مقدار تغذیه در روز و شب انجام شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ماهی، sipunculus، پوسته صدف، و Lamellibranchia به عنوان غذا، این آزمایش بر روی مقوله غذا، بعد غذا و تفاوت بین مقادیر تغذیه روز و شب انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Have him photograph the whole thing in sepia tones.
[ترجمه گوگل]از او بخواهید از همه چیز با رنگ های قهوه ای عکس بگیرد
[ترجمه ترگمان]از همه این چیزها عکس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Portrait in Sepia, 200 a family saga set in Chile in the late 19 th century.
[ترجمه گوگل]پرتره در Sepia، 200 حماسه خانوادگی در شیلی در اواخر قرن نوزدهم
[ترجمه ترگمان]تصویر یک مجموعه خانوادگی در شیلی در اواخر قرن نوزدهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lastly, sepia - toned melanin in response to ultraviolet rays, appears in large amounts.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ملانین با رنگ قهوه ای در پاسخ به اشعه ماوراء بنفش، در مقادیر زیادی ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، melanin با ته رنگ زرد در پاسخ به اشعه های ماورای بنفش در مقادیر زیادی ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Coloring deeper, was SEPIA who are brown or negative, coloring known as iodine test positive.
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی عمیق تر، SEPIA بود که قهوه ای یا منفی هستند، رنگ آمیزی که به عنوان تست ید مثبت شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]رنگ آمیزی بیشتر، sepia است که قهوه ای یا منفی هستند و به عنوان آزمایش ید مثبت شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion: The compound sepia capsules can prolong life.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کپسول های مرکب سپیا می توانند طول عمر را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این کپسول های ترکیب شده می توانند طول عمر را طولانی تر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under the same date, neatly inscribed in copperplate writing with sepia ink, was the name Sarah Byrne.
[ترجمه گوگل]در زیر همین تاریخ، نام سارا برن، به‌خوبی با خط مسی با جوهر سپیا نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]تحت همان تاریخ که با خط درشت نوشته شده و با جوهر قرمز نوشته شده بود، نام سارا بایرن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The photograph has faded, as fifties color photos do, to a kind of sepia.
[ترجمه گوگل]عکس، مانند عکس های رنگی دهه پنجاه، به نوعی رنگ قهوه ای محو شده است
[ترجمه ترگمان]عکس کم رنگ شده است، در حالی که عکس های رنگی پنجاه رنگ این کار را می کنند، تا کمی سیاه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگ قرمز قهوه ای (اسم)
sepia

رنگ سوبیایی (اسم)
sepia

سیبیا وسوبیا (اسم)
sepia

تخصصی

[سینما] زرد مایل به قهوه ای
[نساجی] قرمز مایل به قهوه ای

انگلیسی به انگلیسی

• brownish inklike secretion of a cuttlefish; brownish pigment derived from the inklike secretion of a cuttlefish; dark brownish color; photograph printed in shades of brown
something that is sepia in colour is deep brown, like the colour of very old photographs.

پیشنهاد کاربران

بپرس