securities

جمله های نمونه

1. gilt-edged securities
اوراق بهادار ممتاز

2. government securities
اوراق قرضه ی دولتی

3. marketable securities
اوراق بهادار قابل خرید و فروش

4. Short-term securities can also be held as part of an investment portfolio.
[ترجمه گوگل]اوراق بهادار کوتاه مدت نیز می تواند به عنوان بخشی از یک سبد سرمایه گذاری نگهداری شود
[ترجمه ترگمان]اوراق بهادار کوتاه مدت نیز می تواند به عنوان بخشی از یک پورتفولیوی سرمایه گذاری در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was compelled to liquidate his securities.
[ترجمه رضا] او مجبور شد اوراق بهادار خود را نقد کند.
|
[ترجمه گوگل]او مجبور شد اوراق بهادار خود را نقد کند
[ترجمه ترگمان]ناچار شد securities را پاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its shares are traded on the Unlisted Securities Market.
[ترجمه گوگل]سهام آن در بازار اوراق بهادار ثبت نشده معامله می شود
[ترجمه ترگمان]سهام آن در بازار اوراق بهادار unlisted معامله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The declining securities market yesterday bottomed out and began to rise.
[ترجمه گوگل]بازار نزولی اوراق بهادار دیروز به کف رسید و شروع به افزایش کرد
[ترجمه ترگمان]روز گذشته بازار اوراق بهادار رو به کاهش گذاشت و شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her money is tied up in securities and is not available to her at present.
[ترجمه گوگل]پول او در اوراق بهادار است و در حال حاضر در دسترس او نیست
[ترجمه ترگمان]پول هایش در اوراق بهادار به هم بسته است و در حال حاضر در دسترس او نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was whining to him about how Eyas Securities had played this awful trick on her, how embarrassing it all was.
[ترجمه گوگل]او داشت به او ناله می کرد که چگونه ایاس سکیوریتس این حقه افتضاح را با او انجام داده است، چقدر شرم آور بود
[ترجمه ترگمان]او داشت درباره اینکه چطور سازمان امنیت ملی این حقه وحشتناک را روی او بازی کرده بود، ناله می کرد، چقدر همه چیز شرم اور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Noninterest revenue, led by securities trading and credit card fees, rose to $ 958 million from $ 815 million.
[ترجمه گوگل]درآمد بدون بهره، به رهبری معاملات اوراق بهادار و کارمزد کارت اعتباری، از 815 میلیون دلار به 958 میلیون دلار افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]درآمد Noninterest به موجب معاملات اوراق بهادار و کارمزد کارت اعتباری به ۹۵۸ میلیون دلار از ۸۱۵ میلیون دلار رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A portfolio of more volatile securities is more likely to generate capital losses than a portfolio composed of less volatile securities.
[ترجمه گوگل]پرتفویی از اوراق بهادار با نوسان بیشتر نسبت به سبدی متشکل از اوراق بهادار با نوسان کمتر احتمال زیان سرمایه را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک پورتفولیوی اوراق بهادار more بیشتر به احتمال زیاد ضرر مالی را نسبت به یک پورتفولیو متشکل از وثیقه های کمتری تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some New York securities traders blamed the survey, released Tuesday, for the afternoon decline of stock and bond markets.
[ترجمه گوگل]برخی از معامله گران اوراق بهادار نیویورک این نظرسنجی را که روز سه شنبه منتشر شد، عامل افت بعدازظهر بازار سهام و اوراق قرضه دانستند
[ترجمه ترگمان]برخی از بازرگانان نیویورکی، این نظرسنجی را که سه شنبه آزاد شد، برای کاهش بعد از ظهر در بازار سهام و اوراق قرضه، مورد انتقاد قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The securities industry has made no attempt to adapt to the changing workplace environment, diversity or civility.
[ترجمه گوگل]صنعت اوراق بهادار هیچ تلاشی برای انطباق با تغییر محیط کار، تنوع یا مدنیت انجام نداده است
[ترجمه ترگمان]صنعت اوراق بهادار هیچ تلاشی برای سازگاری با محیط کار در حال تغییر، تنوع یا نزاکت انجام نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This practice involves fund managers switching securities between accounts to shield favoured clients from losses to the detriment of others.
[ترجمه گوگل]این عمل شامل مدیران صندوق است که اوراق بهادار را بین حساب‌ها تغییر می‌دهند تا از مشتریان مورد علاقه در برابر ضرر به ضرر دیگران محافظت کنند
[ترجمه ترگمان]این روش شامل تامین سرمایه گذاران در عوض کردن اوراق بهادار بین حساب ها به محافظت از مشتریان از ضرر به ضرر دیگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their finance ministry is still trying to put a lid on the long-simmering securities scandal.
[ترجمه گوگل]وزارت دارایی آنها همچنان در تلاش است تا رسوایی طولانی مدت اوراق بهادار را بپوشاند
[ترجمه ترگمان]وزارت دارایی آن ها هنوز در تلاش است تا سرپوشی بر رسوایی دراز مدت اوراق بهادار گذاشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] اوراق بهادار
[حقوق] اوراق بهادار
[نساجی] اوراق بهادار

انگلیسی به انگلیسی

• (finance) generic term stocks and bonds and shares

پیشنهاد کاربران

securities ( اقتصاد )
واژه مصوب: اوراق بهادار
تعریف: دارایی های کاغذی، ازجمله بدهی های کوتاه مدت و بلندمدت دولتی و شرکتی و نیز سهام
اوراق بهادار ( شامل: سهام، اوراق مشارکت، اوراق قرضه )

بپرس