sarcasm

/ˈsɑːrˌkæzəm//ˈsɑːkæzəm/

معنی: سرزنش، ریشخند، لطیفه، طعنه، زهر خنده، سخن طعنه امیز
معانی دیگر: کنایه، گوشه (و کنایه)، گوشه زنی، لاغ، گلک، گواژه، خریش، متلک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a scornfully ironic remark.
مشابه: acid, crack, dig, gibe, quip, scoff, shaft, squib, wisecrack

(2) تعریف: the use of scornful or mocking language.
مشابه: derision, disparagement, irony, mockery, satire, scorn

- His reply was full of sarcasm that stung her.
[ترجمه A.A] پاسخش پر از کنایه بود که او را جریحه دارکرد
|
[ترجمه مادر] پاسخ پر از کنایه آن مرد احساسات خانم را جریحه دار کرد.
|
[ترجمه شان] پاسخ آکنده از طعنه ( ریشخند ) آن مرد ، به زن نیش زد.
|
[ترجمه E.ebz] پاسخ سراسر طعنه آمیزش او را آزرد.
|
[ترجمه گوگل] پاسخ او پر از کنایه بود که او را نیش زد
[ترجمه ترگمان] جوابش پر از طعنه بود که او را نیش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. she was bombarded with questions and scathed with sarcasm
او را سوال باران کردند و با کنایه او را به باد انتقاد گرفتند.

2. There was an edge of sarcasm in her voice.
[ترجمه A.A] کنایه نیش داری در لحن او بود
|
[ترجمه b.o.w] در لحن صدای او کنایه ای تیز و برنده بود
|
[ترجمه شان] کنایه ( طعنه ) تند و تیزی در لحن او وجود داشت.
|
[ترجمه گوگل]لبه ای از طعنه در صدایش بود
[ترجمه ترگمان]لحن طعنه امیزی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was a touch of sarcasm in her voice.
[ترجمه آرین] در صدایش، نشانی از طعنه وجود داشت.
|
[ترجمه شان] در صدای او ، اندکی کنایه ( طعنه ) وجود داشت.
|
[ترجمه گوگل]طعنه ای در صدایش موج می زد
[ترجمه ترگمان]در صدایش نشانی از ریشخند وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A hint of sarcasm crept into his voice.
[ترجمه زهرا پرتو] ردی از نیسخند در صدایش نهفته بود
|
[ترجمه گوگل]طعنه ای در صدایش نقش بست
[ترجمه ترگمان]در صدایش نشانی از طعنه و کنایه به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do I detect a note of sarcasm in your voice?
[ترجمه گوگل]آیا در صدای شما یک نت طعنه تشخیص می دهم؟
[ترجمه ترگمان]یه یادداشت از طعنه رو تو صدات تشخیص دادم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His voice was heavy with sarcasm.
[ترجمه Sky] صحبتش پر از طعنه است. تشبیه سنگین بودن
|
[ترجمه شان] حرف هایش سنگین بود، ( همراه ) با طعنه و کنایه
|
[ترجمه گوگل]صدایش سنگین از طعنه بود
[ترجمه ترگمان]صدایش از طعنه سنگین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He seemed untouched by her sarcasm.
[ترجمه زهرا پرتو] به نظر میرسد او از طعنه در امان ماند
|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید از طعنه او دست نخورده باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از طعنه زن دست نخورده مانده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was a sting of sarcasm in his voice.
[ترجمه گوگل]طعنه ای در صدایش موج می زد
[ترجمه ترگمان]در صدایش نیش طعنه دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He made the remark without a hint of sarcasm.
[ترجمه گوگل]او این سخنان را بدون اشاره ای به کنایه بیان کرد
[ترجمه ترگمان]بدون هیچ نشانی از طعنه، این حرف را زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Your skills amaze me," she said, with heavy sarcasm.
[ترجمه گوگل]او با کنایه‌ای شدید گفت: «مهارت‌های شما مرا متحیر می‌کند
[ترجمه ترگمان]او با طعنه و کنایه گفت: \" مهارت های شما مرا شگفت زده می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I detected a touch of sarcasm in his remarks.
[ترجمه گوگل]طعنه ای را در صحبت های او تشخیص دادم
[ترجمه ترگمان]من متوجه لحن طعنه و کنایه او شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His tone was now dripping with sarcasm .
[ترجمه گوگل]لحنش اکنون از طعنه می چکید
[ترجمه ترگمان]صدایش پر از طعنه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That does it! I've had enough of your sarcasm. I'm leaving.
[ترجمه گوگل]این کار را انجام می دهد! من از طعنه های شما بسنده کردم من ترک می کنم
[ترجمه ترگمان]! خودشه به اندازه کافی طعنه زده بودم من دارم میرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. "How wonderful!" she said, without any trace of sarcasm.
[ترجمه گوگل]"چقدر عالی!" او بدون هیچ نشانی از کنایه گفت
[ترجمه ترگمان]چه شگفت انگیز! او بدون هیچ ردی از طعنه گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرزنش (اسم)
snub, vituperation, blame, reproach, reproof, raillery, remonstrance, railing, rebuke, scolding, twit, condemnation, chiding, disapprobation, sarcasm, conviction, demerit, deprecation, reprimand, reprehension

ریشخند (اسم)
ridicule, scoff, cajolement, blandishment, sarcasm, cajolery, jeer

لطیفه (اسم)
quip, jape, sarcasm, joke, jest, bon mot, epigram, causticity, witty remark, witticism

طعنه (اسم)
invective, reproach, reproof, lash, quip, scoff, irony, jape, rebuke, twit, expostulation, sarcasm, jeer, jest, call-down, brush-off, taunt, satire, lashing

زهر خنده (اسم)
sarcasm

سخن طعنه امیز (اسم)
sarcasm

انگلیسی به انگلیسی

• satire, irony, use of caustic or scornful remarks
sarcasm is speech or writing which is intended to mock or insult someone and which seems to say one thing but actually means the opposite. see also irony.

پیشنهاد کاربران

تیکه انداختن
the use of remarks that clearly mean the opposite of what they say, made in order to hurt someone's feelings or to criticize something in a humorous way
طعنه که در زبان انگلیسی سارکزم ( به انگلیسی: sarcasm ) خوانده می شود، سخنی تلخ، با بیانی برنده، و تمسخر و دست انداختنی است که معمولاً با ریشخند هزل یا دست کم گرفتن بیان می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه طعنه از طعنت به معنای نیزه زدن ریشه گرفته است.
دهخدا طعنه را چنین تعریف می کند: " عیب جویی کردن، توبیخ و سرزنش کردن. بیغاره؛ ملامت و گواژه. به معنی بد گفتن کسی را مجاز است و با لفظ کشیدن و بردن و زدن و کردن و داشتن و فروختن و باریدن مستعمل"
"You have been working hard, " he said with heavy sarcasm, as he looked at the empty page
"she didn't like the note of sarcasm in his voice"

الکی گفتم، شوخی کردم
معنی این واژه تا حدود زیادی با واژه irony هم پوشانی داره. اگر مراجعه کنید به معنی irony مفصل توضیح دادم معنیش چیه. اما sarcasm یعنی یک مطلبی رو در قالب irony ( پارادوکسیکال ) بگی اما برای زخم زبون زدن یا متلک انداختن و این چیزا.
...
[مشاهده متن کامل]

یکی از دوستان مثال خوب زد:
"برای مثال شما برای کلاست تاخیر داری و معلم یا استاد در واکنش به تاخیرتون میگه چقد زوداومدی'
این چقدر زود اومدی اشاره به همین پارادوکسیکال حرف زدن هست ( irony ) اما معنی جمله برای تیکه انداختنه و زخم زبون زدن هست.

الکی، جوک
یه چیزی مثل الکی خودمون
پوزخند ، تیکه ، طعنه
متلک , تیکه
# She spoke with a trace of sarcasm
# There was a sting of sarcasm in his voice
# His reply was full of sarcasm that stung her
کنایه زدن یا تیکه انداختن
دقیقتر بخوایم بهش بپردازیم اون روش از صحبت کردنه که برای مثال شما برای کلاست تاخیر داری و معلم یا استاد در واکنش به تاخیرتون میگه چقد زوداومدی، یعنی درواقع اینگونه جملات خلاف چیزی که اتفاق افتاده رو بیان میکنن. بنظرم شاید نشه بهش گفت کنایه، کنایه معنی دور یک جمله رو میرسونه اما این جمله خلاف چیزی که واقع شده.
...
[مشاهده متن کامل]


a sharp and often satirical or ironic utterance designed to cut or give pain. Mer
a way of using words that are the opposite of what you mean in order to be unpleasant to somebody or to make fun of them. Ox
irony
تیکه انداختن به کسی
پوزخند
طعنه - حرف طعنه آمیز
رجزخوانی

حرف نیش دار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس