sanhedrin


(یهودیان عهد کهن) شورای عالی کشور، سن هدرین (انگلیس: sanhedrim)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the highest court and legislative council for secular as well as sacred matters in ancient Judea.

انگلیسی به انگلیسی

• highest court of the ancient jews during the second temple period (ruled on administrative, judicial, and religious issues)

پیشنهاد کاربران

زان هی درین:
زان در زبان قوم ماد معال دان در زبان قوم پارس بوده و زانِستِن به معنای دانِستَن و زانا یعنی دانا. هَی به معنای دائم یا همیشه و درین یعنی در درون و یا در میدان بودن. به این معنا که باید بطور دائم واقف و بیدار و آگاه و دانا بود به پیروی از دین موسا و یوغ شریعت سنگین او را تحت عنوان قانون ( کانون ) بر دوش خود حمل نمود و به فکر شانه خالی کردن از زیر آن و ابداع و نو آوری نبود، درست مثل پیشوایان و مراجع تقلید آئین ها و ادیان و مذاهب امروز .
...
[مشاهده متن کامل]

قبل از پیدایش موسا و دین و یوغ شریعت وی، پیشوایان قوم یهود حدود ششصد تا هفتصد امر به معروف و نهی از منکر را بر آنان تحمیل میکرده اند درست مانند موبدان پارسی پیرو مزدیسنای زرتشت در اواخر امپراتوری ساسانی.
این عنوان را با حروف لاتین به دو شکل زیر مینویسند به ویژه به زبان آلمانی: Sanhedrin با تلفظ سانهِدرین و Synhedrin با تلفظ سینهِدرین و بر این باورند که این واژه ریشه در زبان یونانی دارد و به معنای شورا، محل شور و مشورت یا مجلس قانونگذاری.
پیشوای عالی آن شورای عالی ( Hohe Rat ) در اورشلیم و در دوران ایسا مسیح اول پدر زن کایفا ( Kaipha ) یعنی هانّاس ( Hannas ) و سه پسر او بطور کوتاه مدت و سپس کایفا بطور دراز مدت تا پایان فرماندهی پونتیوس پیلاتوس بر اورشلیم. نام کای فا را با حروف لاتین به شکل دیگری هم نوشته شد؛ Kajaphas با تلفظ کایافاس به زبان آلمانی. اگر این نام را اندکی ژرف تر نگاه کنیم، آنگاه این احتمال شاید قریب به یقین و یا نزدیک به حقیقت باشد که به دو شکل زیر تلفظ و بیان میشده ؛ یکی کاجاپاس به معنای رد پا روی کاه و دیگری کجا پاس به معنای کج پا یا گمراه.
اما از دیدگاه فردی من، نام اصلی وی یعنی به زبان پدر و مادرش، کای فا بوده و به شکل کَیفا تلفظ و بیان میشده به معنای کیف ها، لذت ها و خرّمی ها.
نام هانّاس هم به زبان والدین شاید به شکل؛ هان ناز، تلفظ و بیان میشده. پیشوند هان در زبان فارسی قدیم در باب اخطار بیان میشده مثل هان ای دل عبرت بین. . . و با پسوند ناز به معنای اخطار نازک یا لطیف و دل نشین.
شاید منظور پدر و مادر هاناز از انتخاب این نام برای فرزند خود در ضمیر ناآگاه این بوده باشد که اگر بزرگ شد پسر ماریا یعنی ایسا را بر سر دار آویزان نکند بلکه اورا به دست کج پا ( و نه کیف ها ) بسپارد تا او هم از فرمانده ی رومی بخواهد که اورا بر روی صلیب بکوبند تا دین جدیدی از دل دین موسا برخیزد و یوغ سبکتری اختراع شود تحت دو عنوان؛ یکی نجات و دیگری شفا و ضامن عهد و پیمان آن دیگر ریختن خون گاو و گوساله به رسم یا سنت موسا نباشد بلکه ریختن خون بره ی معصوم و بیگناه بابای آسمانی یعنی تنها پسر دلبند وی یعنی ایسا یکبار برای همیشه کافی خواهد بود، تا داغ دل دو هزار ساله ی آبراهام هم صاف شود و شفا یابد که آن داغ به قول خود وی از طرف آقا یا سرور دنیا بر دلش نشانده شده از اینکه از وی در خواب خواسته شده یا امر گردیده که فرزند دلبندش یعنی ایساّک را قربانی کند.