صفت ( adjective )
حالات: scarcer, scarcest
مشتقات: scarceness (n.)
حالات: scarcer, scarcest
مشتقات: scarceness (n.)
• (1) تعریف: in short supply; insufficient.
• مترادف: exiguous, inadequate, insufficient, meager, scant, short, tight
• متضاد: abundant, plentiful, rife
• مشابه: deficient, lacking, scanty, skimpy, wanting
• مترادف: exiguous, inadequate, insufficient, meager, scant, short, tight
• متضاد: abundant, plentiful, rife
• مشابه: deficient, lacking, scanty, skimpy, wanting
- Fruits and vegetables were scarce during the war years.
[ترجمه عارف] در طول سال های جنگ میوه ها و سبزیجات کمیاب بودند|
[ترجمه R] در طول سال های جنگ سبزیحات و میوه ها کمیاب بودند|
[ترجمه گوگل] در سال های جنگ میوه و سبزیجات کمیاب بود[ترجمه ترگمان] میوه ها و سبزیجات در طول سال های جنگ کمیاب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Scarce medical supplies made it difficult for doctors to treat their patients.
[ترجمه گوگل] تجهیزات پزشکی کمیاب، درمان بیماران را برای پزشکان دشوار می کرد
[ترجمه ترگمان] نیروی پزشکی اندک برای پزشکان دشوار است تا بیماران خود را درمان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نیروی پزشکی اندک برای پزشکان دشوار است تا بیماران خود را درمان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: difficult to find; uncommon.
• مترادف: exceptional, rare, uncommon, unusual
• متضاد: plentiful
• مشابه: atypical, notable, noteworthy, remarkable
• مترادف: exceptional, rare, uncommon, unusual
• متضاد: plentiful
• مشابه: atypical, notable, noteworthy, remarkable
- Gems this fine are scarce.
[ترجمه آبسالان] این جواهرات گرانبها کمیاب هستند|
[ترجمه EMAD] جواهرات به این گرانبهایی ( به این خوبی ) کمیاب هستند|
[ترجمه گوگل] جواهرات این گرانبها کمیاب هستند[ترجمه ترگمان] این this نایاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Opportunities like this are scarce nowadays.
[ترجمه KOSAR] این روزها فرصت هایی مثل این کمیابند|
[ترجمه آبسالان] امروزه فرصت ها کمیاب هستند|
[ترجمه گوگل] فرصت هایی مانند این امروزه کمیاب است[ترجمه ترگمان] این روزها فرصت هایی از این قبیل به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید