secular

/ˈsekjələr//ˈsekjʊlə/

معنی: عرفی، دنیوی، غیر روحانی، وابسته بدنیا
معانی دیگر: این جهانی، مادی (در برابر معنوی یا اخروی)، غیر مذهبی، این جهان گرای، هر قرن یک بار، پایا، پردوام، پربقا، (شخص) غیر معمم، شخص عادی، کشیش بخش، کشیش برزن، عامی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or concerning the world and material concerns as opposed to religious or spiritual concerns; temporal.
مترادف: earthly, laic, profane, temporal, worldly
متضاد: religious, sacred, spiritual
مشابه: carnal, civil, lay, material, mundane, sensual, terrestrial

- He gave up the priesthood and returned to secular life.
[ترجمه محمد پویا] از کشیشی دست کشید و به زندگی سکولار برگشت.
|
[ترجمه گوگل] او کشیشی را رها کرد و به زندگی دنیوی بازگشت
[ترجمه ترگمان] کشیش را تسلیم کرد و به زندگی سکولار بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having no religious aspects.
مترادف: nonreligious
متضاد: devotional, religious
مشابه: earthly, lay, profane, worldly

- The choir sings both sacred and secular music.
[ترجمه گوگل] گروه کر هم موسیقی مقدس و هم سکولار می خواند
[ترجمه ترگمان] گروه کر هم موسیقی مذهبی و هم سکولار می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: secularly (adv.)
• : تعریف: someone who is not a member of the clergy; layman.
مترادف: laic
متضاد: religious

جمله های نمونه

1. secular interests
علایق دنیوی

2. secular music
موسیقی غیر مذهبی

3. secular schools
مدارس غیر مذهبی

4. the secular power
دولت (در برابر: کلیسا و روحانیون)

5. We live in an increasingly secular society, in which religion has less and less influence on our daily lives.
[ترجمه گوگل]ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به طور فزاینده‌ای سکولار می‌شود، که در آن مذهب تأثیر کمتر و کمتری بر زندگی روزمره ما دارد
[ترجمه ترگمان]ما در جامعه ای که به طور فزاینده ای سکولار است زندگی می کنیم که در آن دین کم تر و کم تر بر زندگی روزمره ما تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We live in an increasingly secular society.
[ترجمه گوگل]ما در یک جامعه به طور فزاینده سکولار زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در جامعه ای که به طور فزاینده ای سکولار است زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We live in a largely secular society.
[ترجمه گوگل]ما در یک جامعه عمدتاً سکولار زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک جامعه بسیار سکولار زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The church can only go so far in secular matters.
[ترجمه گوگل]کلیسا فقط در مسائل سکولار می تواند تا این حد پیش برود
[ترجمه ترگمان]کلیسا تنها می تواند در امور دنیوی زیاده روی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The delights of a secular society seem so appealing; technology appears to deliver the goods.
[ترجمه گوگل]لذت های یک جامعه سکولار بسیار جذاب به نظر می رسد به نظر می رسد فناوری کالا را تحویل می دهد
[ترجمه ترگمان]لذات یک جامعه سکولار تا این حد جذاب به نظر می رسد؛ به نظر می رسد که فن آوری کالا را تحویل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After all, in a secular age when religious rituals have lost meaning for many, the grieving still need comfort.
[ترجمه گوگل]به هر حال، در عصری سکولار که مراسم مذهبی برای بسیاری معنا را از دست داده است، عزاداران هنوز به آرامش نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، در یک عصر سکولار وقتی مراسم مذهبی معنای بسیاری از خود را از دست داده است، غم و غصه هنوز به آرامش نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His sop to secular society is full of contradictions.
[ترجمه گوگل]صدای او برای جامعه سکولار پر از تناقض است
[ترجمه ترگمان]بی میلی او به جامعه سکولار پر از تناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The world has been secularizing at the expense of organized religion. The increase of secular people, including atheists, agnostics and freethinkers, represents a great challenge to the God-based religion. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]جهان به قیمت دین سازمان یافته سکولاریزه شده است افزایش افراد سکولار، از جمله آتئیست‌ها، آگنوستیک‌ها و آزاداندیشان، چالش بزرگی برای دین مبتنی بر خداست دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]جهان به هزینه مذهب سازمان یافته به این کشور secularizing افزایش مردم سکولار، از جمله ملحدان، agnostics و آزاداندیشان، چالش بزرگی را برای مذهب مبتنی بر خدا نشان می دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is largely absent in today's secular society.
[ترجمه گوگل]این امر تا حد زیادی در جامعه سکولار امروزی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این مساله تا حد زیادی در جامعه سکولار امروز وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Atheists and secular people are more liberal and less prejudiced and dogmatic, whereas theists and religious people are more conservative and less rational and tolerant. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]آتئیست ها و افراد سکولار لیبرال تر و کمتر تعصب و جزم گرا هستند، در حالی که خداباوران و مذهبی ها محافظه کارتر و کمتر منطقی و بردبار هستند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]افراد غیر مذهبی و سکولار بیشتر لیبرال و متعصب و متعصب هستند، در حالی که theists و مردم مذهبی، محافظه کارتر و less تر هستند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عرفی (صفت)
common, civil, secular, traditional, laic, temporal

دنیوی (صفت)
terrestrial, earthy, secular, temporal, worldly, mundane, sublunar, sublunary, terrene

غیر روحانی (صفت)
lay, secular, temporal

وابسته بدنیا (صفت)
secular

انگلیسی به انگلیسی

• worldly, pertaining to the material (as opposed to the spiritual or religious); nonreligious in nature; not belonging to a religious order
you use secular to describe things that have no connection with religion.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Not connected with religious or spiritual matters 🌍
🔍 مترادف: Worldly
✅ مثال: The organization focused on secular issues rather than religious ones.
غیر مذهبی
سکولار
شخص عادی، غیر مذهبی nonreligious man
متضاد : religious man
Secular stagnation وضعیت اقتصادی که به مدت طولانی دچار کم تحرکی و رخوت است .
گیتی گرا
دین ناوابسته
دنیاگرا
مادی گرا
طولانی، پایدار، درازمدت
دائمی
بطور کلی وابسته و مرتبط نبودن به امور مذهبی یا معنوی .
همچنین به "روحانیت" ی که نه به حکومت مذهبی وابسته و یا تحت آن است و نه متعلق و وابسته به هر نوع سلسله یا نظام حکومتی دیگر. باشد نیز اطلاق میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه secular مقابل کلمه یsacred میباشد.
sacred مقدس /روحانی/مذهبی/وابسته به دین/معنوی
ونیز به معنی کسیکه در یک مذهب بخاطر منسوب بودن به اتصال خداوند مورد تکریم و احترام است.
sacrosanct بسیار مورد تکریم.

[سیاست و حکومت]
دین ناوابسته ، دین نامَدار
دین از سیاست جداخواه ، دین از سیاست جدااِنگار ، دین از سیاست جداگرا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس