second wind

/ˈsekəndwɪnd//ˈsekəndwɪnd/

(مثلا هنگام دویدن طولانی) سهولت مجدد تنفس (پس از خستگی و تنگی نفس اولیه)، جان تازه، نیروی تازه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the return of comparative ease in breathing, following a brief period of exhaustion, that often occurs during a physically demanding activity such as running.

(2) تعریف: renewed energy or spirit, usu. for the completion of an undertaking already begun.

جمله های نمونه

1. He got his second wind and ran on.
[ترجمه Amino] جان تازه ای گرفت و دوباره شروع به دویدن کرد.
|
[ترجمه گوگل]باد دومش را گرفت و دوید
[ترجمه ترگمان]باد دوم را گرفت و به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finding a second wind, he rode away from his pursuers.
[ترجمه گوگل]با یافتن باد دوم، از تعقیب کنندگان خود دور شد
[ترجمه ترگمان]چون باد دوم را دید از تعقیب کنندگان خود دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So one perennial idea getting a second wind is the campaign to raise the pitifully low current minimum wage.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یکی از ایده‌های همیشگی ایجاد یک باد دوم، کمپین افزایش حداقل دستمزد فعلی بسیار پایین است
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک ایده جاودانه که یک باد دوم را به خود اختصاص می دهد، مبارزه برای افزایش حداقل دست مزد ناچیز در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cruising along on a second wind.
[ترجمه گوگل]کشتی سواری در امتداد باد دوم
[ترجمه ترگمان]در یک جهت باد دوم به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She seems to have acquired a second wind.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او باد دوم را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او باد دوم را گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had got her second wind.
[ترجمه گوگل]او باد دومش را گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او باد دوم را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the 1980s Borge had got his second wind and looked like going on for ever as an international touring artist.
[ترجمه گوگل]در دهه 1980 بورخ دومین باد خود را گرفت و به نظر می رسید که برای همیشه به عنوان یک هنرمند تور بین المللی ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]تا دهه ۱۹۸۰ میلادی، Borge دومین باد خود را از دست داده بود و به نظر می رسید که برای همیشه به عنوان یک هنرمند بین المللی سفر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had dinner and got a second wind to finish painting.
[ترجمه گوگل]او شام خورد و باد دومی گرفت تا نقاشی را تمام کند
[ترجمه ترگمان]شام خورده بود و بادی دیگری برای نقاشی کردن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Young fellows, let's take a second wind and then go on.
[ترجمه گوگل]هموطنان جوان، بیایید یک باد دوم بکشیم و سپس ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]مردان جوان، بیایید یک باد دوم را برداریم و بعد برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When I get home I get my second wind.
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه می‌رسم باد دومم را می‌گیرم
[ترجمه ترگمان]وقتی رسیدم خونه، باد دومم رو می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The runner second wind after a few miles and was then able to complete the course.
[ترجمه گوگل]دونده پس از چند مایل باد دوم را انجام داد و سپس توانست مسیر را کامل کند
[ترجمه ترگمان]دومین باد بعد از چند مایل بود و بعد می توانست مسیر را تکمیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. John seemed to have gotten his second wind after drinking a cup of coffee.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید جان پس از نوشیدن یک فنجان قهوه، دومین باد خود را گرفته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که جان بعد از نوشیدن یک فنجان قهوه، باد دوم را گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The runners got second wind when drinking water.
[ترجمه گوگل]دوندگان هنگام نوشیدن آب، باد دوم را دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]دوندگان در هنگام نوشیدن آب دومین باد را به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gradually, you will get your second wind to complete your project.
[ترجمه گوگل]به تدریج، دومین باد خود را برای تکمیل پروژه خود دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]به تدریج، شما دومین باد خود را برای تکمیل پروژه خود به دست خواهید آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If China wants to give property a second wind, it could cut mortgage interest rates.
[ترجمه گوگل]اگر چین بخواهد بار دوم به املاک بدهد، می تواند نرخ بهره وام مسکن را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]اگر چین می خواهد به دارایی یک باد دوم بدهد، می تواند نرخ بهره وام مسکن را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• renewed energy or vigor after a period of mental or physical effort and exertion; renewed spirit or energy in order to go on with an undertaking already started
if a person or an activity gets a second wind, they are able to continue after a difficult or strenuous period.

پیشنهاد کاربران

نفس گرفتن
( وقتی خسته و از نفس افتاده شده ایم )
جون تازه
• We started to feel we couldn't walk any further but when we saw the village in the distance we got a/our second wind.
ما احساس کردیم که دیگه نمیتونیم راه بریم اما وقتی روستا رو در مسیر مون دیدیم جون تازه گرفتیم

نفس دوم

بپرس